1

آیا افغانستان مستعمرۀ بریتانیا بود؟

از کتاب: ملک خداداد
11 July 2024

چکیده:

این مقاله به بررسی روابط ژئوپلیتیکی افغانستان با امپراتوری بریتانیا در طول قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ میپردازد و تمرکز آن بر این است که چرا افغانستان، با وجود مداخلات نظامی و نفوذ بریتانیا، هرگز مستعمره نشد. این مقاله بگونۀ مختصر به تحلیل جنگهای انگلیس و افغانستان، اهمیت استراتژیک افغانستان در بازی بزرگ و به رسمیت شناختن حاکمیت افغانستان در سال ۱۹۱۹ میپردازد.


مرور کلی بر بازی بزرگ و اهمیت آن:

  • اهمیت استراتژیک افغانستان در سیاست امپراتوری بریتانیا
  • با وجود نفوذ شدید بریتانیا و چندین تهاجم، افغانستان حاکمیت خود را حفظ کرد و هرگز مستعمره بریتانیا نشد.
  • امپراتوری بریتانیا نگران تأمین منافع مستعمراتی خود در هند بود و میخواست از نفوذ روسیه از شمال جلوگیری کند.
  • روسها قصد داشتند نفوذ خود را به سمت جنوب گسترش دهند و به بنادر گرمابی دسترسی پیدا کنند و بر آسیای میانه تسلط یابند.
  • هر دو امپراتوری در دیپلماسی، جاسوسی و نمایش قدرت نظامی درگیر بودند. بریتانیا و روسیه توافق‌نامه ها و معاهدات را برای مدیریت رقابتهای خود و جلوگیری از درگیری مستقیم امضاء کردند.


زمینه تاریخی:

  • بازی بزرگ: بررسی رقابت استراتژیک بین امپراتوریهای بریتانیا و روسیه و اهمیت ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی.
  • نقش افغانستان به عنوان یک دولت حائل میان دو امپراتوری.


اهداف جغرافیایی-سیاسی:

  • اهداف بریتانیا تأسیس یک منطقه حائل بین هند بریتانیایی و سرزمینهای روسیه بود. افغانستان به عنوان یک منطقه استراتژیک و حائل تلقی میشد.
  • اهداف روسیه گسترش نفوذ خود به سمت جنوب در مناطقی مانند ایران و آسیای میانه بود، که ممکن بود منافع بریتانیا را تهدید کند.



جنگهای انگلیس و افغان


جنگ اول افغان و انگلیس (۱۸۳۹–۱۸۴۲):

  • دلایل: ترس بریتانیا از گسترش نفوذ روسیه.
  • رویدادهای کلیدی: تهاجم بریتانیا، اشغال کابل و عقبنشینی نهائی.
  • پیآمدها: شکست بریتانیا و بازگشت حاکمیت افغانستان.


جنگ دوم افغان و انگلیس (۱۸۷۸– ۱۸۸۰):

  • دلایل: ترس دوباره بریتانیا از نفوذ روسیه.
  • رویدادهای کلیدی: معاهده گندمک و کنترل بریتانیا بر امور خارجی افغانستان.
  • پیآمدها: ادامه خودمختارئ داخلی افغانستان علی‌ رغم نفوذ بریتانیا.


جنگ سوم افغان و انگلیس (۱۹۱۹):

  • دلایل: تمایل افغانستان به خودمختارئ کامل.
  • رویدادهای کلیدی: تهاجم افغانستان به هند بریتانیا و معاهدۀ راولپندی.
  • پیآمدها: استقلال کامل افغانستان در سیاست خارجی.


معاهده گندمک و نفوذ بریتانیا:

  • تحلیل معاهده گندمک (۱۸۷۹).
  • چگونه این معاهده منافع امپراتوری بریتانیا را بدون مستعمره‌ سازی کامل منعکس میکرد.
  • کنترول بریتانیا بر سیاست خارجی افغانستان در برابر حاکمیت داخلی.


حاکمیت و استقلال افغانستان:

  • خودمختاری داخلی: حکومت افغانستان و مقاومت در برابر کنترول خارجی.
  • جنبش استقلال: تاکید افغانستان بر حاکمیت خود در اوایل قرن ۲۰.
  • معاهده راولپندی (۱۹۱۹): به رسمیت شناختن خودمختارئ افغانستان.


