فرقهای اسم، صفت و قید
چون اسمها ، صفتها و قیدها نشانه دستوری خاصی ندارند بدون جمله تشخیص شان دشوار است. واژهٔ "راست" را در نظر بگیرید: راستان رسته اند روز شمار . راستان اسم است.
- او راست میگوید - راست قید است.
- سخن او راست است. راست صفت است.
بنابر آن لازم می افتد که بین این کلمه ها فرق هایی را نشانی کنیم.
- اگر کلمه یی در جمله چگونگی فعل را بیان کند ، قید است.
- اگر کلمه یی در جمله چگونه گی اسم یا ضمیر را بیان کند ، صفت است.
و اکنون می نگریم که اسم چه ویژگیهایی دارد :
۱- اسم جمع می پذیرد.
۲- نشانه نکره ( ی ) پس از آن و یک پیش از آن می آید .
۳- با کلمات اشاره یا معین کنندهها ، مانند این، آن ، همان ، همین : ، هر ، هیچ ، کدام به کار می رود.
۴ - در عبارت اضافی هم به حيث مضاف و هم به حيث مضاف اليه می آید .
۵- در عبارت توصیفی تنها موصوف می باشد.
پسینۀ (را) را می پذیرد.
نشانه های صفت این ها اند :
۱- صفت هیچ گاه به شکل جمع به کار نمی رود.
هرگاه در جمله یی آمده بود :
که بربیگناهان نیاید گزند.
واژه بیگناهان به جای آدمهای بی گناه ( = موصوف ) قرار گرفته است ، ضمیر وصفی نامیده می شود.
۲ - با صفت نشانه نکره نمیآید. هر گاه در عبارت توصیفی یای نکره با صفت بپیوندد، تنکیر مربوط موصوف میشود ، نه صفت.
۳- با کلمه های اشاره یا معین کنندهها به کار نمی رود
اگر بگوییم :
آن بیمار جورشد.
این بیچاره کمک می خواهد. همین ظالم باید سرزنش شود
واژگان بیمار ، بیچاره و ظالم در این جمله ها ضمایر وصفی اند ، نه صفت.
۴- صفت در عبارت توصیفی ، به حيث جزء دوم می آید ، نه جای موصوف.
۵- صفت درجه های برتر و برترین دارد که با تر و ترین ساخته می شوند.
با وصف این پنج ماده ، حالتهایی استند که صفت بر جای اسم می نشیند
و همانند اسم به آن رفتار می شود.