منشورجبههٔ اتحاد ملی برای صلح، دموکراسی...
از کتاب: کتاب ۱
۱پیشگفتار
۱.۱ اوضاع جاری در کشور
افغانستان شرایط سختی را میگذراند. اوضاع امنیتی خرابتر شده، مناطق تحت ادارهء مخالفین مسلح دولت افزایش یافته و مناطق بیشتری در خطر سقوط قرار دارند.
ادامهء ابهام وعدم قاطعیت پالیسیهای دولت افغانستان و حامیان بین المللی آن در سیزده سال بعد از کنفرانس بن در تعریف دقیق علل بروز و ادامهء جنگ در افغانستان و شناخت دوست و دشمن در سطح ملی و منطقوی از عوامل مهم دیگر ادامهء جنگ در افغانستان محسوب میگردد. این ابهام بخصوص در سیاستهای حامیان بین المللی دولت افغانستان بخصوص ایالات متحده و بریتانیا به اردوی پاکستان و اداره ملکی آنکشور اجازه داد تا به سیاستهای دوگانهء خود ادامه دهد. از یکطرف به عنوان همکار استراتژیک ناتو در جنگ با تروریزم کمکهای هنگفت نظامی و پولی را دریافت نماید و از جانب دیگر همچنان به میزبانی تروریستهای بین المللی ادامه داده برای تبدیل افغانستان به یک دولت وابسته بخود آزادانه به ایجاد پناهگاههای امن در خاک خود، تجهیز، تمویل و تعلیم و تربیهء گروه طالبان ادامه دهد.
این شرایط تا حدود زیادی میراث شوم سپردن زمام امور دولت افغانستان در کنفرانس بن به تعدادی از جنگسالاران جهادی که در سقوط دولت طالبان با امریکا همکاری کردند بدون توجه کافی به ترکیب قومی و منطقوی نفوس و ساختمان تاریخی قدرت دولتی در افغانستان میباشد.
مزید بر آن سیزده سال حکومت جنگسالاران جهادی، تولید و قاچاق مواد مخدر، سؤ استفادهء بیسابقهء تاریخی از قدرت دولتی و کمکهای بین المللی برای زر اندوزی، به ایجاد شرایط مساعد نا امنی، بی قانونی، و تشکل جزیره های قدرت محلی در افغانستان کمک نمود.
تجربه نشان داد که وفاداری این افراد و گروهها به دموکراسی تا جایی است که ضامن باقی ماندن آنها در قدرت باشد اما هر وقت این موقف با خطر مواجه شد به دموکراسی پشت پا کرده نتایج انتخابات را قبول نمیکنند و به تخریب ارگانهای تطبیق دموکراسی در کشور دست میزنند.
جبههٔ متحد جنگ موجود در کشور را عمدتآ شورش مسلحانهء گروه طالبان، بشمول گروه حقانی، در مقابل دولت جمهوری اسلامی افغانستان به منظور احیای مجدد رژیم سرنگون شدهء امارت اسلامی طالبان میداند.
در عین زمان گروههای تروریستی برخواسته از تاجیکستان و ازبکستان و داعش برای پیشبرد اهداف خود با استفاده از اوضاع نا آرام افغانستان از خاک این کشور برای نفوذ به آسیای میانه استفاده مینمایند. با شکست تروریستان داعش در سوریه و عراق شرایط خراب امنیتی در افغانستان به تروریستان داعش بستر مساعد گسترش فعالیتهای تروریستی را در افغانستان و از اینجا برای نفوذ در آسیای میانه فراهم نموده است.
این در حالی است که گروه طالبان در تبلیغات خود مبارزه خود را جهاد برای ختم اشغال کشور از دست امریکا تلقی مینمایند.
جبههء متحد دیکتاتوری مذهبی متحجر قرون وسطایی ساقط شده سالهای 1996-2001 طالبان را مغایر نیازمندیهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ساینس و تکنالوژی عصر حاظر تلقی مینماید.