تأثیر تاریخی:

بازی بزرگ به عنوان نمونۀ تاریخی از نحوه تعامل قدرتهای بزرگ که میتواند تأثیرات عمیق و طولانی‌ مدتی بر کشورهای کوچکتر تحت تأثیر قرار بگذارد، به شمار میآید.به طور خلاصه، بازی بزرگ یک رقابت جغرافیائی-سیاسی پیچیده و چندبعدی بود که نه تنها تاریخ و سیاست افغانستان را شکل داد، بلکه دینامیکهای وسیعتری در آسیای میانه را نیز تحت تأثیر قرار داد. میراث این دوره هنوز بر روابط جغرافیایی-سیاسی و درگیریهای منطقه‌ ئی در منطقه تأثیر میگذارد.


دلایل عدم تمایل به مستعمره کردن افغانستان

بریتانیا به طور کلی قصد مستعمره ساختن افغانستان را نداشت، بلکه هدف اصلی آن تأسیس افغانستان به عنوان یک منطقه حائل بود. این هدف بخشی از استراتیژی بریتانیا برای محافظت از مستعمرات خود در هند و جلوگیری از گسترش نفوذ روسیه به سمت جنوب بود.

هدف استراتژیک:

بریتانیا میخواست افغانستان را به عنوان یک منطقه حائل بین هند و امپراتوری روسیه حفظ کند تا از نفوذ روس‌ها به سمت هند جلوگیری کند. بنابراین، هدف اصلی بریتانیا ایجاد یک وضعیت ژئوپلیتیکی بود که بتواند مانع از نفوذ روسیه در منطقه شود.

جنجالهای جغرافیایی و فرهنگی:

افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی دشوار و تنوع فرهنگی و قومی پیچیده، یک مستعمره‌ سازی مستقیم را برای بریتانیا بسیار جنجال برانگیز و پرمصرف میکرد. سرزمینهای کوهستانی و پراکندگی قبایل مختلف در افغانستان، اداره و کنترول آن را بسیار دشوار میساخت.

تجربه‌ های گذشته:

تجربه‌های قبلی بریتانیا از جمله جنگ اول انگلیس-افغان (1839-1842) که با شکست سنگین و عقبنشینی انگلیس از کابل همراه بود، به بریتانیا نشان داد که اداره و مستعمره‌ سازی افغانستان به شدت پیچیده و خطرناک است.

توجه به ثبات منطقه‌ ئی:

بریتانیا به دنبال آن بود که افغانستان را تحت تأثیر خود نگه دارد و در عین حال از تبدیل آن به مستعمره اجتناب کند. هدف این بود که افغانستان به عنوان یک کشور مستقل باقی بماند که بتواند به عنوان یک منطقه حائل عمل کند و در عین حال به نفع منافع بریتانیا در منطقه کار کند.

در نتیجه، بریتانیا به جای تلاش برای مستعمره‌ سازی افغانستان، بر ایجاد روابط دیپلماتیک و توافقات استراتژیک تمرکز کرد تا از تأثیرات روسیه جلوگیری کند و وضعیت جغرافیایی-سیاسی مورد نظر خود را حفظ کند.


نتیجه‌ گیری:

پس، براساس آنچه بیان شد، افغانستان هرگز مستعمره بریتانیا نبوده است اما، در طول قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، مانند کشورهای ایران، عربستان و ترکیه، افغانستان همچنان تحت تاثیر شدید منافع امپراطوری بریتانیا  قرار گرفت، بویژه در دوران "بازی بزرگ"، یک رقابت استراتژیک میان امپراتوری بریتانیا و امپراتوری روسیه برای کنترول آسیای مرکزی بود.

بریتانیا به طور کلی قصد مستعمره ساختن افغانستان را نداشت و هدف این بود که افغانستان به عنوان یک کشور مستقل باقی بماند که بتواند به عنوان یک منطقه حائل عمل کند.
بریتانیا تلاش کرد تا کنترول افغانستان را از طریق تهاجمات نظامی بدست آورد که منجر به جنگ اول، دوم و سوم افغان و انگلیس گردید. اگرچه بریتانیا توانست نفوذ قابل توجهی بر امور خارجی افغانستان اعمال کند، بویژه پس از معاهده گندمک در ۱۸۷۹، اما، افغانستان حاکمیت داخلی خود را حفظ کرد و هرگز به عنوان یک مستعمره در نیآمد.

در سال ۱۹۱۹، افغانستان پس از جنگ سوم افغان و انگلیس، خودمختارئ کامل خود را از نفوذ بریتانیا بدست آورد و این جنگ به انعقاد معاهده راولپندی انجامید که گویا استقلال اما در واقعیت، خودمختارئ افغانستان در امور خارجی این کشور، به رسمیت شناخته شد.