در مقابل بابر
در تاریخ دورۀ مغولیه بابر اولین شخص است که با قیام های آزادیخواهی ملت افغان مصادف آمد، و افغانهای آزاد و حریت دوست باوی جنگهایی نمودند که جزو مهم تاریخ زندگانی این مؤسس امپراطوری شمرده می شود.
وقتیکه بابر از فرغانه بصفات افغانستان رسید و کابل را بتصرف خود آورد این شخص داعیه طلب میخواست که هند را بدست آورد بنابران در سال (۹۲۵ه) سفر اولین خود را بهند آغاز نهاد، ولی پیش ازین سفر چون قبایل آزادی خواه پښتون در صفحات خیبر و پشاور و غزنی از آمال این شخص مستملکات طلب آگاهی یافتند، وی را بنظر خوبی ندیدند، بابر هم نخست در سال(۹۱۳ه) قبایل غلجی پشتون را که در مقابل عملیات خود سد آهنین می پنداشت تاخت نمود، و بقول فرشته صد هزار گوسفند و دیگر چیزها را ازیشان بتاراج برد(۱) و یک سال بعد (۹۱۴ه) با اقوام مهمند در اطراف کوهسار خیبر جنگ کرد و آن قبایل را که نمی خواستند آزادی شأن پامال اجانب گردد مالش داد(۲).
علاوه برین قبایل پښتون همواره مقر و پناه گاه کسانیکه از چنگ بابر گریخته و به آنها پنا می برد می بودند، و از عنعنات محکم ملی افغانی است که پناهنده را بسر و جان نگهدارند، و اگر جان خود هم درین راه بسپارند پناهنده را بدست دشمن ندهند. بنابران کسانیکه در صفحات افغانستان از دست بابر می گریختند همواره باین قبایل دلاور و با ناموس که عنعنات ملیۀ خود سخت استواری داشتند پنا برده و آغوش پاک سامرا مورد التجا قرار میدادند. ازین روست که بابر پیش از سفر هند به دفع و انقیاد شأن پرداخت و چنانچه پیش از سفر اولین هند(۹۲۵ه) بابر سلطان ناصر میرزا یکی از برادران خود را که حکومت غزنین داشت برای مقابلت و سرکوبی این قبایل گماشت و در جنگهای سختی که باهم نمودند از قبایل یوسفزی بکمال قساوت سه هزار نفر را مقتول و بقول خافی خان زن و مرد بسیار را اسیر کرد و این ولایت را بتصرف آورده و بخواجه کلان سپرد(۳)
درین وقت شاه منصور ولد ملک سلیمان قوم یوسفزی و سلطان اویس سواتی مرزبان بزرگ آن صفحات بودند بابر چون نتوانست بقوه و جنگجوئی جنبش های ملی قبایل پښتون را فرو نشاند و آتش آزادی خواهی را در سینه های شأن خاموش گرداند بنابران درین زمینه سیاست سبکتگین مشهور را تعقیب نموده(۴) و طوریکه پیشتر در حوادث حیاتش گذشت با پښتونهای غیور خویشی نموده و بهمین سبب توانست فی الجمله گریبان خود را از چنگ یوسفزی برهاند و هم در هند به یاوری آنها مثل سلطان محمود غزنوی کامیاب گردید، بابر بعد ازین جنگهای دختر شاه منصور منصور مرزبان بزرگ یوسفزی را خواست و بعد از آنکه موفق به عنعنات ملیه خویش افغانها گردید تا که یک اندازه مقابله آنها فراغ یافت.