انعکاس دوره انحطاط روابط کوشانیهای کوچک کابل با ساسانیها
آیا در اخیر دوره انحطاطی که کوشانی ها به آن دچار شدند و تفصیل آن پیشتر ذکر شد، کوشانی های کابل یا بزبان دیگر بگوئیم کوشانیهای کوچک با ساسانی ها که در ین وقت به منتهای اقتدار خود بودند چه رابطه ئی داشتند؟ و با آنها به چه وضعیتی پیش می آمدند؟ این یک صفحه دیگریست که روی همرفته تاریک مانده و تا اندازه ئی که معلوم است تفصیل میخواهد بعضی مؤرخین به این عقیده اند که بعد از تاریخ 320م. یعنی شروع دورهٔ انحطاط دولت کوشانی آهسته آهسته به تدریج چیزی بصورت مستقیم جزء قلمرو نفوذ ساسانی ها شده و قسمتی هم با وجودیکه در دست شهزادگان کوشانی بود تحت تیول آنها آمده بود زیرا چون کوشانی ها فتوحات خود را بطرف شرق در هند ادامه داده رفتند، در عقب اراضی حواشی غربی امپراطوری آنها تحت اثرات ساسانی ها درآمد. با تفصیلی که پیشتر دادیم این نظریه تا اندازه ئی جنبه مبالغه کارانه هم دارد. اردشیر بابکان مؤسس سلطنت ساسانی در اوائل سلطنت خود بیشتر توجه خود را بطرف غرب امپراطوری مبذول داده هر چه جدیت داشت به این مسئله معطوف نموده بود تا "مدیا" ، "همدان" ، "آذربایجان" و "ارمنستان" ، یعنی قسمت غرب فلات ایران را اول از تحت نفوذ معنوی آخرین حکمرانان "ارساسید ها" بکاهد و ثانیاً آن قسمت ها را زودتر بخود ملحق سازد تا از اثر پروپاگند و نفوذ رومائی ها مصئون باشد و بعد از آن اگرچه خراسان، مارژیان و خوارزم را هم از طرف شرق به قلمرو خود ملحق ،ساخت اما آریانا در آن شامل نبود و طوریکه دیدیم کیداریها در باختر تا اوائل قرن 4 از خود دفاع نموده و کوشانیهای کابل تا اوائل قرن 5 وجود داشتند ولی نا گفته نماند که کیداری ها اگر در باکتریان از خود دفاع می نمودند، نفوذ ساسانی بر علاوه خراسان به آستانه بکتریا (باختر) رسیده بود چنانچه بمجردیکه کیداریها بجنوب هندوکوه فرود آمدند، هیاطله با اشغال جای آنها فوراً با فیروز ساسانی که به دروازهٔ بکتریان رسیده بود، داخل پیکار شدند. پس اگر نایب الحکومه های ساسانی خراسان خود را مقارن این زمان حکمران خراسان و شاه کوشانی ها خوانده اند و حتی بنام خود هم سکه میزدند تا یک حدی از مناسبت خالی نبود زیرا خراسان آنوقت به طرف شرق دامنه خیلی وسیعی داشت. پیشتر گفتیم که شهزادگان ساسانی پیش از اینکه بر تخت امپراطوری جلوس کنند در خراسان که مهمترین ولایت دولت ساسانی شده بود، مدتی به حکمرانی میگذرانیدند چنانچه در میان شاهان ساسانی شاهپور اول هرمزد اول بهرام اول و بهرام دوم به عنوان حکمران خراسان و شاه کوشانیها یا شاه بزرگ کوشانیها در زمان شهزادگی خود در خراسان حکمفرمائی کردهاند و چون به علاوه خود شاه ساسانی، ایشان هم در موقع خود در این ولایت سکه میزدند ایشان را در تاریخ بنام شاه کوشانی و ساسانی هم یاد کرده اند.
