کوه های آریانا
معروفترین کوه های کشور ما که اوستا ذکر میکند قرار آتی است:
"یوپائی ری سنا Upairisaena"
"کوسرادا Kusrada"
"کوسرو پاداتا Kusro-Patada"
"پورانا Pawrana"
"سپی تا گونا گیری Spita-gaona-gairi"
"ستیرا Staêra"
این کوه ها همه در فقره یازدهم یسنای دهم یا هوم پشت دوم ذکر شده و چنین شرح یافته که پرندگان آسمانی گیاه "هوما" را از فراز "هارتهی Haraithi" (۱۷) آورده و بر کوه های مذکور پراگنده ساختند. اسم و موقعیت صحیح کوه های مذکور را جمعی از مدققین مطالعه نموده اند دار مستتر در پاورقی های ترجمه "زند اوستا" خود، صفحه ۱۰۱جلد دوم معانی تحت اللفظی و موقعیت آنها را معین نموده است. سر اورل استن Sir Aural Stein در هفتمین کنگره بین المللی مستشرقین که در سال 1886 در "وین" (ویانا) منعقد شده بود مطالعات خود را در طی راپور مبسوطی تقدیم داشته(۱۸) که از نظریات مدققین مذکور نتائج آتی بدست می آید:
"یوپائی ری سنا": اسمی است خیلی زیبا و ادبی بصورت تحت اللفظ "بالاتر از پرواز عقاب" معنی دارد این کوه در "بنداهش"، "اپارسین Aparsin" یاده شده، یونانی ها آنرا "پاروپامیزوس" خوانده و عبارت از سلسله کوه هندوکش است. در اوستا اسم این کوه بلند با کلمه "شکته Shkata" متصل است که در "بنداهش" "شکفت Shkaft" شده و یکی از معانی که دارمستتر برای آن میدهد همین "شگفت" فارسی است و آنرا "کوه شگفت و پر از غرایب" هم ترجمه میکند که با معنی و خود اسم آن میتوان آنرا "کوه بلندتراز پرواز عقاب و پر شگفت و غرایب" خواند قراریکه از "بنداهش" و "زاد سپرام Zad Sapram" برمی آید کوه "اپارسین" از "سیستان تا سینستان" یعنی از "سیستان چین" تا انبساط داشت. (۱۹)
تنها از روی نام زیبائی که اوستا به این کوه باشکوه داده ،است، معلوم میشود که سلسله هندوکش را چقدر بخوبی می شناخت و "بالاتر از پرواز عقاب" اصطلاحی است که به پیرایهٔ خیلی ادبی ارتفاع بلندترین کوه آریانا را ترسیم میکند.
"کوسرادا": با اکثر احتمالات عبارت از کوههای غور میباشد. چنانچه مبارک شاه غوری از کوه "کوراسون" در غور ذکر کرده و این نام عیناً همان نام قدیم اوستائی است که تا زمان او از بین نرفته و شاید هنوز هم نزد اهالی معروف باشد.
"پورانا": واضح عبارت از "پروان" است که بر کوه و کوتل و دره اطلاق میشود. در نص اوستا این اسم چنین آمده است: "اوی پورانا ویشپاتها Avi Pawrana vishpatha" ویشپاتها را دارمستتر با ،علام سوالیه (راه) باز ؟) و معبر ترجمه نموده(۲۰) و بصورت مجموعی میتوان جمله مذکور را "بطرف معبر پروان" ترجمه نمود.
"سپی تا گونا گیری": طوریکه واضح معلوم میشود این اسم مرکب از سه کلمه است: "سپیتا" یعنی "سفید"، "گونا" یعنی "گون" و "گیری" یعنی "کوه" که معنی مجموعی آن "کوه سفید گون" میشود و عبارت از "سفید کوه" مشرقی است که پشتو عین كلمات قدیمی آنرا بصورت "سپین غر" محافظه کرده است.
"ستیرا" : نام قدیم "تیرا" است که با تلفظ باشندگان دامنهٔ شمالی سفید کوه (St ) به (T) تبدیل میشود. (۲۱) مقصد در اینجا بصورت خصوصی کوه بلند این ناحیه است زیرا در نص اوستا باز اسم این کوه در یک جمله خیلی ادبی آمده و میگوید: "اوی ستیرا ستارو سارا "یعنی "بطرف کوهی که سر آن به ستاره میخورد". ملاحظه میفرمائید که درین جمله "ستارو" یعنی ستاره عین شکل اوستائی خود را در پشتو محافظه نموده است.
"پورواتاوا Pauavatava" : در فقره دوازدهم یسنای دهم "هوم یشت دوم" کلمه این هم آمده و آنرا "بالای این کوه" ترجمه کرده اند حال آنکه این هم اسم خاص کوهی است که در مشرقی افتاده و هنوز هم بنام "روت" یاد میشود.(22)
در باب رودخانه ها علاوه بر آنهائیکه از حوزههای آنها صحبت شده، میتوان گفت که چهار معاون رودخانه هلمند که عبارت از ،خاش خسپاس، فراه و هاروت باشند بنام های "هو اكترا Hoactra" "هواسپه Hvasps"، "فراداتا Fradata" و "هوارنوهیتی Hvarenuhaiti" ذکر شده اند.