اما دولت پاکستان به تآسی از مقاصد سیاسی و نظامی خویش، ادامهء بحران در افغانستان، و برای اغوای دوستان بین المللی افغانستان ادامهء جنگ و بحران در افغانستان را مبارزه قومی قلمداد کرده عملیات طالبان را عکس العمل قوم پشتون برای کسب مجدد مقام رهبری تاریخی خود در دولت افغانستان که در نتیجه کنفرانس بن از دست دادند به حساب می آورند.
متآسفانه تعدادی از احزاب و فعالین سیاسی در افغانستان نیز همانند دولت پاکستان، ادامهء جنگ و بحران در افغانستان را مبارزه قومی قلمداد میکنند. این افراد موجودیت پشتونهای معتدل، تحصیل یافته، مسلکی و مترقی را در دولت افغانستان و در جامعه که مخالف تفکر طالبانی اند نادیده میگیرند و تمام پشتونها را طالب و طالب پرست قلمداد میکنند.
در عین زمان با سؤ استفاده از ادامهء بحران در افغانستان دشمنان تاریخی کشور و دولت افغانستان عدم وفاداری خودرا به افغانستان و تاریخ آن پنهان نمیکنند پشتون ستیزی را به وطن ستیزی مبدل کرده اند و در این راستا به تبلیغ برداشتهای پان ایرانیستها از تکامل تاریخی کشور پرداخته هویت مشخص ملی دولت افغانستان را که در قانون اساسی کشور مسجل است مورد هجوم قرار داده و از مقصد خود برای شکستن سمبولهای ملی افغانستان و خودمختاری ولایات پی پرده سخن میزنند.
جبههء متحد برآن است که طرح اهداف سیاسی غیر عملی مانند تغییر نام افغانستان، تغییرملیت مردم افغانستان، تغییر زبان رسمی افغانستان نه تنها هیچ کمکی به حل مشکلات موجودهء امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، تعلیمی و اجتماعی مردم نمیکند بلکه بر عکس به این مشکلات می افزاید. موجودیت اینگونه طرز تفکر وحدت ملی مردم افغانستان را صدمه زده و خطر آنرا در بر دارد تا اقوام کشور را مقابل هم قرار دهد.
پالیسی ایجاد پیهم بحرانهای مصنوعی ومدیریت این بحرانها به سیاست رسمی مخالفین دولت که در عین زمان پنجاه فیصد در دولت هم سهم دارند مبدل شده است.
دامن زدن به این جوف نفرت، و تلاش بی امان در جهت چسپیدن به قدرت انحصاری دولتی بدون اعتنآ به نتایج انتخابات، و بدنام کردن انتخابات و ارگانهای ادنتخاباتی، اعتماد و همکاری میان جناحهای ائتلافی دولت وحدت ملی و حامیان دو جناح را از میان برده به رویارویی و مقابله مستقیم کشانیده سبب تضعیف دولت مرکزی شده که عملآ در کشور شرایط ملوک الطوایفی با ایجاد جزیره های قدرت محلی حکمفرماست. مافیای قدرت که در دامان این شرایط پرورش یافته و از آن تغذیه نموده علاقمند ایجاد صلح و تغییر اوضاع نمیباشد.
