بتکده سکاوند

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

یکی ازبتکده های معروف افغانستان که حتی بعدازاتشار اسلام دربخشی از خاک های غربی کشورهنوزتاعصر صفاری ها به شهرت خودباقی بود؛بتکده سکاونداست.میدانید که(سکاوند)کجاست؟این اسم که به صورمختلف(سجاوند)،(شجاوند)و(شگاوند)هم ضبط وتلفظ شده محلی است درلوگر سرراه قدیم غزنی که تاحال به همین نام قدیمی مشهوراست واین اسم به شهرت که داشت یک وقتی به تمام ساحه لوگرهم تطبیق میشد.

صاخب کتاب:حدودالعالم من المشرق الی المغرب می نویسد:"اسناخ وسگاوند دوشهر کند خرد بردامن کوه نهاده وجای بسیارکشت وبذراست اندرغزنی)این تعریف جغرافیائی بسیار صحیح وبسیاردقیق است راجع به(اسستاخ)هنوز تحقیق نشده وموقعیت آنرا صحیح تعین نمیتوانیم ولی موقعیت (سگاوند)واضح است وروشن ودرحاشیه غزربی لوگر دریای کوه بلندی قرار دارد واین کوه را میتوان حدفاصل علاقه لوگر وغزنی خواند ویکی ازراهای موتر رو امروزی غزنی که ازدندلوگر عبورمیکند وپل علم را ازطریق برکی برک به شیخ آباد وصل مینماید ازمجاورت سکاوند می گذرد.

سکاوند دردوره های پیش ازاسلام باداشتن یک معبد بزرگ آفتاب پرستی(برهمنی) شهرت زیاد داشت؛ آوازه معروفیت آن خارج حدود وثغور افغانستان به اقصای هندوستان هم رسیده بود.

راجع به چگونگی این معبد واین علاقه دومنبع مهم تاریخی دردست داریم؛ یکی خاطره های زوارچینی هیوان_تسنگ ودیگری کتاب جوامع الحکایات محمد عوفی که یکی درنیمه اول قرن 57 مسیحی ودیگری دراوایل قرن 7 هجری معلومات میدهد ومعلومات آن دومنبع تاحد زیاد با یکدیگر تطبیق میشود.

زایر چینی چنین که ازعلاقه تسو_کوته یعنی زابلستان(علاقه جنوب غزب کابل شامل غزنی،لوگر،،گردیز تاحوالی مقر)صحبت میکند؛ درباب اهالی وعادات و دیانت ایشان چنین میگوید:دراینجا چندین صد معبد با تقریبأهزار راهب وجود دارد و پیرو راه بزرگ نجات میباشند.بادشاه در عقیده به مذهب راسخ است و اهتمام زیاد به تمور مذهبی دارد مردیست دانا وبه فرهنگ ودانش علاقمند میباشد.دراینجا تقریبأ ده استوپه است که یادگار آبادی های آشوکا پادشاه میباشد.برعلاوه چندین معبد برهمنی هم وجود دارد و پیروان مذاهب مختلف درآنها زندگانی میکنند.برهمن ها متعدد هستند وپیشتر اشونا را می  پرستند؛ این آئین ازکوه ارونه ازکاپیسا به اینجا درحصص جنوبی تردرکوه سونه گیر برده شده ومعابدی برای آن آباد گردیده.مردم محلی وباشندگان نقاط دور دست همه با آن بادیده احترام مینگرند وپیرواویند.شهزادگان ونجبا ومردم محلی واهالی کشورهای همسایه هرسال درموقع معین به زیارت اینجا می آیند وطلا و نقره وگاووگوسفند نذر میکنند.

(شونا)رب النوع آفتاب ومعبد شونا عبارت از معبد آفتاب پرستی بود؛دیانت آفتاب پرستی پایه بس قدیم درکشور ماداشت واساس آن برروی احترام مهر با آفتاب در عصر آریائی ومهاجرت آریاهاازین سرزمین به هند گذاشته شده بود.از عصرکوشانی های بزرگ به بعدتازمان نشرآئین اسلامی با اینکه دیانت بودائی مخصوصأ درنیمه شرقی افغانستان عمومیت داشت آفتاب پرستی هم پهلو به پهلوی آن دوام داشت ویکی ازمعابد معروف آفتاب پرستی در12 کیلومتری شمال غرب کابل درکوتل خیرخانه وجود داشت که درنتیجه حفریات مجسمه مرمری قشنگ سوریا ازآنجا کشف گردیده است.

پس به اساس تذکرات زایرچینی شبهه ئی نیست که درعلاقه(سکاوند)یکی ازمعابد معروف آفتاب پرستی وجودداشت واین معبد نه تنها درمیان اهالی محلی بنظر احترام دیده میشد بلکه از کشورهای دیگر مخصوصأ ازهند مردم به زیارت آن می آمدند.

به اساس ماخذ دیگری که از دوره های اسلامی دردست است؛ یعنی به اساس نوشته های محمد عوفی درجوامع الحکایات بتکده سکاوند درطی سه چهار قرن اول هجری تازمان عروج سلاله صفاری هنوز آباد وبه شکل خود باقی بود عوفی میگوید:"...درآنوقت معبد بزرگ هندوان سکاوند بود و دراقصا هندوستان بزیارت بتان آن موضع تبرک کردند."

این بتکده تازمان سلطنت عمرولیث صفاری که معاصروی(کملو)یا(کلمو)نامی سومین پادشاه برهمنی برکابل وعلاقه های جنوبی وشرقی امارت داشت؛ آباد بودبدست قوماندان اعزامی عمرولیث که فردعان نام داشت ویران شد؛ چنانکه عروفی میگوید:(فردعان چون به زابلستان رسید لشکر کشید وسکاوند را بشکاد وبتان را بشکست وبت پرستان رابرانداخت وبعضی ازغنایم به لشکریان داد و باقی به عمرولیث فرستاد..."باشهادت صریح صاحب جوامع الحکایات شبهه ئی باقی نمی ماند که معبد سکاوند،بتکده آفتاب پرستی برهمنی تانیمه دوم قرن چهارم هجری یعنی تاقرن دهم مسیحی آباد بود ودراثرهجوم سپاه اعزامی عمرولیث صفاری شهرسکاوند کشاده ومفتوح شد وبتکده آن ویران گردید و بتان آنرا شکستند.مطالبی که مبنی برشیوع دیانت(شونا)رب النوع آفتاب ومعبد آفتاب پرستی سکاوند ذکرشد؛ ازروی مطالعات مسکوکات(کوشانویفتلی)وتککین شاهی بوضاحت تائید میشود؛ زیرا هم هیکل نیم تنه رب النوع آفتاب روی مسکوکات زرکوب نقش است وهم نام سکاوند درآنها تحریر میباشد.البته مسکوکات دیگری هم است که باداشتن نقش هیکل نیمه تنه رب النوع آفتاب نام های نقاط دیگر مثل(زابلستان)و(زمین داور)روی آنها خوانده میشود.

بدین ترتیب به ثبوت میرسد که بتکده سکاوند از بتکده های معروف آفتاب پرستی جنوب کابل بودودرعلاقه لوگروغزنی و گردیز پیروان زیاد داشت.پیشتر از زمان عمرولیث صفاری کابل درعصر سلطنت یعقوب لیث بار آخر بدست مسلمانان خود افغانستان فتح شده ولوگر وشهرمعروف آن سکاوند در عصرعمرولیث فتح شد وبتکده سکاوند ویران گردید ومقومت برهمن شاهان ازکابل ومصافات جنوبی آن برچیده شده.

6/6/41