32

الثاني عشراختيارالدین ایتکین علیه الرحمه

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل طبقه ۲۲ ، بخش ملوك شمسيه
01 January 1280

ملك اختيارالدین ایتکین قره خطائی بود، تر کی آراسته و مردی نیکو سیرت و خوبصورت بود و با مهابت وعقل و کیاست تمام، سلطان او را بخرید، از امیر اببك سنامی (۵) درهرمرتبه سلطان را خدمت پسندیده (۶) کرده بود،و مست حتی عواطف پادشاهانه، ومراتب بزرگی شده، اول سرجاندار بود، بعد ازمدتی آثاررشد(چون) درجم بین اوطالع شد(۷) منصورپورا قطاع او فرمود، پس ازمدتی کوجات (۸) و نندنه بدو مفوض گشت،ودران سرحد خدمات پسندیده بجا آورد چون نوبت سلطنت، بسلطان رضيه طاب مرقدها (۹) رسید ، و درپیش تخت خدمات گزیده بجای آورد، او را بحضرت طلبيد، و بداون اقطاع فرمود، بعد ازچند گاه بهرتبه امیرحاجبی رسید (۱۰) اما بسبب قربت 

(۱) أصل: نمود، (۲) مط: و چون ملک، ولی درینجا (و چون) مكرر وزايد بنظرمی آید. (۳) مط: شد، (۴) مط: يتنگین، (۵) كذا في الاصل ، مط: نسائی،راورتی: سنانی که دربرخی از نسخ وی نساوی است، اگر منسوب به نسای نیشا پور باشد،صورت انسانی آن معروفتراست، و نساوی شاذ و شاید منسوب به نام سا بق الذکرباشد (ستامی) که دراصل است (۶) مط: بسیار، (۷) مط: لامع بوده (۸) اصل: کنجاه راورتی درمتن کوجاه، واز بعضی نسخ خود کوجان، کونجاه، نیزنقل کند ، چونچ به ج نوشته شده، باید اصل کلمه همان کوچ سالف الذكر باشد، که مؤلف آنرا بصورت جمع (کوجات) آورده باشد (۹) مط: ثراها (۱۰) مط: رسید اورا بحضرت طلبید و بد اون تطاع فرمود، بعد از چند گاه بمرتبة أميرحاجبی رسید، و در پیش تخت خدمات گزیده بجای آورد، اما بسبب



ملوک شمسیه                                                       طبقه۲۲                                                       (۲۳)

جمال الدین یا قوت حبشی جمله ملوك (و) امراء تركوغورو تاجیت (۱) ازخدمت درنگاه متفرق شدند، وکوفته (خاطر) می بودند،خصوصأ اختيارالدين و تنگین که امیرحاجب بود، چنانچه درذکرسلطان رضيه بتحرير پیوسته است (۴) بدین سبب جمال الدین یا قوت شهادت یافت، چون ازین سبب دولت از سلطان رضیه روی تافت،خوب طبعی (۳) مثنوی گوید.

مثنوی

عنان تافت دولت زبیرامنش                             چوگرد سیه دید بردامنش

و تخت به معزالدين رسید، وروز بیعت بکوشك دولت خانه، چون سلطان را بتخت بنشاندند،وملو ل وامراء و علماء وصدورواکابرلشکر[و] حضرت را بجهت ( بیت) عام دربارگاه اعلی حاضرکردند، همگنان را برسلطنت (۴) معزالدين وذ کرنیابت او بيعت دادند، و با سلطان معزالدين مقررکرد(۵) که چون پادشاه راصغرسنی (۶) هست یکسال مصالح مملكت به بنده گی باز گذارد، سلطان برین جمله فرمان داد، وچون التماس بوفارسید، درموافقت (خواجه) [ نظام الملك) مهذب الدین وزیر، پرداخت [و] مصالح پیش گرفت، وازسلطان نوبت و پیل درخواست و يك هم مشيرة سلطان را درحکم خود آورد،وتمام امورمملکت بری عابد شد، سلطان را از ین احوال غیرتی درخاطرومزاج آمد، چند کرت درخفية قصد اوکرد، دفع ممکن نه گشت. روز دوشنبه هشتم ماه محرم دينه ثمان وثلاثين و نتمائه چنان تقریرکردند، که سپه سالاراحمد سعد (۷) عليه الرحمه درخفيه بخدمت سلطان رفت وعرضه داشت، تا چند ترك را خبردادند، و بفرمود تا آن ترکان ممتن از بالای قصرسپديد فرود آمدند، و پیش صفه بار، اختيارالدين اينگین را بزخم كارد شهید کردند،وخواجه مهذب الدين را( که وزیر است) چند زخم کاردزد زد، خواجه ازپیش ایشان بزخم بهم (۸) بگريخت،وخلاص یافت. ( والله اعلم بالصواب )

 (۱) مط: غوری و تازيك (۲) مط: پیوست (۳) اصل: خوب طبع (۴) اصل: برسلطان،(۵) مط: مقررشد(۶) معل: سن (۷) مط: سعید راورتی واصل: سعد (۸) مط: زدند اواز پیش ایشان بازخم بگریخت