32

تلخیص نامه امیر افغانستان بنام ویسرای هند

از کتاب: تاریخ تجزیه شاهنشاهى افغان ، فصل چهارم ، بخش حوادث سیاسی افغانستان

۶ رمضان ۱۳۰۰هـ ۱۱ جولائی ۱۸۸۳م

بعد از احترام از اراده و مهربانی جلالتمآب شما که مبنی بر خیر و بهبود دولت بریتانیه و مردم افغانستان است مطلع گردیده خیلی خوش شدم و بدین وسیله امور حکومت من و مردم افغانستان بهبود خواهد یافت. بنا بران مراتب شکر گذاری خود را تقدیم میدارم از سالهاست که مردم افغانستان با مصایب بی شماری مواجه بودند الحمد لله که اکنون یک حکومت معظم مانند

بریتانیه، دوست ماست و انشاءالله مردم افغانستان خود را از دوستی دولت بهیۀ بریتانیه نخواهد پیچید و تا وقتی که من زنده ام بفکر ارتباط دوستی با دیگری جز دولت بهیه بریتانیه نخواهم بود و از خدا میخواهم که همواره عظمت آن دولت قوی شوکت بردوام باد.

( ص ۴۷۲ کتاب مذکور)

در سال ۱۸۸۴ پیشرفت تدریجی روسیه در آسیای میانه وضع افغانستان را به خطر انداخت چون در فروری همین سال مرو ضمیمه خاک روسیه شد و دولت بریتانیه را مشوش ساخت بنا بران قرار داد شد که یک کمیسیون مشترک سرحدی روسی و انگلیسی در اکتوبر همین سال در سرخس که نو به تصرف روسیه آمده بود ملاقات نمایند. ولی با وجودیکه سر پیتر لمسدن به آنجا فرستاده شد ،کمشنر روسیه بملاقات نیامد این ملاقات برای مذاکره اشغال پل خاتون که در ماه اکتوبر ۱۸۸۴ بعمل آمده بود و سرحدات افغانی را به خطر می انداخت مامول بود، ولی چون روی نداد، مذاکراتی را در بین پیتیسبرگ و لندن و کابل و کلکته ایجاب کرد اما با وجود ممانعت در فروری ۱۸۸۵م روسیان بر ذوالفقار و آق رباط قابض شدند.

در عین اوقات درباری در راولپندی تشکیل شد که در ان به تاریخ ۸ اپریل ۱۸۸۵م در جملهٔ مدعوین امیر عبدالرحمن خان نیز بدعوت ویسرای شرکت کرد و دران بر مسایل دفاعی و تقویه و تحديد خطوط سرحد شمال غربی افغانستانو تقویه هرات و تحديد خطوط آهن سکر و سبی به کویته مذاکره و فیصله به عمل آمد درین محفل امیر عبدالرحمن مراتب اطاعت خود را بالفاظ ذیل اظهار داشت:

"در مقابل این مهربانی ها و اعزاز من با تمام عساکر و مردم خود آماده ام که هر گونه خدمتی که به من و مردم من فرمایش داده شود، آنرا به منصه عمل آورم طوریکه دولت بریتانیه اعلان امداد مرا در مقابل هر گونه دشمن خارجی کرده است، پس افغانستان نیز به کمال استواری متحد وی بوده و همواره دوش بدوش دولت بریتانیه خواهد ایستاد."

( ص ۴۷۲ کتاب مذکور)

با وجود اظهار اطاعت امیر به بریتانیه روسان از عملیات خود مجتنب نشدند و در تاش کیپری به تاریخ ۳۰ مارچ ۱۸۸۵م حمله آورده و زیاده از ۱۲۰۰ نفر سپاهیان امیر را کشتار نمودند.

در یکی از ملاقاتهائی که امیر را با لارد دفرین دست داد امیر به اشغال پنجده از طرف روسیه اشاره نموده و شکایت نمود که چرا پیش گوئیهای وی درباره حمله روسیه مورد توجه نگشت؟ ویسرای جواب داد: اگر در آینده از طرف روسیه تجاوزی بر افغانستان بعمل آید، آنرا حمله بر خود انگلیس خواهد شمرد و در انوقت دسته جات لشکری طرفین تحت السلاح آمده و خدمات انجینیری افسران انگلیسی بشما میسر خواهد بود.

