الثالث معاویه بن یزید
معاویه بن یزید بعد از فوت پدر با او بیعت کردند،و چهارماه در امارات بماند و گفته اند چهل روز بعد ازان بر منبررفت وخطبه کرد و گفت:
ایهاالناس ! انما انا لحم و دم ولا صبرلی علی نارجهنم فولوا امر کم من شئتم.
معنی چنین باشد: که گوشت و خونم ،مرا بر آتش دوزخ شکیبائی نیست
(۱)طبری:سلم بن زیاد.(۲) اصل:حسین خابنالغ. پ:تختگاه چنین خابنالغ ،شاید (چین خابنالغ) باشد.
(۳)الماطرون:بکسرا الطاء من شروط هذا الاسم ان یلزم الواووتعرب نونه،موضع بالشام قرب دمشق(معجم البلد ان).(۴)اصل: حوارین.پ: بخارین. الکامل :حوران که جائیست در شام (ج۴ – ۶۲) یاقوت :کور من اعمال دمشق .
امویان طبقه(۳) (۹۵)
هرکرا خواهید ،امیر خود کنید ،که پدر و جد من بر خاندان علی غدر کردند و ولایت فرزندان علی کرم الله وجهه را بود و بظلم حسین را بکشتند،وخدای نکاند که آن کنم که ایشان کردند و خود را از ولایت خلع کرد واز منبر فرود آمد و بخانه خود رفت و در بست و درطاعون وفات کرد. مدت عمر او بیست سال بود ولادت او در سنه اربع و اربعین بود و فوت او درربیع الاخر سنه اربع و ستین بود علیه الرحمه.
چون او وفات کرد فتنه در بلاد شام ظاهر گشت و شش تن خلافت طلب کردند: مروان حکم،وضحاک قیس و فهری بود در شام و عبدالله زبیر درمکه ومختارکذاب به جهت محمد حنیفه (۱)در کوفه، ونافع ازرق (۲)بود خارجی در نجد ،و عامر خارجی (۳)در عراق ،عفی الله عنهم.