آمدن شاه قاسم تغائی، میر سید علی و لومک بلوچ
در بهار سال ۹۵۲ یک سلسله آمدنهای ایلیچی ها و روسای قومی در بالاحصار کابل ادامه داشت. سلیمان میرزا پسر خان میرزا که مدتی نزد کامران نظر بند بود، مقرن ایام رسیدن همایون به کابل کامران میرزا به امید تامین امنیت بدخشان و نگهداری خاطر سلیمان وی را به بدخشان اعزام نموده بود به مجرد رسیدن در اینجا با کامران میرزا قطع علاقه نموده و بدخشان را از آن خود میدانست. حینیکه وضعیت همایون در کابل مستقر شد باز هم خود بکابل نیامده و شاه قاسم تغائی را با پیشکش و تحایف فرستاد ولی همایون عذر ناآمدن او را نپذیرفته فرمان به آمدن وی صادر کرد.
مقارن همین زمان دو نفر از سران افغان و بلوچ میر سید علی و لومک یا لونک که یکی در نزدیکی موضع دوکی از عمال هند بودوباش داشت و دیگر رئیس بلوچ بود بکابل نزد همایون آمدند همایون به اولی (دوکی) و به دومی علاقه (شال و مستنگ) که در نزدیک قندهار بود طور جاگیر داد.