ویسرای بعد ازین وعده خود را بتاریخ ۵ اپریل ۱۸۸۵م باعطای ده لک روپیه نقد و بیست هزار تفنگ لودنگ بریج breech loading و چهار توپ ثقیل و شش توپ جبل و دو توپ ها ویتزر howitzer و علاوه برین بدادن یک عده تفنگ لبرال و لوازم توپخانه ،به امیر توثیق نمود که امیر عبدالرحمن سه روز بعد ازین در دربار ۸ اپریل بالفاظ تشکر آمیزی فوق ازان سپاس گذاری نمود.


بعد از جنگ دوم در عصر امیر عبدالرحمن خان

مسئله سرحدات روسیه و افغان تا سنه ۱۸۸۶م بین لندن و پیترسبرگ مورد مذاکره بود، تا که در زمستان ۱۸۸۷ به جائی رسید ولی در سنه ۱۸۸۸م مارکویس دفرین ویسرای هند جای خود را به مارکویس لانسدون گذاشت و این شخص پالیسی جدیدی را به عمل آورد و در جنوری ۱۸۸۸م خط آهن کویته را که به قلعه عبدالله رسیده بود، از سینه کوه خواجه امران گذرانیده و به چمن وصل نمود.

امیر عبدالرحمن این عمل تمدید ریلوی را منافی معاهده گندمک دانست زیرا این معاهده سرحدات افغان و بلوچستان را در پای کوه خواجه امران تعیین میکرد. ولی امیر درین اوقات به لشکرهای داخلی مشغول بود و دوبار بر هزاره های کوه سیاه تاخت. و بعد ازان در ۱۸۸۹م به ترکستان افغانی روی آورد و عناصر فساد را از سرحدات شمالی دور راند، و در زمستان ۱۸۹۰م به کابل برگشت.

چون درین اوقات مناسبات حکومت هند و افغانستان خوب نبود، بنا براین حکومت هند نه تنها صدور تفنگ و توپ و لوازم جنگی را به افغانستان باز داشت بلکه بردن آهن و مس را نیز به آن کشور ممنوع نمود.

امیر عبدالرحمن در مقابل این اقدامات از گرفتن ۱۲ لک روپیه تنخواهیکه لارد رین با و داده بود انکار ورزیده و نامه ای به لارد سالسبری Salisbury صدر اعظم بریتانیه نوشت، و بر خلاف اشغال چمن عملاً رعایای خود را از استعمال خط آهن و ریلوی چمن تا اینطرف تونل کوه خواجه امران ممنوع داشت.

در سال آینده ۱۸۹۱ هنگامیکه عساکر بریتانیه در مقابل اورکزئیان وادی میران زئی به اقدامات جنگی دست زدند امیر نیز دفعه ثانی در هزاره جات به تصفیه پرداخت و چون عساکر بریتانوی بر هنزه و نگر و چترال متصرف شدند، لشکر امیر نیز در سال ۱۸۹۱ به حرکت آمده و سپه سالار غلام حیدر خان در ماه دسمبر وادی اسمار را گرفت.

درین اوقات سایر اوضاع سرحدات خوب نبود و در سنه ۱۸۹۲ لشکر کشی بریتانیه بر قبایل عیسی خیل ماورای اندس به عمل آمد و چون مناقشات کابل و کلکته نیز شدت می یافت بنا بران لازم بود که تمایلات امیر را معلوم نمایند. برای این مقصد لارد لانسدون امیر عبدالرحمن را بهند دعوت نمود ولی امیر بسبب اوضاع ناآرام داخلی مملکت خویش این دعوت را نپذیرفت و بنا بران ویسرای هند تجویز کرد که طرفین ملاقاتی را در سرحدات افغان و هند باهم نمایند.

چون امیر ازین تجویز نیز شانه تهی کرد، و وضع خصمانه ای را گرفت و به تجهیزات جنگی پرداخت، بنا بران حکومت هند بریتانوی بارسال یک هیئت بریتانیه به کابل موافقه  نمود، زیرا همین تجویز را قبلاً خود امیر به لارد رپن کرده و باز در سنه ۱۸۸۷م آنرا به لارد دفرین مکرراً داده بود.

