32

ایوب الصابر من ابناء عیص

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل اول ، بخش انبیاء
01 January 1280

ضحاک روایت میکند:که او را ایوب بن موص بن عیص بن اسحاق(۴)علیه السلام گفتندی،داماد مهتر یعقوب بود،و لیا دختر یعقوب در حکم او بود،و مادر ایوب دختر مهتر لوط بود،و دوباره شهر حوران وسه(۵)از ان او بود،و مال بسیار داشت و مویشی بی شمار،سیزده فرزند داشت،و یک هزار غلام.ناگاه خدای تعالی او را ببلاء جذام مبتلا کرد،و تمام مال و مویشی و فرزدان او هلاک شدند،مگر زن او دختر مهتر یعقوب که خدمت او می کرد،و در این بلا ء هفت سال و هفت ماه و هفت روز و هفت ساعت بماند.

______________________________________________________________________

(۱)کذا فی الا صل،طبری(ص۳۴۳ – ج ۱)صبعه،صعره،عمره،دو ما،سدوم.

مجمل(ص۱۹۱)صلعه،صعره،عمره،دو ما،سدوم.تورات(تکوین):سدوم،عموره،ادمه،صبویبم،صوعر.گزیده(ص۳۵):صامه،صعوه،عمره،رویا،سدوم.

(۲)خصب:بکسر اول و سکون دوم،فراخی عیش و بسیاری گیاه(منتخب).

(۳)مطابق به املا قدیم(بر)یک نقطه دارد،شاید پر باشد بپاء پارسی.

(۴)طبری:ایوب بن اموس بن رعویل( راح)بن عیص.مسعودی:ایوب بن موص بن رواح بن رعوایل بن عیص.

(۵)کذا فی الاصل:یاقوت گوید:دیر ایوب قریه بخوران من نواحی دمشق،و لی شهر دیگر قرار ضبط طبری ثانیه باشد،که در ینجا(سه )آمده


انبیاء طبقه(۱) (۳۲)

______________________________________________________________________

حق تعالی از زیر پای وی چشمه پیدا آورد،تا در آنجا غسل کرد و صحت یافت.حق تعالی او را بیست و شش فرزند بخشید،و مال و مویشی دو چند آنکه داشت،کرامت کرد،و بر سر او نماز پیشین تا نماز شام ملخ زرین ببارید.پس از آن حق تعالی اورا با اهل روم فرستاد،و بر دین مهتر ابراهیم،تا آن وقت که عیسی علیه السلام بیامد.الله اعلم بالصواب.