الواثق بالله ابو جعفرهارون بن المعتصم
نام مادر او قراطیس بود رومیه ( ۱ ) و او رحمه الله ، درشت اخلاق بود و بد خو و میل به مذهب معتزله داشت، و علماء امت را برمذهب خود تحریض کرد، و احمد حنبل را بتازیانه بزد، تا قرآن را مخلوق گوید نگفت، و درعهد او عبدالله ( ۲ ) طاهر امیر خراسان بود، پسرش طاهر عبدالله را امارت خراسان داد، و در قصص ابن هیصم نابی ( ۳ ) چنین روایت میکند: که سلامه ( ۴ ) ترجمان را الواثق بالله بفرستاد تا از سد سکندر او را خبر آورد، که در خواب دیده بود : که سد سکندر خراب شده، سلامه را مال بسیار داد ، و پنجاه هزار ( ۵ ) مرد با او بفرستاد، تا از سر من ر آی ( ۶ ) بخراسان آمدند،واز انجا بیک قول بطرف خزر رفتند و بیک قول بطرف گرج ( ۷ ) و مدت دو سال و هفت ماه در ان سفر بماندند و باز آمدند ، و صفت سد و طول و عرض و دراز گاه و کلید و خلقی که بر ان موکلند از عهد ذوالقرنین، همه بیاوردند چنانچه در قصصر مسطور است و درعهد الواثق بالله آتش از جانب مشرق ظاهر شد، و آنرا بانگی بود، و از فزع ان خلق بسیار هلاک شدند، و مدت خلافت او پنج سال و نه ماه بود و عمر او سی و هشت سال بود ( ۸ ) ، و فوت او در ذی الحجه سنه اثنین و ثلثین و مائتین به سر من رآی.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)اصل: دومیه ، الکامل : امه ام ولد رومیه تسمی قراطیس ( ج ۶ – ۲۱۶ ) . ( ۲ ) اصل: عهد ابو عبدالله . چون بقول جمهور عبدالله ابن طاهر امیر خراسان بود نه ابو عبدالله، بنابر ان بجای ابو ، او درست است. ( ۳ ) اصل: فانی . پ : ابن هشیم ثانی( ر : ۴ ) ( ۴ ) کذا ، ولی معجم البلدان یا قوت ( ۵ – ۵۱ ) این داستان را بنام سلام الترجمان مفصل می آورد که از سر من رای به ارمینیه و از انجا بالان و خزر رفت تا که با رض خراب و بد بوی رسید الخ . ( ۵ ) کذا فی الاصل ، ولی یا قوت در معجم البدان از زبان سلام گوید : فضم الی خمسین رجلا ، در ینصورت کلمه هزار باید سهو باشد این قصه عینآ بمباراتیکه یا قوت نقل کرده در احسن التقاسیم محمد بن احمد مقدسی بشاری تالیف ۳۷۵ ه طبع لیدن ۱۹۰۶ م ( ص ۳۶۲ ) به نقل از کتاب ابن خرداذ به به تفصیل آورده شده و معلوم است که ماخذ قدیم آن کتاب ابن خرداذ به بوده است
اصل: تا از سد سکندر بخراسان آمدند ، ولی مطابق به بیان یاقوت همان سر من رای درست است (۶)
(۷)گرج شهری بود در رگرجستان ( یاقوت ) . ( ۸ ) الکامل : و کان عمره اثنتین و ثلثین سنه و قیل ستا و ثلثین سنه