138

پریشان

از کتاب: آثار هرات ، فصل سوم ، بخش پ

در۱۳۲۰ قمری به هرات تولد یافته و تا هنوز به قید حیات اند. نامشان محمد عثمان خان پسر جناب فضیلت مآب قاضی میر عطا محمد خان که یکی از نوابغ علما و سادات این محیط اند میباشد. آقای عثمان جان یا این جوان فاضل هوشمند ما با کمال جوانی و شباب خاطر پریشانی داشته مجموعهٔ غزلیات شان تماماً با یک سوز و گداز نوشته شده است. این غزل از آنجاست:


ز بس بردی تو از هر بینوا دل

نمودی کوی خود سر تا به پا دل 

به امیدی که بوی زلفت آید

نشسته بر ره باد صبا دل

 به کویت کی تواند آید از ضعف 

مگر گیرد زمژگانت عصا دل 

چرا حیران آن کاکل نباشم

که اندازد ز هر تاری دو تا 

دل به زیر پا چو دیدم گشتم آگه

ندارد قدر در کوی شما دل 

به قربان گاه نازت چون شتابد

نمیباشد پریشان تو را دل