سه آله موسیقی درافغانستان باستان

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

تحقیقات مردم شناسی وفیلوژی وتدقیق دراصوات و صورابتدائی تکلم درمیان توده های بشری ثابت ساحته که تمام نژادهای بشری بدون تشخیص رنگ وپوست ومناطق جغرافیائی درمراتب الیه وقدیم زندگانی خود به نوعی از انواع او ازخواندن بلد بوده و قدامت این سجیه اختصاص به کدام نژاد مخصوص ندارد؛انسان ها همانطوری که به نوعی ازانواع زبان ها سخن میگویند؛برای کلمه های خود وزن وآهنگ هم داده اند وبه مجردی که چند کله درزبان وزن وآهنگ پیداکرده شیوه آوزخوانی پیدا میکند.

درکشورافغانستان از 30 تا ۵۰ هزارسال قبل آثارزندگانی مردمان شکاری غاره نشین دردل هندوکش پیدا شده و ازوقتی که این غاره نشینان شکاری ازکوهها و کمرها فرود آمده و درسواحل رودخانه های بزرگ مثل هیرمند و اکسوس (آمودریا) و اندوس (سند) وهری رود و مرغاب و ارغنداب و کابل رود مسکون گردیده اند؛مراتب زندگانی مالداری وزراعتی راپیموده اند که عجالتأ با جریان حفریات قبل التاریخ تپه (مندیگک) قندهارمراتب ۵ هزارساله زندگانی ایشان مدنظرما گسترش یافته است.


پیشنهادات آثارادبی آریائی گفته میتوانیم که درعصرویدی یعنی درعصرپیش ازمهاجرت ودردوره جریان مهاجرت آریائی او ازخاندان وتغنی ورقص وآتن درمیان باشندگان افغانستان متداول بود چون شعر سرائی وظیفه عنعنوی خانواده ها بود انتقال سرود ازنسلی به نسلی جزء آرت معنوی بشمارمیرفت؛ طبعأ آوزخوانی هم درمیان مردم معمول بود سرود (ویدی) وگاثهای (زرتشتی) اوستائی که قسمت اعظم آنها درخاک های افغانستان بمیان آمده خود بخود حکم میکند که سرومستلزم آوازخوانی وآوزخوانی مستلزم وجود برخی ادوات موسیقی است. پروفیسر(کیت) یکی ازخاندان را گذاریده بود” این نظرواضح می سازد که آریاها درقرن هائیکه بین دورودخانه بزرگ آمو دریا و اباسین زندگانی داشتند نه تنها مفکوره موسیقی در دماغ ایشان پیدا شده بود بلکه مراحلی را درین زمینه پیموده بودند تا جائی که از سرودها برمی آید ادوات سه گانه اساسی موسیقی یعنی ادواتیکه با دم ونفس نواخته می شود؛ ادوات تاردارادوات بی تارهمه درمیان آریاهای عصرویدی در افغانستان معمول و متداول بود وهرکدام ازخود نامی داشت از قبیل: (دندوبهی) (وانا) و (یونا) یکی از شعرای ریگ وید میگوید که: “آوازتوله ازرهایشگاه یاما یعنی جمشید شنیده میشود” رهایشگاه یاما یا (مقر جمشید) به اساس همه داستان ها واسطوره ها دربلخ بود و اولین پادشاهی بود که دربلخ گزین به پادشاهی رسید.


توله همین آله بسیارساده موسیقی که درتمام کوه پایه های افغانستان متداول است؛آله مخصوص شبان ها است که درمراتب اولی مالداری باچوپان بچه ها و شبان ها بمیان آمده درافغانستان توله را یک آله قدیم موسیقی ملی میشماریم و ارتباط آن با بلخ و باخترعلامه براشاره سرود ویدی داستان های دیگری هم دارد که ازآنجمله یکی داستان کهن چینی است قرارذیل:

میگویند؛یکی ازامپراطوران قدیم چین موسوم به (هیوان-تی) که پیش از (۲۲۰۰) سال ق م می زیست شخصی موسوم به (لنگ بن ) را به شمال (یوان -یو) فرستاد تا ازآنجائی برای ساختن (لیو) یعنی توله بیارد وتوله اساس موسیقی چنین شد. به عقیده شاوان یکی ازمدققان فرانسوی (یوان-یو) علاقه باختری یاهمان حصص شمالی افغانستان است وبه اساس این داستان قدیمی چینی معلوم میشود که درحوالی ۴ هزارسال قام توله نیئی ازباختربه چنین رفته و اساس موسیقی چینی شد.


