1

شهروند

از کتاب: در دری ، فصل گفتار ، بخش ترکیب کلمات




اصطلاح :
شهروند
معنای فرضی:
همشهری
معنای اصلی:
زندانی در شهر
ترکیب :
  • [شهر] اسم مکان.
  • [وند] به معنای٬ بند٬ قید٬ بسته و شاید هم به معنای "مند" یا دارنده.


۱- شهر + بند = شهربند = زندانی و یا چیزی که با آن شهر را ببندند. و یا چیزی که با آن، چیزی دیگری را ببندند مانند ایزاربند، دودبند، سینه بند و یا چیزی که توسط چیزی دیگری احاطه شده باشد مانند لته بند و یا چیزی که در چیز دیگری آویزان باشد مانند دلبند، جگربند...


۲- شهر + مند = شهرمند (خلاف دستور ترکیب)

بررسی :

کلمۀ "شهروند" هیچ رابطۀ با لغت "همشهری" ندارد.
این کلمه٬ بیمعناتر میشود٬ وقتیکه میگوئیم: "شهروند کشور افغانستان!؟".


پس کلمۀ شهروند در ترکیب، تابع دستور میباشد اما در معنی، مفهوم نادرست را میرساند.