وارا

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

درتاریخ قدیم آریائی به معنی عام و درتاریخ مهاجرت واستقرارکتله آریائی (هند وایرانی) به مفهوم خاص ودرتاریخ ادوارقبل التاریخ افغانستان به معنی اخص الخاص یک مسئله بسیارمهم وقابل دقت و تحقیق است که عبارت ازبناء (ارگ وارا) است. (وارا) که اینجا آنرا (ارگ) ترجمه کرده ام به صورت های دیگرهم تعبیر و ترجمه شده میتواند. میتوان این کلمه را قصر،قلعه ،حصار، دهکده، شهررهایشگاه ومقرترجمه نمود. (وارا) اولین ارگ و اولین مقریست که (مایا ) اولین پادشاه کتلۀ هندو ایرانی بزرگترین پادشاه سلاله پیش دادیان بلخی بناءگذاشته و درحیات خود درآبادی وعمران آن صرف مساعی کرده است.

اساس داستان های آریائی (یاما) درمقابل برودت وسرمائی که آمدنی بود به احداث وبنای (وارا) اقدام نمود. داستان های آریائی میگویند بعد ازهزارسال سلطنت درروزگارانی که به دورۀ اخیرسلطنت (یاما)مصادف میشد؛سرمای شدیدی را پادشاه پیش بینی کرد. میگویند هرمزد خداوند گاریگانه به یاما پادشاه الهام کرد که درمقابل سرمای شدید وبرف باری های زیادی که کوهها راسفید خواهد ساخت ملجاه وپناه گاهی برای خود بسازد. پادشاه به بنای محوطه (وارا) اقدام کرد. ازروی شرحی که اوستا درین مورد میدهد چنین استنباط میشود که محوطه (وارا) دامنه وسیعی داشته زیرا هرضلع آن برابریک دوش اسپ طول داشت. یاما پادشاه درچنین محوطه وسیع شهرکشید وآب برد وخانه ها و رهایشگاه آباد کرد وباغ ها احداث نمود و گرداگرد آن حصاری بلند، با برج ها ودروازه ها آباد کرد. ازروی این تعریف به جرئت میتوان حکم کرد که (وارا) ی جمشید ارگ، حصار، یا شهر بزرگ ومستحکمی بوده زیرا ازخود حصارویاره وبروج ودیوارها ودروازه ها داشته ودرداخل آن جایگاه و رهایشگاه وخانه ومنازل و باغ ها و کاخ ها برای بود وباش جم غفیری ساخته شده بود وحتی برای پرندگان وحیوانات هم جایگاهائی تخصیص داده شده بود. داستانهای آریائی شرحی بیشترداده متذکرمیشوند که چون (اورا) تمام شده (یاما) پادشاه به دستورهرمزد زیبا ترین مردان وزنان که دارای قامت های بلند و بنیۀ توانا بودند یا یکعده جفت حیوانات وپرندگان و تخم های اصیل ونباتات متنوع داخل ارگ یا شهرمذکورشد. (اورا)ی یاما یا (کانون جمشید) با اوصافی که دراوستا آمده جایگاه امن و امان وسرزمین موعود خوشبختی وسعادت ونیکوکاری راد مردان بود. ناجوری اصلأ درین محوطه وارد شده نمیتوانست و امنیت و آرامی از درو دیوارآن مشهوربود؛بهترین و زیباترین نسل بشرو قشنگ ترین انواع طیوروحیوانات وگل ونبات درآن سرزمین جمع شده بود: ازین هم گذشته داستان ها قدم هائی فراتر گذاشته میگویند درین آشیانه بدخلقی، مناقشه، فریب و دیگرخبائث شیطانی دیده نمیشد و مردم همه سالم و بانشاط بودند، دندان بدترکیب، چشم کور، پای لنگ و اعضای مفلوج قطعأ درمیان اهالی آن بنظرنمی رسید. بلکه برعکس محیط،محیط آسایش وخوشی وسعادت بود وشاه با رعیت خود بکمال آسایش درآنجا زندگانی می کردند.

آیا مطلب اصلی اوستا از(وارا)چه بوده؟ آیا (وارا) بحیث (ارگ) یا (قلعه) یا (شهر)مفهوم خارجی داشت یا مقصد ازآن آغاززندگانی زمین داری وکشت وزراعت بود. از فهوای عمومی مطالب مربوط به (وارا) چنین برمی آید که آریاهای (هندوایرانی) بعد ازطی دوره های قدیم وجدید حجربالاخره درحوزۀ بین سردریا و آمودریا به کشت و کار وزمین داری مشغول شده و زندگانی نوینی یافته اند؛پرازنعمت و برکت.

دورۀ (پاراداتا) یا (پیش دادیان) دورۀ استقرارآریاهای هند وایرانی به زمین و زمین داری است که سوابق آن هرچه بیکی ازمراحل آن درحوزۀ  آمودریا مواجهه میباشیم چون پیش دادیان ومنجمله جمشید (یاما) به بلخ گزین ارتباط داشته اند؛آیابا تعبیربرخی از افسانه های نیمۀ تاریخی و اسطوره ئی وجود (وارا)رابه حیث قلعه ئی دربخدی یا بلخ قدیم هم نسبت داده میتوانیم.

۱۰/۳/۳۸