. ۱.۲ عوامل ادامهء بحران در افغانستان
علل دوام بحران و ادامهء جنگ در افغانستان را میتوان چنین خلاصه نمود:
ادامهء نفوذ فاسد جنگسالاران در دولت که از نام مقدس جهاد هنوز هم سؤ استفاده میکنند؛
مبارزهء قدرت توسط تعدادی گروههای قومی و جهادی برای تداوم قدرت انحصاری و یا کسب نفوذ بیشتر در دولت؛ تلاش طالبان برای احیای امارت قرون وسطایی اسلامی؛
تلاش اردو و دولت پاکستان برای تبدیل افغانستان به یک کشور وابسته و مزدور با استفاده از طالبان و گروه حقانی برای تآمین عمق استراتژیک دفاعی در مقابل تهدید خیالی هند؛
کوشش دولت ایران برای گسترش نفوذ فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و سیاسی در افغانستان؛
کوشش دولتهای روسیه، ایران و پاکستان برای استفاده از طالبان و کمک به آنها در مقابل گسترش نفوذ داعش در منطقه؛
کوشش دولتهای ایران و روسیه برای تضعیف موقف امریکا در افغانستان؛
استراتژی جهانی امریکا در مقابله با قدرت روز افزون روسیه و چین در سطح منطقه و در سطح جهانی،
ادامهء سیاست دوگانه امریکا وغرب در حمایت از دولت افغانستان و حمایت از دولت پاکستان؛
موقف پاکستان به مثابه یک حامی استراتژیک در مقابله با روسیه؛
استراتژی جهانی عربستان سعودی در حمایت و گسترش جنبش جهانی اسلام وهابی؛
استراتژی عربستان سعودی و سائر کشورهای حوزهء خلیچ در باج دادن به گروههای تروریستی افراطی از طریق پرداخت اعانات دولتی، اعانات مساجد و اعانات انفرادی؛
موجودیت تولید و قاچاق تریاک و سائر مواد مخدر و تمویل مصارف جنگی طالبان از این طریق؛
۱.۳ چه باید کرد
تغییر شرایط نامطلوب موجوده از قدرت افراد، سازمانها، و احزاب بصورت جداگانه و انفرادی مقدور و میسر نیست. تنها اتحاد تمام نیروهای مترقی و وطندوست در یک جبههٔ ملی و مترقی متکی بر ارزشهای یک منشور اتحاد ملی برای پیشرفت، دموکراسی، و حاکمیت قانون، میتواند شرایط لازم را برای مبارزه با دهشت افگنی و ایجاد حاکمیت قانون و اتحاد ملی برای انکشاف میسر سازد.
هدف اساسی این منشور ایجاد یک پلاتفورم مشترک زیر عنوان "جبههٔ متحد" برای اشتراک در انتخابات آیندهء شورای ملی و شوراهای ولسوالیها برای تمام آن وطن دوستان است که به افغانستان، نهادهای دولت افغانستان و قانون اساسی کشور احترام داشته و خواهان برابری تمام مردم کشور در برابر قانون، احترام به تمام اقوام و زبانهای متداول در کشور، و خواهان دموکراسی، پیشرفت اجتماعی، حقوق و آزادیهای اجتماعی، انکشاف اقتصادی و تحکیم حاکمیت قانون میباشند.
۲ مرام جبههء متحد ملی:
مرام جبههٔ متحد ایجاد یک ائتلاف سراسری از فعالین سیاسی، مدنی، اجتماعی کشور است برای اشتراک فعال در انتخابات شورای ملی، شوراهای ولایتی و محلی و انتخابات ریاست جمهوری بر اساس مبانی این منشور میباشد .
کسانیکه به ارزشهای همچو یک منشور معتقد باشند میتوانند با پیروی از آنها بطور انفرادی نیز در عملا شامل این جبههٔ متحد گردیده در صورت پیروزی در انتخابات به صفوف این جبهه در داخل شورای ملی و شوراهای ولسوالیها بپیوندند.
۳ تعریفات:
جبهه: تشکیل یک صف متحد و مترقی از افراد، سازمانها و احزاب برای تآمین اهداف این منشور.
متحد: اتحاد افراد، سازمانها و احزاب متعلق به همه اقوام، زبانها، مذاهب و مناطق کشور در صفوف جبهه.
ملی: اهداف جبههٔ متحد تآمین منافع تمام ملت افغانستان بدون هرگونه تبعیض قومی، زبانی، مذهبی، جنسی، و سمتی میباشد.
مترقی: مطابق به مادهء ششم قانون اساسی، اهداف جبههٔ متحد ايجاد يک جامعه مرفه و مترقي بر اساس عدالت اجتماعي، حفظ کرامت انساني، حمايت حقوق بشر، تحکیم دموکراسي، تامين وحدت ملي، برابري بين همه اقوام و مذاهب وانکشاف متوازن در همه مناطق کشور مي باشد.
