40

اگر افغانستان نمی بود چه می بود

از کتاب: از هر چمن سمنی

خواننده ی عزیز٬ امروز اکثر مردم وقتی نام «افغانستان» را میشنود٬ فوراً  آنرا با واژه های چون «طالب٬ جنگ٬ وحشت٬ کشتار و غیره » ربط داده و شیار و یا فهرستی از بدی ها و زشتی ها را به این کشور و مردم آن میبندد. در حالی که هیچ کشور و مردمی نیست که از خود خوبی ها و افتخاراتی نداشته باشد. افغانستان امروز و یا خراسان دیروز  مانند دیگر کشور های منطقه دست آورد ها و افتخاراتی دارد که آنها را نباید فراموش کرد. جنگ های خانمانسوز  چندین دهه ی اخیر با تعدادی از عوامل خارجی و داخلی باعث شده که میزان قطب نما و یا اسطرلاب هویت چند نسل افغان بهم بخورد و آنها سرگردان و آواره٬ در کشورهای دور و نزدیک٬ مجبور به شنیدن  اباطیل و چرندیات تعدادی از مغرضین شوند و از حقایق و اهمیت کشورشان در دوران تاریخ بی خبر بمانند. پیام من برای این جوانان این است که هیچ وقت از حقایق تاریخی کشورتان چشم پوشی نکنید. از خوبی هایش یاد کنید و از تجارب زشت آن برای آینده ی بهتر بیاموزید. و هیچ وقت تاریخ و فرهنگ را برای پائین زدن و یا تحقیر مردم استفاده نکنید. فخر فروشی نکنید٬ ولی نگذارید دیگران از خوبی های شما چشم پوشی کرده و بعضی از نقاط منفی را پرداز بدهند تا به مقاصد خود نائل آیند. برای آنانیکه که زیر تاثیر اینچنین منفی بافی ها رفته اند٬ و یا این موضوعات را دامن میزنند٬ بیائید تا تجربه ی کنیم و کشوری را که امروز به نام افغانستان میشناسیم از روی نقشه ی جهان برداریم و هستی اش را از سینه ی تاریخ بشوییم و ببینیم که چه تاثیری بالای تاریخ و فرهنگ منطقه میگذارد. پیش از خواندن این شعر به این نکته توجه کنید که هر مصرع این شعر مستند است. من مصرع اول را توضیح میدهم. و برای توضیح مابقی٬ شما خود تلاش کنید. و یا شاید هم اگر عمر و حوصله یاری کرد٬ در مضامین آینده شرح مختصری در این موارد برای شما بدهم.


 


اگر افغان ستان من نبودی...



نبودی قصه ی ايران و توران   «۱»

نبودی نامه و ياد زریران   «۲»


نبودی ز اسپه های بلخ حرفی


نه از جمشید و زال و رستم و خوان


نبودی از ودا نام و نشانی


نه از زردشت و از آیین پاکان


نبودی از اناهیتا و هامون


سخن اندر کتاب شرح دوران


نبودی یک ستایش بهر هوما


نه جشن مهر و نه نوروز باستان


نکردی از مهابارت کسی یاد


نبودی جنگ پاندوها  و کروان



اگر افغان ستان من نبودی...



نبودی باختر را هیچ شهرت


نبودی قصه های عشق روخشان


نبودی دین بودا را مقامی


نبودی هند را فرهنگ کوشان


نبودی برمک و بومسلم و سیس


نبودی دولت اسلام سامان


نبودی سرزمینی مهر و خورشید


نه آن جای که خوانندش خراسان


نبودی مر زبان فارسی را


دۥری ارزنده ی در قید دیوان


نبودی کس چو بلخی و سنایی


نه شعر مهتری در  قلب سیستان



اگر افغان ستان من نبودی...



نبودی کابل و نیمروز و زابل


نبودی داستان زال دستان


نبودی یادی از دربار غزنه


نبودی گوزگانان و سمنگان


نبودی بهره مند از دۥر دری


نه عراق عجم نه هند و داکان


نبودی صد ادیب و عارفی خوب


نبودی هروی و غزنویی اهل دیوان


نبودی بهزاد کلک زرین


نبودی دودمان تیموریان


نبودی نغمه های دلکش سند


نبودی هند و پاکستان مسلمان


 


اگر افغان ستان من نبودی...


 

نبودی آسیا جز لقمه ی خام


به کام پر طمع انگلیس غلطان


نبودی تاجیک و  همسایه هایش


رها از پنجه ی خونین روسان


اگر افغان ستان من نبودی


نبودی آسیا را روح در جان