32

یکنفر جغرافیانگار وطن اندر هزار سال پیش ازین عصر

از کتاب: مقالات دری

کسانیکه تاریخ وطن را خوانده اند، شاید بارها نام (جوزجان) یا (گوزگانان) رای یکی از مناطق تاریخی وطن ماست دیده  و شنیده باشند، این منطقه به تصریح یاقوت سر زمین پهناوری بود از بلخ تا مرورذ که از شهر های آن انبار و فاریاب و کلادر بود (۱) که شهر اول الذکر بقرار بیان یاقوت میمنه مسمی گردید(۲) المقدسی بسال (۳۷۵هـ) این ولایت را جزو بلخ شمرده (۳) و احمد بن ابی یعقوب معروف به الیعقوبی پیش از وی بسال (۲۷۸هـ) گوزگان را در قسمت مجرای رود شبرغان و شمال دریای میمنه می شمارد (۴) که بار تولد مستشرق روسی انبار را سرپل و فاریاب زا نزدیک دولت آباد حالیه می نویسد(۵).

بهر حال گوزگان یا جوزجان در دو سه قرن اول هجرت ولایت معمور و آبادانی بود که حدود آن شمالا تا مجرای جیحون و جنوبا و غربا مروروذ و شرقا تا بامیان می رسد، و بلاد مشهوری داشت، که بسی از مشاهیر علمی از ان از ان بر خاسته اندف چون (ابراهیم بن یعقوب ابواسحاق السعدی الجوزجانی ) که از ثقافت حفاظ بوده و در تاریخ دمشق ذکر وی رفته، متوفی ذقعهده (۲۵۹هـ) و هکذا ابو احمد بن موسی الجوزجانی که یاقوت وی را از رجال مستقیم الحدیث میداند (۶) یکی از رجالیکه ازین منطقۀ تاریخ وطن برامد، و در حدود هزار سال پیش ازین جغرافیای عمومی عالم را بنام را بنام (حدود العالم من المشرق الی الغرب) نوشت شخصی است که متاسفانه نام وی بما معلوم نبوده ولی اثر جاویدش باقی مانده و بما رسیده است.

این کتاب جغرافیا طوریکه در مقدمۀ آن امده بسال (۳۷۲هـ) بنام یکی از حکمرانان گوزگانان که محمد بن احمد الحرث یا الحارث نامداشت بزبان پارسی  نوشته شد و متاسفانه قدم عهد و مروز متوالی ایام نام مؤلف آنرا از صحایف گیتی ز دود.

نسخۀ این کتاب نایابرا که غالبا منحصر بفرد بود تو مانسکی بدست آورده و خاور شناس معروف روسی بار تولد ( و . بوفتولید) آنرا بطبع شروی نشر کرده و مقدمۀ مفصلی با فهرست اماکن بران افزود.

این نسخه از قدیمترین کتب پارسی و در فن خود غالبا منحصر بفرد بوده که تاکنون بدست آمده و باوجودیکه از ورق اخر آن یک حصه افتاده ولی خوش بختانه زمان تالیف و نگارش آن معلوم است که اصل کتاب در سال (۳۷۲هـ) از طرف مؤلف نامعلومی تالیف و این نسخه بسال (۶۵۶هـ) بقلم عبدالقیوم بن الحسین بن علی نگارش یافته است.

طوریکه اشارت رفت کتاب بنام یکی از حکمرانان جوزجان نگارش یافته مؤلف مقدمۀ کتابرا می کشاید: بفرخی و فیروزی و نیک اختری امیر السید الملک العادل ای الحرث محمد بن احمد مولی امیر المومنین اطال الله بقاه،  و سعادت روزگار وی آغاز کردیم این کتاب را اندر صفت زمین در سال سیصد و هفتاد و دو از هجرت پیغمبر صلوات علیه و پیدا کردیم اندر وی، صفت زمین  و نهاد وی و مقدار آبادانی وویرانی وی، و پیدا کردیم همه ناحیتهای زمین و پادشاییهای وی  انچ معروف است. از استقراری تاریخی می براید که در حدود رو (۳۰۰هـ) خانواده از حکمرانان محلی در جوزجان سیادت و امارت داشتند که تاریخ نگاران ان عصر ها این خانواده زا نیک ستوده اند بار تولد می نویسد که متصرفات این خانواده تاریخی دران عصر های از جوزجا تا مضافات غور و بست و بکنار هلمند میرسد (۷)

