32

خواند میر مؤرخ هروی

از کتاب: مقالات دری

غیاث الدین محمد مشهور به خواند میر پسر خواجه همام الدین ولد خواجه جلال الدین بن برهاند الدین محمد هروی است. پدرش وزیر سلطان  محمود ولد سلطان ابو سعید تیموری بادشاه بدخشان و میر خواند مورخ نویسندۀ روضة الصفا جد مادری او بود، تولدش در حدود (۸۸۰هـ۱۴۵۷م) در هرات  واقع شده و در تحت  نظر جد مادری تربیه دید و به تاریخ نویسی آشنا گردید و در ایام جوانی به اطلاعات وسیع  تاریخی خود شهرت یافت، و بدربار سلطان حسین  بایقرا ووزیر میر علی شیر نوائی محشور گشت، و به تشویق (نوائی) کتاب مآثر الملوک خود را نوشت، چون نوائی برای پرورش این جوان با ذوق کتابخانۀ بزرگ خود را در دسترس او گذاشت وی با استعداد سرشار مشغول مطالعه تاریخ گشت، و تا سال (۹۰۶هـ۱۵۰۰ م) که نوائی وفات یافت، بحضور وی و بر بستر موتش حاضر بود در سنه (۹۰۹هـ ۱۵۰۳ م) که قوای اوزبک بقیادت شیبانی خان بر خراسان تاختند بدیع الزمان و لد سلطان حسین بایقرا، خواند میر را بحیث سفیر بدربار امیر خسرو شاه حکمران قندوز ارسال داشت، تا در مقابل حملات شیبانی با وی امداد نماید در سنۀ (۹۱۲هت۱۵۰۷ م) برای همین مقصد به سفارت بدربار حکمران قندهار شجاع بیگ فرستاده شد ولی باین مقصد نرسید. در سنه (۹۱۳هـ۱۵۰۷ م) که قوه شیبانی خان هرات را گرفتند خواند میر در هرات بود، و اوضاع پر آشوب روزگار را می نوشت، و مصائب بیشماری را می دید تا که در سنۀ (۹۱۶هـ۱۵۰۱۰م) شاه اسمعیل صفوی بر خراسان لشکر کشید و بعد ازین خواند میر با شهزاده تیموری میرزا محمد زمان در غرجستان بوده و در سنه (۹۲۱هـ۱۵۱۵م) با وی به بلخ رفت، به حیث مشاور خاص  شاهی کار میکرد، تا که در سنه (۹۲۳هـ ۱۵۱۷م) میرزا محمد زمان اورا به غرجستان واپس فرستاد، و بعد ازین خواند میر در گوشۀ انزوا به مطالعات تاریخ پرداخت. در سنۀ (۹۲۷هـ۱۵۲۰م) حکمران هرات امیر غیاث الدین محمد حسینی قاضی بخواند میر امر داد، که تاریخ مفصل را بنویسد وی جلد اول حبیب السیر را مطابق این امر نوشت، ولی در همین سال مشکوک وی امیر غیاث الدین مذکور در هرات کشته شد. و اوضاع آشفته روزگار او را از نوشتن باز داشت چون بعد ازین ایام آشوب، اوضاع هرات در تحت حکمرانی کریم الدین حبیب الله آرامش یافت، این حکمران دانش دوست خواند می را در تحت اصطناع خویش گرفت، تا که در سنه (۹۳۰هـ۱۵۲۴م) تاریخ خود را بنام او تکمیل کرد.

میر خواند در سنۀ (۹۳۳هـ۱۵۲۸م) از هرات به قندهار آمد، و از انجا به عزم سفر هند حرکت کردف و در محرم (۹۳۵هـ ۱۵۲۹م) در اگره بدربار بابر رسید، و نوازش زیاد دید و در سفر بنگال (۹۳۵هـ) با بابر همراه بود پس از آن که بابر بمرد خواند میر بدربر همایون بود، وقانونی همایونی را بنام او نوشت، و لقب امیر المؤرخین را یافت و گجرات (۹۴۱هـ ۱۵۳۴م) به همایون همرکاب شاهی بود، و بعد ازین سفر ف عمر (۶۳ ) سالگی در سنۀ (۹۴۲هـ ۱۴۳۵م)  از جهان رفت، و در جوار مزار نظام الدین اولیا در دهلی مدفون گردید، و دو پسر او در هرات و هند باقی ماندند. خواند میر مؤرخ بسیار معتبر و نویسندۀ فارسی و شاعر خوب است که در اشعار خود مؤرخ تخلص میکند.

تالیفات خواند میر:

وی در مقدمۀ حبیب السیر به تالیفات دیگر خود اشاره مینماید که عبارت است : 

۱.ماثر الملوک: در اقوال حسنه ملوک و دانشمندان به تشویق میر علی شیر نوائی پیش از (۹۰۳هت ۱۴۹۸م) نوشته شده و تالیف اولین اوست زیرا در مقدمۀ آن می نویسد که : هنگام تالیف کتاب جد مادریش مولف روضة الصفاء (متوفی ۹۰۳هـ) زنده بود این کتاب سه باب دارد:

باب اول: ماثر شاهان قدیم ایران از کیومرث تا انوشیروان.

باب دوم : ماثر حکماء و دانشمندان از آدم تا بوزر گمهر.

باب سوم: ماثر حضرت رسول (ص) و ائمه اطهار.

بعد ازین فصول در ماثر خلفای بن امیه و عباسیه و دودمانهای ظاهریان و سامانیان و غزنویان و غیره تا ملوک کرت دارد، که آخرترین  فصل آن در شرح ماثر خاقان ترک است.

