39

پیرامون آهنگ بیرو یا بایرو برگزیدۀ نانک

از کتاب: بزم طرب
14 August 2024

در ختم و یا در شروع  این نبشته، به دوستداران سازو آواز، یک برگزیده ام  را در آهنگ بیرو  پیشکش میکنم که یک یادگار جاودان عزیز هروی است. فراموش نکرده باشید که این عزیزدلهای ما همان  جادو گر تمبور است که با انگشت لطیفش بالای تار ظریف  تمبور درین برگزیده با یک گهت  در  بیرو  قیامت بر پا میکند. از خوش نصیبی سازدوستان، حکیم جان طبله نواز با توانائی که دارد در چهپتال استاد را همراهی دارد. این گونه ظرافت را در ساز، خراباتیان گلبرافشانی ( گل برگ پاشیدن) میگویند. امید است با شنیدنش دلشاد شوید.

در مورد آهنگ بیرو که بعد ها به نام راگ بیرو Raga Bhairo  درج فرهنگ موسیقی شده کمی اگاهی حتمیست ( خصوصآ بر مردمان میراث بَر نیاکان خراسان زمین). این راگ از جملهٔ آن راگ هائیست که در عشرت سرای بگرام همزمان با راگ کداره به پیشگاه شاه هنر دوست و ساز پرور، کوشانشاه دوم به روی  اخلاص پیشکش شده است. شاهان میروند و سلطنت ها می افتند وا اما آواز ساز را مردمان چون امانت خوب در خود نگهمیدارند همین بود که آهنگ بیرو، از رواداری زمانه و مردمان  زنده ماند.

 بابه نانک Guru Nanak  بنیان گزار کیش سٍک متولد به سال 1469 در محلۀ داد کانا نزدیک لاهور امروزی آئین  سِک را بنیان گزاری کرد. این محل از سابق کانون فرهنگی عظیم بوده است (کانا یعنی خانه و داد همانا عدل است). 



گروجی به سرعت پیشوای این فرقه شد. در طرح دینش  روجی نانک هم از اسلام پیروی کرده در فکرش مبنی به یکتا پرستی،  و هم  از اندیشۀ هندو مبنی به سیمران یعنی مراقبه پیروی کرده است. گفته است که روزی در حین سیمران (مراقبه) آواز خداوندی را شنیده که برایش گفته من خداوند تو، با تو هستم و متعاقب این صدا یک فرشته جامی به او داده وگفته است اینرا بنوش که برایت از آسمان آمده و فرشته برایش گفته که تو بعد ازین گورو(یا معلم) هستی و تو به مردمان تعلیم میدهی و آنها سِک ها ، (یا شاگردان تو) خواهند بود. نانک سفری در اماکن مقدس ادیان مختالف  به شمول ادای مراسم حج هم رفته است. در اثر گرفتاری های سیاسی از جور روزگار زمانی هم  به کابل پناهنده شد (مصادف به اواخر قرن15 مسیحی است)، سلطنت کابل به دو دلیل از او استقبال  شایان کرد یکی همانا رعایت سنن والای این دیار مبنی به پنا دهی به پناهنده و دیگر اینکه مقامات آنزمان از شخصیت شکوهمند این پیشوا اطلاع داشتند از همین سبب دوم است که منزل شایستهٔ یک سر شناس آنزمان را به فرمان سلطنتی برایش خریداری کردند. این اقامت گاه نانک درعقب ودر شرق تعمیر مخابرات امروزی قرار دارد و تا زمانی هم در یک لوحهٔ نصب به دیواربه اقامتگاه نانک اشاره شده بود.  در همین منزل است که گورونانک نوشتن گًرَنگ (Garang) و یا (  Adi Granth) کتاب مقدس این آئین را آغاز کرد و در باغ سلطان پور مشرقی نزدیک جلال آباد طی مراسم خاص انجام داد. امروز این اقامتگاه کابلی نانک  وجود دارد و به دلائل مسٔونیت به تدبیر ښاروال (دوکتور سهیل) یک نام مستعار برایش داده شده و نوشته شده زیارت  حضرت خواجه گویا از جور روزگار اقامتگاه یک پناه گزین  باز به  اینگونه  در پناه شده است. اینکه سلطنت لازم دید که گورو نانک  به سلطان پور مشرقی برود این هم دو دلیل دارد یکی دلیل واضحآ گفته شده است و آن اینست که چون همه روزه پیروان روز افزون و بی شمار به زیارت پیشوا می آمدند مشکل دراستقبال این جمعیت غفیر پیش می شد واما واقیت دیگر و ناگفته اینست  که جمعیت هنود مقیم کایل، خصوصآ که بعضی از آنها مسٔولیت های دولتی عمده هم داشتند موجودیت گورو جی را در کابل به چشم نیک نمیدیند. هند آنزمان هم که همسایهٔ نیک و دوست افغانستان بود دربرابر این موقف سلطنت کابل نظر مساعد نداشت. گرو نانک در تمام مدت اقامتش در کابل چون گوش حساس به ساز و آواز داشت  خواننده ها و نوازنده ها را به حضور میخواست و میشنید بار اول در کابل آهنگ بیرو را شنید و مورد پسندش واقع شد و آنرا فرمایش میکرد و در جشن با عظمت باغ سلطان پور( باغ سلطلن پور زمانی از  شکوه مندی اقامتگاه یکی از شاه زادگان مغل در عصر جلال الدین اکبربود) همین آهنگ را به فرمایشش پیروان نواختند و این آهنگ برای همیش در جشن های سالانهٔ عبادت آمیخته به ساز به نام ویساک تا امروز رایج است. نانک راگ بیرو را با خود به هند برد و در جامعهٔ پیروان نانک صبغهٔ آهنگ مقدس دارد. جامعهٔ هنود هند(خارج از پیروان نانک گویا خارج گروه سِک ها، خارج از راجستان امروزی)  که دران  مذاهب مختلف به انواع مختلف وجود دارد در برابر این آهنگ در موقف دو جانبه قرار گرفتند:  با داشتن  گوش حساس به ساز از یکطرف و هم در آئین شان قبول کردن مرجح تر است نسبت به عکس آن، همین است که در قبول کردن و نکردن راگ در سکوت افتادند. اما با علاوه کردن یک آهنگ مطلقآ هندو که اهیر است چاره ساز شدند و ایجاد راگ اهیر بیرو مشکل کشا شد. 