درمیان ادوات تاردارقدیم ترین آله ئی که سراغ آنرا درکوهپایه های هندوکش داریم؛ سرودی است بشکل بسیارساده بسیط و ابتدائی که عمومأ دوتار داشته ونمونه ها آن هنوز درمیان نورستانی های افغانستان از بین نرفته درموزه کابل هم موجود است. قرارتحقیقات هیت مردم شناسی دانمارکی چنین مینماید که این آله قبل از(سومری ها) یعنی درحدود چهارهزارسال قبل ازامروز درکوههای افعانستان وجود داشت از روی بررسی های علمی واضح شده است که حتی آهنگ هائی که نورستانی های امروز در(سرود)خود می نوازند؛باری ازروی بررسی ها علمی وضع شده است که حتی آهنگ های چهارهزارسال قبل میدهد وسرود و آهنگ هردوشکل کلاسیک باستانی خودرا تاحال محافظه کرده است.


بدین ترتیب گفته میتوانیم که (توله) درمیان ادواتی که با دم و نفس نواخته میشود و(سرود) درمیان آله های تاردارموسیقی اقلأ قدامت چهارهزارساله درافغانستان دارند. درمیان ادوات موسیقی دسته سوم یعنی آله غیرتاردارطبیعی ترین و مروج ترین آن درمیان اهالی افغانستان دهل است که درتمام مراحل زندگانی روزمره باشندگان افغانستان ازعروسی گرفته تا جوی کنی و کارهای عمرانی و زراعتی دربزم ورزم دخیل است؛ دهل با آتن یعنی رقص ملی افغانی همیشه بوده وهست وقدامت آنراندانند دوآلۀ فوق الذکربه هزاران سال قبل میتوان عقب برد.

درآغازعهد مسیحی وسه چهارقرن اولیه آن که هنرهیکل سازی وپیکرتراشی و نقاشی روی دیوارهای معابد معمول شد؛یعنی دردوره کوشانشاهان بزرگ مانند سائرمظاهرادبی موسیقی ترقی زیاد یافت اصلأ کوشانشاهان که امروزخوشبختانه بیشتربه جزئیات آن آشنائی پیدا کرده ایم عصر با عظمت وشکوهی است که درسایه توجه و تشویق پادشاهان مقتدرصنایع مستظرفه چه معماری چه هیکل تراشی ازهده در دست است که نه تنها موسیقی نوازان انفرادی بلکه بمفهوم  امروزی (بالت کنسرت) ها را نمایش میدهد و رقاصه ها وموسیقی هوازان با توله ودهل طبله روی صحنه دیده میشوند و شرنگ حرکات رقاصه ها و آهنگ موزن موسیقی نوزان و همنوائی دسته جمعی ایشان راازپارچه های سنگ بیجان بگوش جان میرسد. خلاصه کلام این است که (توله) (سرود) و (دهل) سه نمونه ازانواع سه گانه اساسی موسیقی از ۴- ۵ هزارسال با اینطرف درکوهپایه ها وادی های افغانستان وجود داشته وبا زندگانی عنعنوی مردمان دیارما یکجا نشوو نما کرده و نمونه های اولیه وابتدائی آن هنوز درقعردره ها و قلل صعب المرورجبال باقی مانده و حتی برخی از آهنگ ها و زمزمه های باستانی هنوزبکلی فراموش نشده است وانعکاس آن بگوش میرسد. 


                      ۱۱/۶/۳۷