ملت افغانستان: مطابق به مادهء چهارم قانون اساسی ملت افغانستان عبارت است از تمام افرادي که تابعيت افغانستان را دارا باشند. برهر فرد از افراد ملت افغانستان کلمه افغان اطلاق مي شود.
۴ اشتراک:
با قبولی و پیروی از ارزشهای این منشور شمولیت در جبههٔ متحد ملی و مترقی ملت افغانستان (جبه متحد) برای تمام افراد اعم از مرد و زن، سازمانها و احزاب از همه اقوام، زبانها، مذاهب و مناطق کشور باز است.
۵ اداره و تشکیلات:
مقررات تشکیلاتی و اداری جبههٔ متحد متعاقبا تدوین و به این منشور اضافه شده اساسنامهء جبهه را تشکیل خواهد داد.
۶ اهداف جبههء متحد ملی:
الف- اهداف ملی
اهداف جبههٔ متحد ايجاد يک جامعه مرفه و مترقي بر اساس عدالت اجتماعي، حفظ کرامت انساني، حمايت حقوق بشر، تحکیم دموکراسي، تامين وحدت ملي، برابري زن و مرد، اقوام و مذاهب وانکشاف متوازن در همه مناطق کشور مي باشد.
رسیدن به اهداف فوقانی بدون ختم جنگ و تآمین امنیت در کشور میسر نیست. از این رهگذر ختم جنگ و تآمین امنیت مردم در صدر اهداف جبههء متحد قرار دارند.
ب- اهداف منطقوی ولایتی و محلی
دادن صلاحیتهای بیشتر به ولایات برای تآمین سهمگیری بیشتر مردم ولایت در ادارهٔ امور خود از ارجحیتهای جبههء متحد میباشد. قبل از انتخابات، نیازمندیها و رجحانات سیاسی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، ترانسپورتی، مواصلاتی و انکشافی خاص هر ولایت و ولسوالی به مشورهء کاندیدا های کرسی های انتخاباتی مربوطه با استفاده از تمام مواد معلوماتی موجود احصائیوی، اداری و غیره بشکل رساله های جداگانه تهیه و بدسترس فعالین انتخاباتی جبههٔ مترقی قرار خواهد گرفت.
۷ استراتژیهای رسیدن به اهداف:
جبههٔ مترقی برای رفع بحران در کشور با تمام افراد، احزاب و سازمانهای متعهد به افغانستان که به قانون اساسی کشور احترام میگذارند، بدون در نظر داشت تعلقات قومی، زبانی، سمتی و مذهبی همکاری خواهد کرد. مقاصد این همکاری عبارت خواهند بود از:
۷.۱ تآمین حاکمیت قانون و اصلاحات در اداره دولت
تطبیق قانون اساسی نافذهء افغانستان؛
تآمین حاکمیت قانون؛
تآمین حاکمیت هدایات و دساتیر مقامات دولتی، سلسله مراتب و انظباط در داخل تشکیلات دولتی مطابق به مقررات اداری و کود جزآ؛
ختم جزیره های محلی قدرت؛
تآمین بیطرفی کامل سیاسی سازمان اداره دولت و کارمندان دولت، قضآ، څارنوالی، اردوی ملی، پولیس و امنیت ملی مطابق به احکام قانون؛
برای جلوگیری از تکوین و رشد جزیره های محلی قدرت، مدت تصدی والیها و قوماندانهای امنیهٔ ولایات در یک دورهٔ غیر قابل تمدید بیش از سه سال نباشند؛
تآمین سهمگیری متوازن تمام اقوام و مناطق کشور در ادارهٔ دولت، اردوی ملی، پولیس و امنیت ملی؛
دفاع از هویت و ارزشهای ملی و تاریخی افغانستان، جلوگیری از نفوذ فرهنگی بیگانه، حفظ مصطلحات علمي و اداري ملي موجود در کشور مطابق به مادهٔ شانزدهم قانون اساسی؛
· در هرگونه اصلاحات اداره ولایات برای تآمین تمآمیت ارضی کشور و نظارت از اجرای امور ولایات مطابق به احکام قانون اساسی، تعیین مقام والی ها از صلاحیتهای رییس جمهور باقی میماند.
