32

وَضع سیاسی افغانستان در عصر ضیائی و سراجی

از کتاب: تاریخ تجزیه شاهنشاهى افغان ، فصل سوم ، بخش جنگ دوم افغان

( ص ۳۷۲) هملتون: افغانستان در تحت برخی از قیود بحیث یک کشور مستقل شناخته شده هیچ قوه ای حق مداخله در اداره امور داخلی افغانستان ندارد، ولی ظاهر است که برخی از وقایع محتمله این وضع او را تغییر دهد. حکومت افغانستان کدام قرضۀ ملی و تاوان جنگی را بر عهده ندارد و نه به دیگری مالیه و خراج میدهد، هیچ کشور خارجی سفیری بدربار امیر ندارد ولی امیر خیلی مشتاق است که آزادی وی در دربارهای اروپا شناخته آید. روابط بین افغانستان و بریتانیه به موجب معاهدات استوار بوده و دولت بریتانیه آزادی داخلی افغانستان را اعتراف کرده است که در مقابل هر گونه تجاوز حفاظت و تمامیت خاکش تضمین شده است ولی باید امیر همواره در بارۀ روابط خود با ممالک خارجه مطابق مشورۀ دولت بریتانیه رفتار نماید.


بریتانيه مبلغ ۱۸ لک روپیه سالانه را قرار معاهده سر مورتیمر دیورند با امیر عبدالرحمن خان مورخه ۱۸۹۳ به امیر میدهد و همین معاهده را سر لویس دین به امیر حبیب الله خان ۱۹۰۴/۵ نیز توثیق کرده است. و مطابق آن افغانستان بدون تحدید اسلحۀ جنگی را وارد کرده میتواند، و یک نفر نماینده او همواره بدربار و یسرای هند موجود می باشد.

در مقابل این تعهدات بریتانیه، امیر بر عهد و قول خود استوار بوده و یک نفر دوست متحد بریتانیه عظیمی شمرده می شود. و با هیچ دولتِ دیگری بدون مشورۀ حکومت هند تماسی گرفته نمیتواند و یک نفر نماینده مسلمان بریتانیه با عملۀ خود در کابل قیام دارد.


اما نماینده بریتانیه در کابل عمری را با وضع نا مطلوبی میگذراند، و از دیدن با اروپائیان ممنوع بوده مورد تا کدام اتهام سیاسی واقع نشود ولی فقط امیر را در دربارهای عمومی یا باجازت خاص دیده میتواند و با تمام معنی مانند یک نفر اسیر بسر می برد و حتی در راه هم با کسی حرف زده نمی تواند.

اگر کدام اروپائی در حالت مطالعه با نمایندۀ انگلیسی دیده شود و یا با یکی از عمله اش تماس نماید، فوراً از سرحدات کشور کشیده میشود و هیچ افغانی مجاز نیست که در نمایندگی انگلیس داخل گردد. و حتی اگر در نزدیکی های آن بنظر آید، مورد سوء ظن واقع میگردد و این سخن مانند یک قانون غیر نوشته شده تسلیم شده، که مردم باید از نمایندۀ بریتانیه و متعلقانش محترز باشند. نمایندۀ سیاسی بریتانیه در کابل از طرف ادارۀ خارجۀ هند مقرر میشود نخست نامهای چند نفر مسلمان را به امیر میفرستند و امیر یکی از آنها را انتخاب مینماید و وی از سه تا پنج سال باین عهده باقی ماند و بعد از آنکه به هند بر میگردد، عموماً به لقب ' نواب ' نواخته می شود.

عملۀ این نماینده عبارتند از دو سکرتر و یک معاون شفاخانه، و دو تا سه درجن خدمۀ خصوصی و محافظان هندی. این نماینده بدربارهای عمومی امیر رفته میتواند ولی اگر نامه خاصی را از طرف حکومت خود رسانیدنی باشد، قبلاً اجازت ملاقات میگیرد.

دعاوی با همی این عمله در یکی از محاکم هند بریتانوی فیصله میگردد ولی اگر با یکی از تبعه افغانی دعوائی واقع شود مطابق قانون داخلی بدربار کابل ارجاع کرده. و اگر کدام مسئله مهم سیاسی روی دهد بین حکومتین دران باره مذاکره می شود.


نمایندۀ بریتانیه تمام کاغذها و مراسلات خصوصی و روز نامچه و مکاتیب عملۀ خود را در خریطه ای انداخته و به مدیر عمومی پوسته کابل می سپارد و رسید .میگیرد و بوسیلۀ ایشان به پشاور فرستاده میشود، تا به پولییتکل ایجنت پشاور داده و رسید گرفته شود و همین طور است مراسلات پشاور که به نمایندۀ بریتانوی در کابل بوسیلۀ پوستۀ امیر رسانیده میشود و مسئول حفظ آنست.

اما نمایندۀ امیر بدربار ویسرای هند نیز یکنفر مسلمان از مامورین امیر است که عیناً مانند نمایندۀ بریتانیه در کابل کار میکند، ولی وقت معین دوام ماموریت او وابسته به رأی امیر است.

علاوه برین نماینده سیاسی امیر نمایندگان تجارتی متعددی در هند و حتی انگلستان نیز دارد که مهمترین ایشان سر ایکوین مارتن Acquin Martin و مستر تی بیگوتهری Guthrie و مستر ای ، تی پیک Pack.اند این خدمتگاران تجارتی و معتبر امیر پول های هنگفتی را در معاملات تجارتی با امیر از دست دادند که هیچگونه عرایض آنها شنیده نشد، و غیر از اینکه حقوق آنها از تنخواهیکه حکومت هند با میر میدهد وضع شود، دیگر چارۀ نیست.

(ص ۳۷۵ هملتون)