بعد از انکه ویسرای به ارسال هیئت بریتانوی مصمم شد، با امیر اطلاع داد که یک میسیون لشکری بریاست لارد را برتس Roberts سپه سالار هند با یک غند نظامی به جلال آباد خواهند آمد. لارد را برتس از هنگام و یسرائی لارد لانسدون یکی از حامیان فعال پالیسی پیشرفت بوده و سابقه های طویلی را در لشکر کشیها بر اراضی سرحد داشت و مردم افغانستان نمیخواستند، قهرمان جنگ ۸۰/۱۸۶۷م را دوباره در کشور خویش ببینند، بنا بران وضع داخلی افغانستان و حتی کابل مختل شد ولی امیر عبدالرحمن به نامه ویسرای جواب نرم و سیاست مدارانه ای را داده و وعده داد که وی یک نفر ایلچی خاص خود را به حضور و یسرای میفرستد. به اینطور بعد از فاصله کمی سر سالتر پین Salter Pyne را با نامهای خود بنام ویسرا و سکرتر خارجی هند دیورند ارسال داشت. و این ایلچی زمینه را برای ارسال یک هیئت غیر نظامی بدربار امیر مهیا کرد. درین وقت که نزاع به افغانستان بر سر اشغال مناطق آزاد قبایل شمال غربی هند جاری بود، روسان باز موافقه نامه ۱۸۷۳م را که به موجب آن سرحدات شمالی افغانستان بر دریای آمو تعیین شده بود به میان آورده و تطبیق حرف بحرف آنرا خواستند.

روسیان بعد از اشغال پنجده و کار کمسیون سرحدی ۱۸۸۴ - ۸۷ توجه خود را بسوی پامیر نیز معطوف نمودند که سرحدات مذکور تماماً به افغانستان و چین تعلق داشت کاپیتان یونوف Yonoff در سنه ۱۸۹۱م قلعه پامیر را در سرحد مملکت زار بنا نموده و شانزده نفر لشکریان افغانی را که تحت امر شمس الدین خان بودند، در سوماتش علی چور پامیر به تاريخ ۲۲ جون ۱۸۹۲م بکشتند، و در سرحدات بدخشان تصادمات سرحدی روس و افغان آغاز شد. بنا بران دعوت امیر به هیئت بریتانوی حکومت هند نه تنها برای مذاکره و تصفیه منازعات و مسایل سرحدات شمال غربی مفید بود، بلکه مسایل پامیر نیز متساویاً مورد غور گشت.

مسیون دیورند که به تاریخ ۱۹ ستمبر ۱۸۹۳ از پشاور بسوی کابل حرکت کرد، اعضای آن چنین بودند: سفیر مستر مارتیمر دیورند Durand معاونان سیاسی: کاپتین میکماهون Mac Mahon و کاپتین مانرس سمت Manners Smith و مستر کلارک Clarke مستر دونالدDonald   طبيب: ميجر فن Fenn متخصص نظامی کلنل الیس Ellis . این هیئت با تشریفات عادی در کابل پذیرائی و از طرف جنرال غلام حیدر خان در قصر اندکی که محل سکونت الله ده شهزاده حبیب بود جای داده شده و مبلغ ۳۳۸۹۵ روپیه به طور ضیافت تقدیم شد. بعد از ملاقاتهای ابتدائی مارتیمر دیورند به نمایندگی از طرف لارد لانسدون به تاريخ ۱۱ نومبر ۱۸۹۳ نامۀ ذیل را به امیر عبدالرحمن خان تقديم داشت: "هنگامیکه والاحضرت شما بتخت افغانستان نشستید به سر لیپل گریفن هدایت داده شد تا بشما اطمینان دهد که هیچ نیروی خارجی را موقع مداخله در امور افغانستان داده نخواهد شد و اگر هم کسی بر متصرفات والاحضرت شما تجاوز نماید، پس حکومت بریتانیه به نحویکه لازم داند با شما امداد مینماید، به شرطیکه والاحضرت در تمام امور خارجی خود مشوره دولت بریتانیه را بدون قید و شرط بعمل آورده باشید!

اکنون نیز افتخار دارم به اطلاع والاحضرت شما برسانم که یقین دهانی مذکور حالا هم بجای خود باقی است و بر تمام سرزمین های سرحدات آمو که به موجب موافقت امروزه شما با من بتصرف شما می آید حاوی خواهد بود. دولت بریتانیه آرزو دارد که تمام حصص سرحدات شمالی افغانستان که تا کنون در ان نصب علایم سرحدی بعمل نیامده واضحاً تعیین و تحدید شده و تمام سرحدات کشور والاحضرت شما در مقابل روسیه بدون شک و ابهام روشن و

محفوظ خواهد شد."