۷.۲ تقویت دموکراسی
حمایت از کمسیون مستقل انتخابات برای برگزاری انتخابات شفاف، و عادلانه عاری از تقلب؛
. جبههٔ متحد معتقد است که در قانون اساسی موجودهٔ افغانستان میکانیزم لازم برای دادن صلاحیتهای بیشتر به ولایات برای تآمین سهمگیری بیشتر مردم ولایت در ادارهٔ امور خود موجود میباشد.
· لویه جرگه آینده میتواند سیستم انتخاباتی شوراهای ولایتی را تقویت نموده و برعلاوه مقام والی، مقام حکمران ولایت را از میان اعضای شورای ولایتی در نظر بگیرد تا امور اجرایی و انکشافی ولایت را مطابق به نیازهای محلی به مشورهٔ شورای ولایتی هدایت نمایند.
· برهمین اساس لویه جرگه آینده میتواند تعیین ولسوال ولایت را از میان اعضای شورای ولسوالی در نظر بگیرد تا امور اجرایی و انکشافی ولسوالی را مطابق به نیازهای محلی هدایت نمایند.
· برهمین اساس ادارهء امور شهری توسط شاروالهای مربوطه که بصورت انتخابی تعیین میگردند ضامن اشتراک مردم شهرها در امور مربوط به شهر ها و نواحی میباشد.
جبههء متحد آزادیهای رسانه یی و مطبوعاتی را در چوکات ارزشهای قانون اساسی مطابق به مادهء پنجاه و نهم قانون اساسی حمایت خواهد کرد.
در عین زمان جبههء متهد به امر جلوگیری از سوء استفاده از حقوق و آزاديهاي مندرج قانون اساسي، بر ضد استقلال، تماميت ارضي، حاکمیت ملی، منافع ملی، تروریزم و وحدت ملي کشور توجه عمیق خواهد کرد.
قانون پیشنهادی مبارزه با تروریزم حدود تطبیق آزادیهای رسانه یی و مطبوعاتی را در اوضاع و احوال ادامء جنگ تروریستی در کشور مشخص میکند.
۷.۳ مبارزه با فساد
مبارزه با فساد در تمام سطوح؛
تفتیش معاملات مشکوک، رسیدگی به شکایات مردم، بازجویی و تطبیق قانون بالای مفسدین، غاصبان زمینهای دولتی و شخصی، اختلاس قراردادهای دولتی، چپاول دارایی ها و ملکیتهای عامه، غارت عواید گمرکی، غارت کمکهای خارجی، فساد پروژه های انکشافی؛
شناسائی، بازجویی و تطبیق قانون بالای کسانیکه با سؤ استفاده از مقامهای دولتی افراد و منسوبین خانواده های خودرا در پوستهای دولتی و نمایندگیهای خارجی نصب کرده اند؛
۷.۴ انکشاف اقتصادی و اجتماعی
دربخش اقتصاد جبههٔ متحد به اقتصاد رقابتی آزاد بخاطر توسعهٔ فعالیتهای تولیدی و تجارتی و خدماتی، بهبود کیفیت و موثریت این فعالیتها و ایجاد توانایی ها و ظرفیتهای اقتصادی لازم معتقد میباشد.
همچنان جبههٔ متحد به نقش دولت در فراهم آوری تسهیلات و تضمینات لازم برای جلب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در سکتورهای تولیدی، خدماتی، ترانسپورتی، مخابراتی، بانکی و سایر سکتورها اهمیت زیاد قائل است.
