حوزه ارغنداب وهیرمند

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

یکی از کانون های زندگانی قبل التاریخ

پنجاه سال که تحقیقات قبل التاریخ درماحول وجغرافیایی افغانستان چه درشمال چه درغرب و چه درجنوب و چه درشرق بعمل آمده که یکطرف درحوزه سند (مدنیت اندوس) و درجانب دیگر بطرف شمال در تپه هائی که درسواحل راست آمو دریا منسبط است ( مدنیت انو) و بجانب سوم هم که در خاک های افغانستان مدتی در نقشه جات باستانشناسی مربوط به ادوار قبل التاریخ سفید مانده بود.

خوشبختانه ۲۲ سال قبل درسال ۱۹۳۶ مسیحی پروفیسرهاکن مدبرآن وقت هیئت اعزامی حفریات فرانسوی در افغانستان به همکاری (پروفیسر گیرهمن) متخصص قبل التاریخ که آنوقت درایران کارمی کرد؛ بار اول نقشه ئی تفحصاتی را در زمینه قبل التاریخ درحوزه هیرمند یا بعبارت دیگردرسیستان افغانی طرح کردند و دراطراف ( نادعلی) که قسمتی از خرابه های (زرنج) یعنی پایتخت قدیم سیستان را در برمی گیرد در دو تپه یکی (سرخ داغ) ودیگری (سفید داغ) حفریات را شروع کردند و درتپه اول الذکرکه درحدود (۳۰) متر ازسطح جلگه مجاور ارتفاع داشت در (۱۰) متر اول سطح تپه آثاروشواهد هزارسال اول ق م پیدا شد و با اینکه ادامه حفریات بجهاتی مموق ماند و بالاخره ثابت شد که تپه های مصنوعی که درحوزه هیرمند افتاده نشانی از زمانه ها ی قبل التاریخ است.

در خاک های افغانستان ساحه ئی که برای زندگانی بعد از مغاره نشینی و شکار مساعد باشد و انسان در مجاورت مسیر رودخانه از آب و هوا و خاک مساعد برای آغاز و بسط زندگانی زراعتی استفاده بتواند سه ساحه بزرگ موجود است: یکی سیستان یا حوزه هیرمند (بشمول ارعنداب) دوم صفحات باختر درین دو ساحه وسیع رود خانه های بزرگ هیرمند و آمو دریا با معاونین آن جریان  



دارند وخاک حاصل خیز جلگه های وسیعی را پوشانیده و هوای نسبتأ گرم در پهنای جلگه به نشونمای نبات و گیاه و اهلی ساختن وتربیه حیوانات کمک می کند؛چنانچه اگربه صدای تاریخ باستان گوش فرا داده شود؛ ازخلال قرون و هزاران سال گذشته صدای جرس کاروان های مدنیت دیرینه و کهن به گوش میرسد.

درین دوساحه وسیع اقدامی درتثبیت اماکن قبل التاریخ فقط درسیستان افغانی شروع شده و ضمنأ در حوزه معاونین هیرمند یعنی در( ارغنداب و ترنگ) هم تاجائی عملی شده و  این کار قسمأ از طرف هیئت های فرانسوی و قسمأ از طرف هیئتی که ازطرف شعبه بشرشناسی موزه تاریخ طبیعی نیو یورک (امریکا) در (۱۹۴۹) و (۱۹۵۰) و (۱۹۵۱) وارد افغانستان شد به اساس اجازه و موافقی که ا ز مقامات مربوط افغانی داده شده بود بعمل آمد و تثبیت اماکن قبل التاریخ در یک ساحه وسیع از علاقه (فراه) و (جووین) گرفته تا (پنجوائی ) در جنوب قندهار حتی تا حوزه (ترنک) صورت گرفت. در طی این مطالعات معلوم شد که در ین نواحی نقاطی است که بقایای زندگانی قبل التاریخ را در آن میتوان یافت و با اینکه وزش بادهای سیستان که از سواحل خزر میوزد و مرسوباتی که رودخانه هیرمند و معاونان آن روی جلگه هموار کرده است قسمتی از اماکن قدیمه سائیده و مخفی شده معاذلک درسه نقطه ذیل شواهد زیاد باقی مانده:

یکی: درمسیر قدیم وخشکیده هیرمند که درغرب (چار برجک) منبسط است و آنرا به اصطلاح محلی (رود بیابان ) گویند.

دوم: در پیرامون و گردو نواح (فراه).

سوم: در ماحول قندهار یا در تمام ساحه بین ارغنداب و (ترنک).

تحقیقات قبل التاریخ درین ساحه وسیع به این سه منطقه ئی که ذکر شد محدود به ملاحظات روی خاکی نماند بلکه از سال های ۱۹۵۰ و ۱۹۵۱ با ینطرف که ۸ سال ازآن می گذرد درچند نقطه موسوم به (سید قلعه قندی ) (نورانی غندی) (موراسی غندی) کاوش های معدماتی و در(تپه مندیگک) که در (۵۰) کیلو متری شمال غرب قندهار واقع است درظرف ۵ سال اخیر حفریات بسیار مفصل و دامنه دار ادامه دارد که دراطراف آن مقاله های دیگری درهمین مجموعه خواهید خواند. سید قلعه غندی در ۹ میلی شرق قندهاردرمیان کشت زارها افتاده و (موراسی غندی) در ۱۲ میلی جنوب غرب قندهار دردهکده (پنج وائی ) واقع شده. ازین تپه ها دراثرکاوش های ابتدائی و مقدماتی ظروف مکشوفه از ده موراسی غندی با چرخ ساخته شده. علاوه برین از غندی موراسی 



هیکل کوچک بغ بانو یا رب النوع حاصل خیزی و فروانی از گل پخته بدست آمده است و از عمق چهار متری روی زمین کشف شده. این قبیل هیکل ها در مدنیت وادی اندوس (سند) سابقه دارد و ازکوپته و (دره زوب ) بلوچستان هم مکشوف شده. همین قسم مجسمه گاوهای دو کوهانه چه از سید قلعه غندی ( از قندهار) و چه از (کویته ) و (حوزه سند) از همه این نقاط کشف گردیده وواضع می شود که در ازمنه قبل التاریخ میان مدنیت حوزه هیرمند و ارغنداب و حوزه سند ارتباطی قایم بود که صبغه هنری و فرهنگی آن هویدا گردیده است.

(مندیگک) تپه که درشمال غرب قندهار افتاده و حفریات در زمینه قبل التاریخ دران ادامه دارد؛ واضح می سازد که مدنیت قبل التاریخ وادی ارغنداب از بعضی نقاط نظر از مدنیت وادی هرمند و ارغنداب بعمل آمده واضح شده می رود که حوزه این دو رود خانه بزرگ سیستان افغانی برای زندگانی بشر در دوره مدنیت های قبل التاریخ مخصوصأ دوره (بتولی تیک) یعنی دوره جدید حجر خیلی مساعد بوده وسیستان افغانی بحیث یک کانون فرهنگی نقطه تلاقی و ارتباط بین حوزه سند و آمو دریا و تپه های ایران شرقی محسوب میشد و عوامل ارتباط تا اندازه کافی از تپه هائی که اسم بردیم کشف گردیده است.

۱۶/ ۲/ ۳۷