در باب روابط شاهان کوچک کوشانی کابل و ساسانی ها چیز صریح و گشاده نمیتوان گفت. اگرچه طبری مینویسد و پروفیسور هرتزفلد آلمانی تصدیق میکند که آخرین شهزادگان کوشانی درۀ کابل و پنجاب به اردشیر نماینده فرستاده و تیول او را قبول کرده اند ولی چیز صریحی که بر ثبوت این نظریه دلالت کند، در دست نیست چون به ضعف کوشانی های کوچک کابل و محدودیت زیاد قلمرو نفوذ آنها (31) و عظمت ساسانیها در ین عصر و به رسیدن آنها به خراسان و سیستان و هرج و مرج هائی که در اثر ورود هیاطله بمیان آمده بود، نگاه شود طبیعی مینماید که کوشانیهای کوچک کابل تحت تیول ساسانیها آمده باشند. بین سال های 294 - 277 یا بصورت تقریبی بگیریم در اواخر قرن 3 م. بهرام دوم سیستان را اشغال نموده و با شاه کابل داخل مجادله گردید با وجودیکه نام شاه کوشانی کابل معلوم نیست که کی بوده باز هم معلوم میشود که بهرام دوم بعد از فتح سیستان، وادی هلمند و ارغنداب را اشغال کرده بطرف وادی کابل پیش آمده و کوشانی های کابل محتملاً برای دفاع خود به مقابل برآمده باشند. کمی بعد یعنی در اوائل قرن 4 م. هرمزد دوم با دختری از شاهان کوشانی کوچک کابل ازدواج نمود. حینیکه شاهپور دوم قلعه حمیده در ارمنستان را در سال 360م. محاصره میکرد، در اثر شجاعت قشون کوشانی کابل و فیلهای هندی که تحت قوماندانیت شاه خود، "کرومباتس" حاضر شده و اسکائی های سیستانی هم کمکی بجا رسانیدند، بر رومائی ها غالب آمده و شهر مذکور را فتح نمود. از مسئله مزاوجت هرمزد دوم با دختر شاه کوشانی کابل و از حضور "کرومباتس" ، شاه کوشانی کابلستان با قشونش در جمله عسکر شاهپور دوم بر علیه رومائی ها معلوم میشود که کوشانیهای کابل بعد از مقاومت بر علیه بهرام دوم تاب نیاورده، تیول ساسانیها را قبول کردهاند و تا اواخر ربع اول قرن 5 م. این وضعیت دوام کرده است.
ناگفته نماند که در اثر حفریات این چند سال اخیر در ین قسمتی که فعلاً بحث میکنیم تا یک اندازه روشنی افگنده شده و از ین شاهان اخیر کوشانی جنوب هندوکوه سکه، تصویر، مجسمه وغیره علائم بدست آمده است. از دره ککرک بامیان تصویر رنگه یکنفر پادشاه این طبقه که موسیو "هاکن" آنرا "شاه شکاری" خوانده و ار دره فندقستان غوربند مجسمه پادشاه و ملکه با مسکوکات و از تپه مرنجان کابل مسکوکات زیاد بدست آمده است معلوم میشود که کوشانی های کوچک در قرن 5 و 6م قلمرو خیلی محدودی داشته و در ته دره های عمیق و دور افتاده حکومت مینمودند و در البسه و زیورات آنها بعلاوه نفوذ بومی محلی، اثرات لباس ساسانی مشاهده میشود در خاتمه این بحث به ذکر این می پردازیم که در فندقستان زیر تخت مجسمه پادشاه و ملکه ظرفی پیدا شد که در آن بعلاوه خاکستر مسکوکاتی هم گذاشته شده بود یکی از این مسکوکات مربوط به خسرو دوم ساسانی (590 - 628 م.) و دیگرها مسکوکات مخلوط مس و نقره ایست که به "ناپکی ها" یا آخرین شاهان کوچک کوشانی کابل (قرن 4 و 5 م.) نسبت میدهند. (32)