جبههء متحد نقش دولت را در ایجاد زیربنا های اقتصادی، تآمین خدمات بهتر اداری، اعمار راه های ترانسپورتی و مواصلاتی، تآمین انرژی برق، گاز و ذغال سنگ وغیره با اهمیت دانسته و با طرح و تطبیق قوانین لازم بشمول سیاستهای مناسب پولی، تسهیلات گمرکی، ضمانتهای حقوقی، تشویقات مالیاتی را فراهم می آورد.
تعمیم معارف، در تمام کشور بخصوص در مناطق دور افتاده که نظر به شرایط نامناسب امنیتی امکانات تعلیم و تربیه محدود بوده است؛
تعمیم خدمات اساسی صحی در تمام ولسوالیهای کشور؛
· عواید گمرکی که از مدرک مالیات بر واردات بدست می آید مربوط به مردم تمام ولایات افغانستان است. از این رهگذر ادارهٔ گمرکات بنادر و میدان های هوایی کشورباید مستقیمآ زیر نظارت وزارت مالیه حکومت مرکزی باشد.
· جبههء متحد به استفاده بیشتر از بنادر تاجکستان، ازبکستان، ترکمنستان و ایران برای کاهش وابستگی تاریخی افغانستان به بنادر پاکستان اهمیت زیاد قایل خواهد شد.
۷.۵ مقابله موثر با تروریزم
الف- قانون مقابله با تروریزم
· جبههء متحد اجرای هر عمل مسلحانه و انتحاری را بالای مراکز و تاسیسات غیر نظامی و غیر امنیتی و هر عمل مسلحانه و انتحاری را که به قتل مردم بیگناه منجر شود اعمال تروریستی محسوب میکند.
· جبههٔ متحد برای مقابلهٔ موثر با تروریزم در کشور طرح و تطبیق یک قانون همه جانبهء مقابله با تروریزم را ضروری میپندارد. هدف از این قانون ارائهء یک تعریف مشخص از عمل تروریستی، شخص تروریست، و اعمال حمایت از تروریزم میباشد بشمول، اعمال تبلیغاتی، خدمات ترانسپورتی، حمل و نقل، خدمات و تسهیلات بانکی، کمکهای پولی، تسهیلات مسکن، خدمات و تسهیلات صحی، خدمات و تسهیلات انترنتی، مخابراتی.
در این قانون:
وظایف و مسؤلیتهای دولت، قوای مسلح، سازمانهای سیاسی واجتماعی، مؤسسات اجتماعی و شرکتهای خصوصی، مطبوعات و مردم در حفظ امنیت در کشور، در شناسائی، مقابله و خنثی نمودن عملیات و دسایس تروریستی مشخص میگردد.
دستورالعمل های مشخص برای اتخاذ تدابیر امنیتی لازم به منظور حفاظت از جان و مال مردم، قرارگاههای سربازان اردوی ملی، پولیس ملی و امنیت ملی، ادارات، مساجد، مراکز تعلیمی، مراکز صحی، ساختمانهای عامه و غیره تنظیم و تطبَق خواهد شد.
مراعات و تطبیق اینگونه تدابیر و دستورالعملها در تمام مراکز فوق الذکر و سائر مراکزعامه اجباری خواهد بود و تعلل کنند ه گان تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت.
جبههء متحد به جلوگیری و مبارزه با افراط گرایی مذهبی، قومی، زبانی و سمتی، جلوگیری از اشاعهء شعارها و اهداف ضد ملی و خلاف ارزشهای قانون اساسی که وحدت ملی اقوام کشور را به خطر مواجه میکند توجه جدی مبذول خواهد کرد.
ب- تقویت قوای مسلح کشور
· تآمین دفاع ملی و امنیت سرحدات کشور از مسؤلیتهای وزارت دفاع میباشد.
· تآمین امنیت مردم، ادارات و سازمانهای دولتی، بنادر و گمرکات کشور از وظایف پولیس ملی بوده مستقیمآ زیر نظارت وزارت داخله حکومت مرکزی میباشد.