در روانشناسی چی فردی باشد چی دسته جمعی آمده که گاهی با علاوه کردن یک لفظ از عظمت یک معنی کاسته میشود، (این معامله شامل اصل تضاد است)، فهمیدنش را مثالها در زندگی روزمره ساده میسازد مثلآ هرگاه زن گفته میشود لفظ تمامی جوانب را ارائه میدارد اما اگر زَنَکه گفته میشود قدسیت زن از کرسی میاُفتد گویا با علاوه کردن پسوند (پس آوند) تقصیری و تضعیفی لفظ زن در قدسیتش تضعیف میشود این یک مثال خوب علاوه کردن برای کم کردن است. ایجاد اهیر بیرو قدری چاره ساز شد اما بعد ها  نه چندان زیرا اینرا هم پیروان گروجی به گوش نه تنها که به آغوش کشیدند. ایجاد نات بیرو هم جبرانگر نشد. چارۀ اخیر درین شد که در بیرو یک انداز نو بنام ( Dive – Gandhari) یعنی اعجاز قندهاری، از برکت بیگانه بودن این انداز تعدیل در عظمت که آرزو بود بدست آمد. امروز هرسه انداز معتبر است. در جولانگاه هر یک نوازنده ها و خواننده ها دلبری و دلربائی دارند. 

از خوش قسمتی بر مردمان خراسان زمین راگ بیرو پیوند دیرین و عواطفی دارد هرگاه مادری جگر گوشه را در آرامش میکشاند تا بخوابد میگوید: آ له لو له لو له لو - - - - آله لو دل بند له لو-- این آلاب بیروست (گه ری گه مه، گه ری گه --- ری گه مه په، گه ری گه). کی نیست که در خراسان زمین اینرا در نهاد خود خوابیده ندارد؟ زیرا به کمکش خوابیده است. له لو له لو افادۀ عاطفیست نه بیان لفظی  زیرا راسآ در حیطۀ معنی است نه لفظ. اما با بزرگ شدن مثل دیگر مثائل شامل حال بزرگ شدن شرح و بسط می آید و راگ بسته تعمیر میشود و هرگاه چنین شد بعد آلابی که آنرا همه در دل دارند مثل دیگر جوانب زندگی مشکل تراشی ها و کلان کاری ها و گیر دار برپا میشود و ایجاب رفت و آمد و وادی و سموادی میکند رفت معمول همانا: ساری گه مه په ده نی، بایک ادامت با سی گه مه دی نا ودر آمد : سا نی ده په مه گه ری البته وادی دی است و سموادی ری میباشد.در تصنیف امروزی اینرا راگ صبحگاهی خوانده اند از بس ساده، لطیف و خوشگوار است .من در ختم به ساز گزینان سازگاری به ساز و هردم دمسازی به ساز میخواهم که اگر شود ساز، ساز شوند کمال سید. بروسار ۲۱ نوامبر سال ۲۰۱۹     

   


 اینست عزیز هروی در نواختن آهنگ بیر با دوتار هراتی