ابو منصور محمد بن عبدالجبار العبتی که تاریخ یمینی را در حدود (۴۱۵هـ) نوشت، آل فریغون را از طرف سلطان فلک و در غزارت و سماحت چون جیحون می نویسد (۸) و در ستایشیکه ابو الفتح البستی شاعر معروف آن عصر ازین خانواده کرده نیز واضح می شود که تسلط آل فریغون تا بست و سواحل هلمند امتداد دات ابوالفتح بستی راست  :

بنوا فریغون قوم فی وجوههم

سیما الهدی و سناء السود دالعالی

حکیم ناصر خسرو و بلخی درین بیت فیرغونیان را یاد کرده:

کجاست آنکه فریغونیان زهیبت او

ز دست خویش بدادند گوزگانان را

شخص اول حکمرانان این خاندان احمد پسر فریغن است بروایت نرشخی در حدود (۲۸۵ هـ) با اسماعیل سامانی تسلیم شد (۹) و طوریکه ابو سعید عبدالحی بن الضحاک گردیزی مؤرخ معروف وطن ما می نگارد، نوح بن منصور سامانی با ابو الحارث محمد بن احمد بن فریغون خویشی کرد فی (۳۶۵هـ(۱۰) العتبی داستان خویشی خاندان آل فریغون را با آل سبکتگین نیز مفصلا می آورد، و گوید که محمد بن احمد مذکور در بعضی از سفر بریهای سلطان محمود بهند باوی مرافقت داشت و سبکتگین دختر حکمران موصوف را به پسر خود محمود خواسته بود (۱۱) از شرح بالا پیدا می آید که این محمد بعد از (۳۰۰هت) زندگانی کرد، و اندر اوقاتیکه مؤسس خاندان غزنویها علم شاهی و جهانگیری می افراشت وی حکمران جوزجان بود

کتاب حدود العالم را یکنفر مولف نامعلوم بنام این شهریار نوت چون این شخص از جوزجان بود و حالت جغرافی وطن را از نزدیک معلومات داشت بنابران این کتاب اوضاع آبادانی و عمران و حالت جغرافی کشور ما را خوب روشن می سازد ، طوریکه دران بنظر می رسد بسی از شهر ها را که دران وقتها معمور بود نام می برد، ترقی بازرگانی و زراعت و فلاحت و مدنیت انجا هارا بیان میکند که به تاریخ وطن عزیز ما خیلی کمک میرساند و بما آشکار می سازد که این سرزمین دران اوقات مرکز مدیت و ثقافت مهمی بود و بهر طرف بلاد معمور و آبادانی داشت و همچنان این کتاب قیمت دار در شرح آسماء الاماکن و البلاد که رکن مهم تاریخ است کمک میرساند و نامهای آن جایهائیکه اکنون جز تودۀ خاک سیاه از ان دیده نمیوشد بما نشان میدهد.

مثلا عمران و مدنیت و آبادانی شهر های معروف و لایات شمالی و غور و هرات و رخذ زمین داور و سیستان و بست و زابلستان و هکذا بلاد شرقی وطن را خوب روشن می سازد. چون شرح تمام نکات تاریخی، و بحث و بیانیکه نسبت به بلاد و اماکن وطن ما نگاشته محتاج مقالۀ علیحده ایست بنابران اکنون بهمین اکفتا رفت. شاید هوسکاران تاریخ و کسانیکه مخصوصا در دوره های غزنویان و یا پیش از ان کنجکاوی و تتبع دارند، این اثر نفیس و گرانبها را از نظر نکشند، و از ان استفادۀ شایانی بکنند. (۱۲)