رسم الخط پهلوی و دین دبیره
نام پهلوی اصلا منسو بست به پارت (خراسان ) که در کتیبه های هخامنشیان پرتهوه (1) ذکر شده و چون اشکانیان یکی از اقوام پارت ( 247 ق ، م 224 م ) دولت بزرگی را از شمال ایران کنونی تا دامنه های همالیا تشکیل دادند در اوایل رسم الخط ایشان یونانی و خرو شتهی بود . چنانچه بنیاد گزار خاندان اشکانی ارساس (2) = ارشاک = اشک بلخی که در حدود ۲۵۰ق ، م سکه زد ، بر مسکوکات او که دروادی هلمند پیدا شده رسم الخط یونانی و خروشتهی هر دو دیده میشود ( تاریخ افغانستان 1 ر 199 ) و بر مسکو کات مهر داد دوم پسر ارتبان ( 124 ر 76 ق ، م نیز رسم الخط یونانی مشهود است ( کونو 43 ) ولی درقرن اول مسیحی استعمال خط پهلوی بایونانی بر مسكوكات اشکانی و بعدازان د راوایل عصر ساسانی آغاز شد (3)
خط پهلوی که از آرامی برآمده بود در دربارهای اشکانی و ساسانی از ۲۵۰ ق ، م ببعد تا ٦٥١م ( 31 هـ ) مدت نه صد سال دارای رسمیت بود. ولی پهلوی شمالی دربار اشکانی با پهلوی جنوبی دربار ساسانی ، در رسم الخط ولهجه تفاوتی داشت که رواج خط عر بی آنرا از بین برد.
اگرچه در قسمت شرقی مجرای هلمند زبان تخاری بارسم الخط یونانی در همین عصر ها رواج داشت ولی در سرزمین غربی آن با وجود زردشتیان دروادی هریرود و سیستان بودن زبان ورسم الخط پهلوی نیز مسلم است، و با زهنگامیکه اثر دولت ساسانی تا مجاری سند رسید نفوذ رسم الخط پهلوی نیز تا هند وسعت یافت و مسکوکاتی را می بینیم که در دورۀ ساسانی، بخط یونانی تخاری و پهلوی یا ناگری و پهلوی درین قسمت شرقی فلات ضرب شده اند. (4) و چون خسرو دوم ساسانی خراسان را از هفتالیان در حدود ٦١٣ م بگرفت وی بیادگار این فتح مسکو کی را که دارای هالۀ نور به دور چهرۀ او بود ضرب کرد. و ما بر مسكوكات عصر هفتالی نیز
کلمات خراسان ، خوتاو و تگین خراسان شاه و خوره اپزو ت و هپتل خوتاو و مرتان شاه را برسم الخط پهلوی میبینیم که در ربع اول قرن هفتم میلادی هنوز اثر پهلوی را در زابلستان تا دامنه های هندو کش ثابت میسازد و پیش از ایشان هم کیداریان
( کو شانیان كوچک ) که در قرن چهارم میلادی بین هرات و دریای سند حکمرانی داشتند و در بلخ هم سکه زده اند ، سه رسم الخط پهلوی یونانی و برهمی را بر مسکوکات خود نوشته اند مثلا بريک سكه پيرو (5) (حدود ۳۷۸م ) خط برهمی و پهلوی و بريک سکه ورهران (6) تنها پهلوی (حدود ٤٠٠ م ) وبريک سکه پیرو ج (7) همین نام به پهلوی وبريک سكه بهاسه (8) برهمی و پهلوی و نیز برسكه يک ستراپ نامعلوم شاپور سوم حروف پهلو ی مبهمی دیده میشود (مجله سکه شناسی 1938 م ص 39 ) (9)
چنین بنظر می آید که با قطع سلطه ساسانیان در حدود ٤٠٠م و اشغال این سرزمین از طرف هونان سپید یفتلی، نفوذ خط پهلوی هم کمی یافته و بجای آن طوریکه در سنگ نوشته ها دیده ،میشود زبان تخاری و خط شکسته یونانی باقی مانده باشد ولی همین هفتلیان که در غرب مجرای هلمند بوده اند باز هم خط پهلوی را چنانچه گفتیم بر
مسكوكات خود نوشته اند.
باید خاطر نشان کرد که تا کنون هیچ کتیبه یی جز مسکو کات پهلوی در افغانستان بدست نیامده است که علت آن هم نفوذ طويل رسم الخط های آرامی - هندی یونانی درین سرزمین باشد که توام با سلطه سیاسی و حکمرانی بوده است، و ما می بینیم که اکثر کتیبه ها را شاهان و ارباب اقتدارمی نوشتند، و چون این مردم با آدا ب و فرهنگ غیر پهلوی مانوس بوده اند وسلطه سیاسی و مستقيم ساسانیان هم مدت کمی دوام کرده بنابرین تاکنون سنگ نوشته
پهلوی را درین دیار سراغ نداریم. خط پهلوی که مانند آرامی از راست به چپ نوشته میشد ، بسبب محدودیت ۲۵ شكل حروف و نداشتن اعراب و حروف مصوت
حرکی ناقص بود و هم يک شکل به چندین صوت خوانده میشد، وبسا کلمات آرامی از
السنه سامی نیز دران بطور هزوارش دخیل شده بودند، بنابرین برای ضبط صحيح كلمات والفاظ کتاب دینی اوستا رسم الخطی را که دارای اعراب بود بنام دین دبیره در قرن ششم میلادی درست کردند و کتاب اوستا را که در ازمنه قدیم شاید بخطوط میخی و آرامی و پهلوی نوشته میشد، برسم الخط دین دبیره نوشتند ، که قدیمترین نسخه خطی مکشوف اوستا بهمین الفبا ، اکنون در کوپنهاگ دنمارک موجود است که آنرا درسته ۱۳۲۳ م نوشته اند .
( گاتها 49 )(10)
چون پیروان کیش زردشت ومومنين بكتاب اوستا در قسمت غربی آریانا تا حلول اسلام بوده اند، وخط دين دبيره هم به وسیله نگارش کتاب مقدس ایشان بود، بنابرین وجود رسم الخط اوستایی دین دبیره هم درین سرزمین ، بعید نیست، که جمله (44) حرف ونشانه های صوتی داشت، و بخوبی از عهدۀ ضبط حركات واعراب كلمات برآمده میتوانست
این رسم الخط از الفبا های آرامی پارسی پهلوی یونانی که در محیط رواج اوستا
سوابقی داشت، ترتیب شده بود، واز راست بچپ نوشته میشد. (شکل 26 )