111

سو یا سون

از کتاب: زبان د آری
سوی من ، سوی او ، هرسو و سون من وسون او ، هردوشکل درگفتارهستند.


سو درنگارشها کابرددارد، مگر سون درنگارش راه نیافته است. مولانا سروده است:

من گوش کشان گشتم از لیلی و از مجنون
آن می کشدم زان سو وین می کشدم زین سون

وجای دیگرمی گوید:
ز بی‌چون بین که چون‌ها شد
ز بی‌سون بین که سون‌ها شد

به سود زبان است که سون را هم به تمامی ازیاد نبریم.