· تآمین امنیت ملی کشور در مقابل دسائس خارجی و داخلی و مبارزه با تروریزم از مسؤلیتهای ادارهٔ امنیت ملی بوده که در اجرای آن به همکاری و همآهنگی نزدیک وزارت دفاع ملی ووزارت داخله اقدام میکند.
· جبههٔ مترقی برای مقابلهء موثر با تروریزم و تآمین امنیت مردم افغانستان به تقویت قوای مسلح کشور اعم از اردوی ملی، پولیس ملی و امنیت ملی توجه جدی مبذول میدارد.
· جبههٔ مترقی قوای مسلح کشور اعم از اردوی ملی، پولیس ملی و امنیت ملی را به سازمانهای مسلکی غیر تنظیمی، غیر حزبی و غیر سیاسی مبدل خواهد کرد.
۶.۷ مصالحه ملی
· جبههٔ مترقی نادیده گرفتن موجودیت گروه طالبان را به عنوان یک جنبش سیاسی مطرح در افغانستان در کنفرانس بن و متعاقب آن در لویه جرگه سال 2003م یک اشتباه و اغماض سیاسی با عواقب وخیم دانسته و در جلب طالبان در سهمگیری مسالمت آمیز و قانونی در حیات سیاسی و اجتماعی کشور کوشش خواهد کرد.
· جبههٔ مترقی از گروه طالبان دعوت مینماید تا در یک پروسهٔ مستقیم مصالحهٔ ملی که به صلح و امنیت در کشور به انجامد سهم بگیرند.
· جبههء متحد ادامه شورش طالبان و دوام فعالیتهای مسلحانه و انتحاری آنها را اعمال ضد منافع ملی افغانستان قلمداد میکند. اینگونه اعمال در خدمت منافع استخبارات بیگانه بوده و به نفع دشمنان افغانستان تمام میگردد.
· جبههٔ مترقی طرح و تطبیق یک پالیسی عملی مصالحهء ملی را در سرلوحهء اهداف خود قرار خواهد داد .که هدف آن ختم جنگ و سهمگیری قانونی و مسالمت آمیز گروه طالبان در حیات سیاسی کشور است. این مصالحهء ملی از طریق یک پروسهء گفت و شنود مستقیم و تفاهم میان دولت و طالبان بدون قید و شرط قبلی خواهد بود.
· برای تسریع و ایجاد سهولت این پروسه جبههٔ متحد به ایجاد یک دفتر هماهنگی سیاسی برای طالبان در شهر کابل موافقه میکند.
· جبههٔ مترقی به این باور است که موجودیت حالت آتش بس موازی به ادامهٔ مذاکرات مستقیم میان دولت و طالبان به پیروزی این پروسه کمک بزرگی خواهد کرد.
۷.۷ دوستی با همسایگان و بخصوص ایجاد یک تفاهم استراتژیکی با پاکستان
جبههٔ متحد سیاست همسایگی نیک، همکاری و دوستی فعال را با تمام کشورهای همسایه بر مبنای احترام متقابل، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، آزادی تجارت، حمل و نقل، ترانزیت منطقوی، و مسافرت طرح و تطبیق خواهد کرد.
