138

شهید تمنا

از کتاب: سرود خون

وی آرزوی گمشده دنیای کیستی 

وی خونگرفته دل به تمنای کیستی 

در خون تپیده گمشده آواره ای دلم

از خویشتن رمیده به سودای کیستی 

جان داده ام بظلمت شب ها زندگی

ای کوکب امید شب آرای کیستی 

عقل ترا بگوش تو بنهاده روزگار

ای ساده لوح طوطی گویای کیستی

کشتی مرگ حاضر و شام غروب عمر

کو آنکه گویدت پی ایمای کیستی 

ای آرزوی سنگ شده از فشار دهر

لوح مزار خاطر شیدای کیستی 

شب گفت اشک با مژۀ خونفشان من

ای خار هرزه منتظر پای کیستی 

گوهر شناس ای مه گویای من چنین

در انتظار طبع گهرزای کیستی