قلندر اپریدی
از وادی های پشاور در حدود (۱۱۰۰ه) شخصی برآمد که قلندر نام داشت، وی بتصریح مستشرق معروف دارمستتر از قوم اپریدی بود۱۹۶. و بر سواحل باره و جمرود که از کوهای اپریدی نبعان میکند میزیست، قلندر با حمید ماشوخیل معاصر است، و در غزل گاهی سبک حمید را پیروی میکند.
قلندر مرشدی بنام میرا داشت، که عشق وی بامیرا بدرجۀ جنون رسیده بود، و در بین مردم داستان اینها معروف بود، و عوام آنرا در محافل خود می سرایند.اشعاریکه قلندر با درد و سوزی تمام سروده عبارت است از اشعار چهار مصراعی ، که احساسات سوزان عشق در لف آن پیچیده است، و در اثر ناکی و قدرت بر اظهار جذبات از طراز اولین شعر پشتو بشمار میرود خوانند گمان میکند که شاعر پارچه های دل اندوهگین خود در خلال اشعار خویش پیچیده است، ازوست :
سهار سبا شو پټېږي ستوری
خبرر ا نه غی دیار له لوري
پسې مي سپین شوه د ستر ګو توری
درب د پاره کاغذه ورشه
هغه اشنا ته په نارو سر ښه
چي تا ویشتلی قلندر پروت دئ
پر ځکندن يې تلقین له ورشه (۱۹۷)