جبههٔ مترقی رسیدن به یک تفاهم سیاسی استراتژیکی با پاکستان را برای کمک در حل جنگ در افغانستان یک نیازمندی بنیادی میپندارد. در این خصوص امضای یک موافقتنامهء همکاری استراتژیکی را با پاکستان که متضمن دوستی پایدار و همکاری متقابل میان دو کشور باشد مطابق به اصول آتی ضروری میداند:
ایجاد، اعتماد متقابل، دوستی پایدار و همکاری متقابل؛
عدم مداخله در امورداخلی یکدیگر؛
عدم شمولیت در اتحادیه های نظامی بر ضد همدیگر؛
عدم اجازه به استفاده از خاک یکدیگر به کشور سومی برای طرح و تطبیق عملیات استخباراتی، اطلاعاتی، تبلیغاتی، دپلوماتیکی و نظامی بر ضد یکدیگر؛
همکاری در مقابله و نابودی فعالیتهای تروریستی در خاکهای دو کشور؛
تبدیل خط دیورند به یک خط دوستی و همکاری میان مردمان دو کشور؛
تضمین آزادی عبور و مرور مردمان دوکشور در تمام مسیر خط دیورند به منظور انکشاف تجارت، سرمایه گذاری، استفاده از تسهیلات تعلیم و تربیه، تسهیلات صحی، علم و تکنالوژی، فعالیتهای ورزشی، فرهنگ، حمل و نقل و ترانزیت منطقوی؛
طرح و تطبیق پلانها و پروژه های ساختمانی برای استفادهء مشترک از دریاهای سرحدی برای انکشاف اقتصادی و اجتماعی منطقوی؛
توسعهء مراکز تعلیمات عمومی تعلیم و تربیهء معیاری بین المللی زیر نظارت دولتهای دو کشور در تمام سطوح برای ارتقآ سطح آگاهی، سواد و دانش کودکان و جوانان اعم از دختر و پسر در مناطق سرحدی برای جلوگیری از توسعهء افراط گرایی؛
ارائهء تعلیمات دینی برای کودکان و جوانان اعم از دختر و پسر از طریق مراکز تعلیمات عمومی زیر نظارت وزارت های معارف هر کشور؛
مسدود کردن و جلوگیری از فعالیت تمام مدارس در مناطق سرحدی دوکشور که به ترویج و اشاعهء فرهنگ تروریستی جهادی تکفیری و نفرت میپردازند؛ و
تضمین آزادی حمل و نقل و ترانزیت منطقوی از طریق بنادر، خاکها و فضای دو کشور، بشمول پایپ لاینهای نفت و گاز و خطوط انتقال برق، به منظور انکشاف اقتصادی و تجارتی منطقه.
جبههٔ مترقی معتقد است هرگاه پاکستان به عقد یک توافق همکاری استراتژیکی با افغانستان بر اساس ارزشهای یاد شده در بالا که به آتش بس و آغاز پروسهٔ مصالحهٔ ملی به انجامد علاقمندی انجام ندهد، در آنصورت اتخاذ یک پالیسی همکاری نزدیکتر با هند برای مقابله با سیاستهای تهاجمی پاکستان یگانه گزینهٔ موجود برای افغانستان خواهد بود.
۷.۸ توافقنامه استراتژیک با امریکا
با وجود سرمایه گذاری هنگفت در حمایت از دولت افغانستان و فعالیتهای ساختمانی اعمار مجدد این کشور، دولتهای امریکا و انگلستان برای شانزده سال برداشت نادرست پاکستان در تحلیل علل ادامهء بحران و جنگ در افغانستان را به عنوان مبارزه داخلی و قومی برای کسب قدرت دانسته نقش تخریبی پاکستان را در ادامه جنگ در افغانستان نادیده گرفتند.
استراتژی تازه دونالد ترامپ تا حدودی از این خط عدول کرده نقش تخریبی پاکستان را در ادامهء جنگ در افغانستان در نظر میگیرد و برای بار اول تعهد مینماید از سقوط دولت افغانستان جلوگیری نموده تروریزم را در افغانستان شکست دهد. اما خطرفروریختن این برداشت موجود بوده و امکان آنکه امریکا باردیگر افغانستان را قربانی دوستی استراتژیک خود با پاکستان نماید موجود است. آنچه این تشویش را مؤجه میسازد استراتژی جهانی امریکا در مقابله با قدرت روز افزون روسیه و ایران در سطح منطقه و جهان و موقف پاکستان به مثابه یک متحد استراتژیک آن است.
جبههٔ متحد و مترقی حمایت خودرا از همکاری استراتژیک با امریکا و ناتو منوط به دو اصل میداند:
اول- ادامهء کمکهای بین الملی در حمایت از دولت افغانستان بخصوص قوای مسلح آن؛
دوم - قبولی نقش تخریبی پاکستان در ادامهء جنگ در افغانستان و اتخاذ سیاستها و اقدامات مناسب برای مقابله با آن.