نسخۀ واحدی را ازین کتاب در موزۀ برطانیه سراغ داریم، که ریو در تکمی فهرست خود (نمبر ۲۹ص ۱۸) و حاجی خلیفه در کشف الظنون (ص ۳۵۰) و اوامر در فهرست  میونک (ص ۷۵ ۹ذکر کرده است.

خواند میر در سبک انشای ساده و روان پیروان و همدم جد مادری خود خواند میر مولف روض الصفا است و خوش بختانه کتاب خود را با روشنی مطالب و عدم تعقید و ابهام نوشته و از رویه بسیار پیچیده و پر تکلف منشیان درباری آن عصر که نمونۀ آن در منشآت خواجه عبدالله مروارید منشیان در شرفنامه (طبع هانس روبرت رومر، ویسبادن ۱۹۵۱) کوجود است پیروی ننموده  است.

حبیب السیر مشتمل است بر تلخیص روایات تاریخی، از خلقت آدم تا ظهور اسلام و بعد از آن بر تاریخ اسلام تا (۹۳۰هـ) و عصر خودش که تا سال (۸۷۳هـ۹ را جدش در شش جلد روضة الصفا هم نوشته بودف و بعد از وقایع (۵۷) سال را میر خواند در حبیب السیر نوشت، که بقول دانشمند جلال همانی (مقدمه حبیب السیر ص ۳۲ طبع کتابخانۀ خیام تهران ۱۳۳۳ ش ) قسمت اختصاصی حبیب السیر نیز همین است.

توضیح:

برخی از نویسندگان از آن جمله هدایت حسین در مقدمۀ قانون همایونی (ص ۲۹۹ جلد هفتم روضة الصفا را هم از تالیفات خواند میر شمرده اند ولی همین جلد هفتم که یقینا بقلم خواند میر است کتاب مستقلی نیست، بلکه جزویست از حبیب السیر جلد چهارم که مشتمل است بر احوال سلطنت سلطان حسین میرزا بایقرا و اخلاف وی، که آنرا عینا در جلد چهارم حبیب السیر بعد از (ص ۱۱۰ طبع خیام تهران  ۱۳۳۳ش) مبینیم چون تاریخ وفات میر خواند مولف روضة الصفا (۲) ذیقعد (۹۰۳هـ) است و در همین مجلد (که بنام جلد هفتم روضة الصفا در بمبئی بسال (۱۸۷۴م) و بعد از آن در نولکشور لکهنو به سال (۱۹۱۴م) طبع شده ذکر وفات میر خواند در (ص ۱۲۴) می آید و قایع آن هم تا حدود (۹۳۰هـ) که (۲۷) سال بعد از وفات میر خواند باشد دوام میکند. بنا بر آن محال است که یکنفر نویسنده در (۹۰۳هـ) بمیرد، و تاریخ وفات خود را باوقایع )۲۷) ساله بعد از مرگ خود در کتابی بنویسد.

چنین به نظر می آید که این جلد هفتم روضة الصفا را بعد از (۹۳۰هـ) یعنی ۰۲۷) سال بعد از وفات مولف روضة الصفا از حبیب السیر باین کتاب ضم کرده اند. و این انضمام نیز قبل از سنۀ (۱۰۶۹هـ) که سال وفات حاجی خلیفه باشد روی داده است . زیرا حاجی خلیفه گوید:

روضة الصفا: مشتمل است بر یک مقدمه و هفت اقسام ... که قسمت هفتم آن در احوال سلطان حسین بایقراست، وخاتمۀ آن حاوی حکایات متفرقه و احوال مخصوصی موجود است " (کشف الظنون ۱/۹۲۷) ازین تصریح حاجی خلیفه پدید می آید که عین در هنگام نوشتن کشف الظنون حدود (۱۰۵۰هـ) جلد هفتم، با اصل روضة الصفا ضمیمه شده بود و عین همین (۷) جلد را آقا محمد صادق شیرازی در بمبئی بسال (۱۲۷۱هـ) با طبع سنگی نشر کرد، که از روی آن در (۱۹۱۴ م) طابعان نولکشور لکهنو نیز مکررا طبع نموده اند.

نا گفته نماند که حاجی خلیفه شاید نسخهای روضة الصفا و حبیب السیر را بغور سراپا نخوانده است زیرا وی ذیل روضة الصفا را مال پسرش غیاث الدین میشمارد (و ذیله لولده غیاث الدین) و باز در همین کشف الظنون (۱/۶۲۹) در بارۀ حبیب السیر می نویسد:

"هو تاریخ کبیر لخصه من تاریخ والد المسمی بروضة الصفا و زادعلیه"

در حالیکه غیاث الدین خواند میر پسر میر خواند نی بلکه نواسۀ دخت روی پود، شاید حاجی خلیفه شرح حال میر خواند را در حبیب السیر (۴/۳۴۱طبع حروفی تهران) خوانده و چون خواند میر گفته راقم حروف نسبت به آنحضرت (میر خواند) علاقۀ فرزندی دارد باز وی را ابوی مخدومی شمرده بنابر آن حاجی خلیفه این علاقۀ فرزندی و ابوت معنوی را بر ابوت مادی محمول داشته و اورا والد غیاث الدین خواند میر نوشته باشد.

در کتب خانه های اروپا و آسیا نسخ خطی فراوانی از روضة الصفا موجود است که دارای (۷) جلد بوده و یکی از نسخ (۷) جلدی در کنگز کالج برطانیه است که در سنۀ (۱۰۰۳و ۱۰۰۴هـ) نوشته شده (ستوری ۱/۹۳) ازین پدید می آید که صد سال بعد از وفات مولف همین جلد ضمیمه روضة الصفا شده بود. و شاید همین کار را خود خواند میر بعد از تکمیل حبیب السیر کرد باشد (۱)