32

الاول نوشیروان بن قباد

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل طبقه ۵ ، بخش اکاسره
01 January 1280

چون بتخت نشست، هشتاد هزار مرد را در یکروز بکشت و دین زرتشت را بر قاعدۀ شریعت او تازه کرد، و دیواری که هرمز برای سرحد میان عجم بر کشیده بود و نیم کاره مانده ، تا به باب الابواب بکشید و راه ترکان خزر مسدود کرد و با خلق خدای تعالی داد و عدل کرد، مدام به پرورش و آسایش رعیت و لشکر مشغول بود، کار دین و دنیاء خلق بساخت و مهیا گردانید، چون از ملک او پنج سال بگذشت، لشکر بروم برد، به انطاکیه رفت ، و آن شهر بگرفت، و شکل آن شهر بر کاغذی نقش کرد، و بحدود مد این بر ان صورت شهری بنا کرد، و رومیه نام نهاد، و اسرای ( ۱ ) انطاکیه را آنجا ساکن گردانید ، و از انطاکیه به اسکندریه رفت و بگرفت و به قسطنطنیه رفت ، و ملک آن شهر خراج قبول کرد، از انجا به خزران ( ۲ ) ترکستان رفت، و خلق را بکشت، و خراب کرد، و از انجا باز گشت به یمن رفت، آن ملک مطیع او شد، با خاقان ترکستان قرابتی کرد و دختر او بخواست. بعد از ان یک سال از خاقان مدد خواست، با ملک هیاطله و ترکستان و قفچاق و طخارستان قتال کرد، و او را بکشت، و کینۀ جد خود فیروز باز خواست، و همه شهر ها خراب کرد، و بماوراء النهر و فرغانه رفت و به مداین باز آمد، و لشکر به سر اند یپ فرستاد، و برمملکت هند خراج مقرر کرد تا حد مغرب بگرفت و هیچکس را از ملوک عجم آن سلطنت ( و) ملک نبود که او را بود. بعد از بیست سال از ملک او ، ولادت پدر مصطفی علیه السلام بود عبدالله بن عبدالمطلب. 

چون چهل سال از ملک او بگذشت، ابرهه از حبشه پیل آورد، تا کعبه را خراب کند. همدرین سال ولادت مبارک سید انبیاء بود علیه السلام و التحیه چنانچه فرموده است که : ولدت فی زمن الملک العادل انوشیروان ( ۳) ) 

واین نوشیروان پادشاه نیکو سیرت بود، اورا همین مدح پیغامبر که ملک عادل 

______________________________________________________________________

 (۱)اصل: وسرای  ( ۲ ) اصل: به خرزان، که صحیح آن خرران است و ناحیتی بود در شرق خزر ( حدود العالم 

. (۳)اصل: ولادت فی زمن . . . این حدیث در صحاح نیامده ولی شهرت زیاد دارد




اکاسره طبقه(۵) (۱۶۶)


فرموده است از مناقب کفاف باشد، و مدت ملک او چهل وهفت سال بود و در گذشت. و الله اعلم بالصواب