(اترت - اطرت) شیخ بتینی
بتین یا بتینی عبارت از )اترط) است نامهای قدیمه اوستائی به هر رنگی که نوشته شود مجاز است ، (ط) در آن عصر نبود امرزوز بعضی ها آنرا به (ت) و حرف آخر را به (ط) می نویسند در بنداهش )اترط( تحریر یافته در ماخذ دیگر منجمله )گرشاسب نامه( همه جا (ت) را معادل (ط) نوشته و بعضی اوقات بالای (ت) یک (ط) کوچک هم گذاشته اند مثل (اترط) صحیح تر آنست که اصلا به جای (ت) در اول کلمه (ت) گذاشته شود )اترت) پادشاه نیمروز، نیمروز اسم شهر نی بلکه نام ولایت است و حتی نام کشور هم شده میتواند )نیمروز) (زابل) در نقشه جغرافیائی امروز افغانستان هر دو (زابل) و (نیمروز) دو ولایت قبول و شناخته شده اند ، زرنج مرکز ولایت نیمروز کلات یا کندهار مرکز زابل ، جنگ های چهارگانه سر کابل (اترط) از همه شاهزادگان مدت زیادی سلطنت کرده است (اترت) پادشاه دین دار ، پند و نصایح (اترت) به پسرش (غرغښت) شیخ بیتنی و نصایح بسیار معقول و بجا .