علوم نقلی و عقلی
مقصد ما درین مبحث روشن ساختن وضع افغانستان در علوم عقلی و نقلی اسلامی ، که با دین اسلام در دنیای عرب رواج یافته و در سرتا سرعالم اسلام بزبان عربی منتشر شده است.
اعراب با آمدن اسلام در حیات عقلی و فکری بمرحلۀ جدیدی قدم نهادند، و مطابق دساتیریکه برای سیر عقلی بشری موجود است از دورۀ سرعت تصدیق و قبول اوهام و خرافات که دروۀ ابتدایی سیر عقلیست به دورۀ شک و بحث که مرحله دومست رسیده بودند. و چون اسلام آمد بمرتبۀ سوم عقلی سیر عقلی یعنی دورۀ عقیدت و ایمان رسیدندو پس ازین دورۀ عقل در عصر عباسیان آغاز شد، ۱که ما در صفحات آینده از ان بحث خواهیم کرد.
در افغانستان مقارن ظهور اسلام دورۀ خرافات و اوهام به منتهای خود رسیده بود، اواعی را که هیون تسنگ و دیگر زایران در معابد بودای و دیگر کیش ها محی این سرزمین دیدند و دریا داشتهای خود آنرا نگاشتند، از حکایات عقاید دینی ممسوخ مملوست.
درینجا برای نمونه وضع عقائد دینی وادی ننگرهار را با ستناد اقوال زایران چینی مورد غور قرار میدهیم :
شی فاهیان در حدود ۴۰۰ م بعد از زیارت معبد جمجمۀ بودا در هده به پای تخت نگارهار (ننگرهار) در حدود جلال آباد کنونی رسید. وی در جنوب
۱احمد امین در ضحی الاسلام ۲/۴ این مراتب سیر عقلی را از تاریخ ارتقای عمی تألیف دراپر پرداشته است.
غرب کوه مغازه سنگی را دید، که به عقیدۀ مردم آوقن بودا درینجا سایۀ خود را گذاشته بود از فاصلۀ ده قدم درین مغازه عینا شکل حقیقی برودا با علایم و مشخصات و رنگ طلایی دیده می شد ولی اگر نزدیکتر میرفتند، شکل مذکور خیره و ناپدید می شد. و کذالک فاهیان در شمال شرق در مدخل وادی (غالبا لغمان) و هار(معبد) عصای بودا دیده که از چوب صندل بود، و سرآن شکل نرگاوی داشت بطول تقریبا ۱۶ فت که انرا در غلاف چوبی جای داده بودند، و هزار نفر هم نمی توانست که انرا حرکت دهند!!! بعد از شی فاهیان زایر دیگر چینی سونگ ین در ۱۸ م به همین سرزمین ننگرهار رسید او هم معبد جمجه بودار دران یک عبادی بودا در سیزده پارچه و عصای بودا بطول تقریبا ۱۶ فت وجود داشت این عبادر وقت پیمایش گاهی دراز می شد و گاهی کوتا (!!!) و عصا در غلاف چوبی مورق از طلاجای داشت وزن آن نامعلوم بود زیرا گاهی اینقدر گران بود که صد نفر هم آنرا برداشته نمی توانستند ووقتی انقدر سبک بود که یکنفر هم آنرا بر میداشت و مغازۀ سایۀ بودار ا مغازه گوپاله میگفتند که هر گاه قدر ۱۵ فت داخل مغازه کوه شده و بسمت غربی آن بمقابل دروازه نگریسته می شد شکل بودا با علایم مشخصه خود ظاهر می شد.
نشر و تعمیم و دین اسلام در افغانستان افکار را از مجرای قدیم خود تغییر داده بود، و یکی از شعرای تازی زبان خراسانی اسحاق سغدی خریمی (بهمین ماده از روی فهرست کتاب رجوع شود) که بافتخار بنژاد عجمی شهرت داشت بازهم از دورۀ پژوهش بدورۀ ایمان و یقین قدم گذاشته و در شعریکه به مفاخر خراجداد عجمی خود و سواران مرو و بلخ که دارای حسب و نسب بودند می بالد چنین گوید:
ملکنا قاب الناس فی الشرک کلهم
لنا تابع طوع القیاد جنیب
فلماتی الاسلام و انشرحت له
صدور به نحو الانام تنیب
تبعنا رسول الله حتی کأنما
سماء علینا بالرجال تصوب ۲
«مادریام شرکت هم اختیار رقبه مردم را داشتیم و بما مطیع بودند، چون اسلام امد و صدور مردم را انشراح داد پس ما رسول خدا را پیروی نمودیم.»
دورۀ عقیدت و ایمان به آمدن مسلمانان در افغانستان از نیمه اول قرن نخستین هجری آغاز شد ، و دین اسلام با سرعت تام انتشار یافت و برتمام مسایل اجتماعی از انجمله بر علم اثر کرد و دین تا اخر عصر اموی شالوده سایر حرکات علمی بود. غزوات و سیرت نبوی و فتوح اسلامی اساس تاریخ شد ، قرآن وحدیث فقه اسلامی را تشکیل
۱تمدن ایرانی ۴۰۳مقاله رنه گروسه
۲ضحی السلام ۱/۶۵
داد. و دانشمندان اسلامی از راه دین به ترتیب تفسیر و حدیث و فقه پرداختند. ایشان با ایمان کامل و بدون مجال شک و تردید به تفسیر غوامض نصوص و فراهم آوردن احادیث و استنباط احکام از قرآن و حدیث و تطبیق آن همت گماشتند. ۱
نویسندگان اسلامی علومی را که به قرآن کریم اتصال دارد، علوم نقلی یا شرعی و علومیکه آنرا اعراب از دیگران گرفته اند، علوم عقلی یا حکمی نامیده اند.
علوم نقلی عبارت بود از :
علم قرا آت تفسیرحدیث فقه نحولغتادب سیرو مغازی.
اما علوم عقلی عبارتنداز:
فلسفه هندسه نجوم موسیقی طب سحر کیمیاتاریخ جغرافیا ۲