الثانی عشر یزد جردالاثیم
یعنی یزد جردبزه کار، و یزد جرد خشن هم گفتندی یعنی درشت . بعضی گفته اند او پسر بهرام شاپور ذو الاکتاف بود، بد خو بود، و غلیظ و خونریز و ظالم و تباه کار و بزه کار . خلق عجم در ظلم او گرفتار آمد، و شفاعت هیچکس از وضیع و شریف درباب هیچ گناه کار قبول نکردی،و خلق عاجز شدند و دست بدعا و تضرع
______________________________________________________________________
(۱)راورتی: دو ماه . ( ۲ ) اصل: حسم . ( ۳ ) اصل: بهرام بن شاپور بن شاپور ، بقول طبری و مسعودی بهرام ابن شاپور ذو الاکتاف است. ( ۴ ) اصل: اسیم
ساسانیان طبقه(۵) (۱۶۰)
برداشتندی ، بعد از بیست و یکسال نا گاه اسپی از دشت در آمد، و بر در سرای پرده او بایستاد، بر صفتی که هرگز هیچکس به لون و شیئت ( ۱ ) و خوبی او اسپی ندیده بود. هیچکس گرد آن نمی یارست گشت
یزد جرد بیرون آمد، زین بر پشت او نهاد و لگامش کرد، چون پاردم ( ۲ ) خواست که بیفگند، آن اسپ لگدی بردل او زد چنانکه هلاکت شد، و خلق او ظلم او بازز رست ، و اسپ بجست ، و زین و لگام بینداخت و غایب شد همگنان اتفاق کردند ، که فرستاده حق بود، تا خلق را از ظلم او خلاص داد و الله اعلم با لصواب