32

دورۀ سه رسم الخط

از کتاب: تاریخ خط و نوشته های کهن افغانستان از عصر قبل التاریخ تا کنون
10 May 1931

دورۀ اخير رسم الخط مقارن ظهور اسلام را از روی اسناد مکشو فــه زمان رواج سه خط گویم زیرا در سه قرن اول اسلامی آثار و علایم سه خط را در قسمت شرقی آریانا میبینیم، که یکی یونانی شکسته شاره دانا و ناگری مخلوط وسوم خط عربی ابتدایی نازیبایی باشد.

از سوابق و نوشته های یونانی و شاره داناگری در مباحث گذشته ما با ختصار صحبت کردیم ، این دوره سه رسم الخط تا فتوح يعقوب لیث صفاری و سبکتگین و نهایت قرن سوم هجری دوام کرد، و بعد از انکه کابل شاهان به و یهندو سوات پس نشستند، و شهزادگان اخیر کوشانی هم در گردیز و گومل وزیرستان به سلطه غزنویان خاضع و مسلمان شدند، لهجه تخاری بارسم الخط یونانی و آثار زبان  سانسکریت بارسم الخط شاره دا و ناگری نیز جای خود را رسما به خط و زبان عربی و دری گذاشت .

جای تعجب است : که در نیمــۀ قرن سوم هجری هنگامیکه یعقوب لیث صفاری از زرنج برخاست و زبان آنجا بشهادت تاریخ سیستان پارسی بود ( 209 ص ) و این پارسی برای ما اکنون هم روشن و مفهوم است.  در کوهساران وزیرستان لهجۀ تخاری با حالتی که در کتیبه ها مشهود است موجود بود و صد سال بعد در عصر سلطان محمود بکلی مفقود و نابود گردید و جای آنرا دری فصیح دربار سامانیان و زبان دقیقی و رودکی گرفت، واثری از لهجه شرقی تخاری ورسم الخط آن نماند !

بهر صورت رسم الخط های هندی - یونانی - پهلوی جای خود را برسم الخط عربی ماند که دکتور اسرائیل ولفنسون در تاریخ لغات سامی آنرا ماخوذ از خط نبطی متاخر داند و قدیمترین کتیبه این خط در جبل دروز حران (شام) بر سنگی بالای دروازه کلیسایی به زبان غربی و یونانی موجود است، که درسنه 568م نوشته اند. ولی در دوره اسلامی لوحه قبر یکی از حجازیان عبدالله بن جبر درسنه ۳۱ هـ (موزۀ مصر شکل  27 ) و نوشته صخرۀ بيت المقدس 27 هــ قد يمترین سنگ نوشته های همین خط عربی است .


(1) (تاريخ اللغات الساميه 201) در شمال و غرب افغانستان نفوذ خط عربی از قرن اول اسلامی ظاهر است. بدین معنی که اکثر حکمرانان عربی در بلخ و مرو وهرات و زرنج بهمین رسم الخط سکه زده اند ، که از ان جمله در کرمان درسته ۹۰هـ و در مرو درسنه ۹۰ هـ و در بلخ درسنه 117 و ۱۳۲ هـ و ۱۸۲ هـ و ۱۸۵ و ۱۸۷ و در هرات در سنه ١٩٣ و ٢٠٦ در زرنج سیستان در ١٨٦ هـ سکه زده شده که اکثر آن در موزۀ کا بل و برتانیا وغیره موجودند و طاهریان پوشنگی هم در نشاپور در حدود 205 تا ٢4٠ سکه های عربی دارند و یعقوب لیث صفاری در حدود ۲۵۰ هـ و امير ابو نصر احمد بن محمد فریغونی جوزجان در حدود ۳۹۰ م و داود بن الیاس از آل بانیجور تخارستان درسنه 232 هـ ومكتوم بن حرب امیر اندراب در حدود 359 هـ وامير الپتگین در غزنه در سال ٣٥٩هـ و امیر سبکتگین در پروان در حدود ٣٦٦ هـ بهمین رسم الخط عربی ( نسخى ياكو في ) سکه زده اند.

ولی در قسمت شرقی آریانا نفوذ خط عربی از دوکتیبۀ مکشوفه ( نمبر20 و 24) سالهای ٢٤٣ و ۲٥١ هجری که ازوادی تو چی بدست آمده اند نمایان .است اگر چه فتوح عربی در وادی هلمند و ارغنداب و دریای کابل در قرن نخستین اسلامی تکمیل شده بود ، و با این پیروزی های سیاسی عرب دین اسلام ورسم الخط قرآن نيز بدینجا رسیده بود ولی نفوذ آن در کوهساران شرقی افغانستان خیلی بدتر مینماید . 


زیر اما در کتیبۀ مکشوفه از مسجد بمپور حوالی کراچی (غالبادیبل تاریخی که در سنه ۱۰۷ هجری ۷۲۵ م به امر مروان بن محمد مولی امیر المومنین از طرف علی 

بن موسی نوشته شده و ۱۸ سال بعد از فتح محمد بن قاسم سپه سالار اموی دران 

بلاد است می بینیم که رسم الخط آن زيبا ومهذب متمایل به کوفیست ( تاریخ افغانستان بعد از اسلام 1 ر 712 ) و این سخن پر نضح كلتور ورسم الخط عربی در انجا دلالت دارد. (عکس نمبر 28 )

 ولی خطوط هر دو کتیبه مکشوفه وادی توچی مربوط او اسط قرن سوم هجری آنقدر ناپخته و ابتدایی است که نا آشنایی کامل خطاط آغاز خوانش وخط نویسی نسخی عربی را درانجا میرساند. چون ازین دو کتیبه تنها یکی با دو متن عربی و سانسکریت خود خواناست . ما مضمون آنرا که در ۹ سطر و 42 کلمه است با عکس آن ( نمبر 24)

آورده ایم و مضمون عربی آن چنین است ( 243 هـ ) « هذا ما امر عقد هذا التلاح حيى بن عمار تقبل الله منه صالح عمله و غفرله سوء عمله. قد كتب يوم الجمعه لثلثة عشرة خلون من جمادى الاولى . سنه ثلثة و اربعين ومائتين . صلى الله على محمد و آل محمد الطاهر (ين) » .

ترجمه متن سانسکریت این کتیبه در شرح نوشته های سانسکریت داده شد. چون خط مخلوط شاره دا ناگری درین دورۀ سه الخط رواج داشت ، ما نمونه حروف آنر ادرینجا از مجله پاکستان قدیم نقل میکنیم، و در حقیقت بتاریخ خاک پښتونستان کلونی ربط دارد که ساحه شرقی آریانا باشد. (شکل ۲۹)