32

ایزدان و ارباب انواع

از کتاب: تاریخ مختصر افغانستان (جلد ۱) ، فصل نخست ، بخش افغانستان تاریخی قبل از اسلام
23 August 1967

باوجودیکه زردشت کیش جدید اصلاح شده ای ره به میان آورد و طوریکه  گفته شد شش فرشته خیر و نیکی را با قوای شریر مقابل ایشان قرار داد.باز هم اثر ارباب انواعیکه آریائیان قدیم دیدی داشتند به کلی منقطع شد و به جای وارونه رب النوع بزرگ ویدی اهوره مزده ایستاد که معنی آن سرور داناست،  و این نام برای خدای یگانه از طرف زردشت تعیین گردید و خدایان آریایی (دیوان) که هنوز در هندوستان دارای مقام خدایی بودند در کیش زردشت متروک قرار داده شدند، و بنابرین کلمهٔ دیو که پیش از زردشت به معنی خدا بود غول و گمراه کننده خوانده شد و از آن هنگام خدا پرست را (مزدیسنا) و مشرک و پیرو دین باطل را (دیویسنا) خواندند،  ولی با وجود این کلمه دیو نزد همه ملل آریایی (به استثنای زردشتیان) معنی اصلی خود را محفوظ داشته، و دیو نزد هندوان هنوز هم به معنی خداست،زیوس نام پروردگار بزرگ یویانی و دیوس لاتینی و دیو فرانسوی و دیو پشتو (به معنی چراغ و روشنی) ازین ریشه است. 

در آریائیان دورهٔ ویدی اگنی رب النوع آتش و پیک خدایی بود




 که در اوستا اترو و آتش و در پهلوی آتور- اتر و در دری آذر- آتش و در پشتو او راست و در کیش زردشتی یکی از ایزدان عنصری و پسر اهوره مزده شمرده میشود که شعله اش را نمایندهٔ فروغ خدائی پنداشتند، و آتشدانهای فراوان را در پرستشگاها به منزلهٔ محراب قرار دادند. 

رب النوع ددیگر اوستا یی آب است که در دورهٔ ویدی هم اپام نپات (به معنی آب یاد شده و چون آریایی نژادان بخری جریان عظیم آمو را در قلب کشور خویش مورد استفاده های بزرگی قرار داده بودند،  رب النوعی را برای آن به نام اناهیته می شناختند و خود این دریا را اردوی- سوره  ARDVI- SURA می گفتند که ابان یشت اوستا عبارت از ستایش این رب النوعیست و محققان آنرا به رب النوع مادر=ادیتا که مجسمه های او را در آثار قبل التاریخ هم دیدیم ربط میدهند. و در ازمنهٔ ما بعد از این نام جرو اخیر آن اناهیته =ناهید به صورت مجرد باقی مانده که در آبان یشت اوستا به شکل دختر زیبای جوانیکه پیراهن زرین پوشیده، و قد رسا و زیور های دلکش و تاج طلایی دارد در آمده است، و به قول راولنسن در کتاب باختر معبد مشهور اناهیته در شهر باختر وجود داشت که دریشت پنجم اوستا این رب النوع زیبای مونث تصفیه کنندۀ نطفۀ مردان و رحم زنان و مربی زایش و بخشایندۀ شیر خوب به زنان ستوده شده است. (عکس نمبر ۱۰) .

از ایزدان عنصری دیگر اوستایی واته ملقب به توانا و تندرو است و این کلمه در دری و پشتو(باد) و در دورۀ ویدی وایو باشد که در جوش و خروش جنگ با سپاهیان دشمن یا هنگام نفوذ ستمگران سفاک و حمله آوران اجنبی بر تهذیب و کیش و یا گرفتاری شخصی که به غدور خیانت بدست دشمن بیفتد،  ازین رب النوع عنصری استمداد نمایند و او مقتدر و جنگی و ثابت قدم و وسیع الصدر و دارای نظر صایب بود، و این رب النوع تا عصر کنشکا (حدود ۱٢۵م) هم بر مسکوکات این پادشاه کوشانی به شکل مرد ریشدار در حال دویدن نقش می شد،که آنرا در زبان دری کوشانی (واد)  گفته اند.

گیگر محقق آلمانی یکدسته ارباب انواع اوستایی رایز تهای اختری نامیده که از آن جمله میثرهMITHRA منبع  نور و روشنایی و به منزلۀ چشم رب النوع وارونه بوده، و متفقأ نظام عالم و قانون راستی را حفظ می کند، و به قول دومزیل: "این میثره =مهر =میر دری قدیم و پشتو را خدای پیمان و مالک چراگاه های وسیع 




و نگهبان و حامی درستکاران گفته اند که نسبت به شریران و پیمان -شکنان بی رحم برستایندگان مهربان است. افزایش احشام و محصول زراعت و باران و برکت از اوست. 

مهر که حامل نور است رقیب مخصوص اهریمنان و چراغ آسمان و چشم اهوره مزده است که به قرار اوستا: اهوره مزده بالای کوه هره- برزنی (البرز یا پامیر) برای او قرار گاهی ساخته بود که هر روز بر بالای گردونۀ روشن و تابانی که چهار توسن سپید بهشتی آنرا می کشد از مشرق برمی آید، و این تصویر اوستایی عینأ با رب النوع مهر و عراده و اسپهای سپیدش  بر سقف طاق بت سی و پنج متری بامیان منقوش و تا کنون موجود است و اثر های این عقاید قدیم آریایی در ازمنۀ بعد تا نهایت آسیایی غربی پهن گردیده و پرستش مهر و ناهید و غیره از کانون ثقافت اوستایی- صفحات بخدی- بهر طرف نشر شده است. 

علاوه از مهر (هور) ماه (ماوگه) هم چراغ شب و نمو دهنده نباتات شمرده میشد، که او را به سبب پرورندگی مواشی گئو چیتره GAO-CHITRAمیگفتند.

و درجملۀ این یزتهای عنصری و اختران ستارۀ تیشتریه (تیر)موزع و باران و گشایندۀ چشمه های آسمانیست که افزایندۀ چشمه سارها و ابهار و دریاها باشد.

در آیین اوستایی جز از شش امشاسپندان روحانی که قبلا ذکر کردیم. دیگر فرشتگان موکل را هم نام می برند که از آنجمله اند:

ارشتات =رشن (فرشتۀ عدل و داد)و تره غنه (بهرام =فرشتۀ پیروزی) سره اوشه(سروش =فرشتۀ اطاعت و فرمان -برداری و قانون) اشی و گهوی (حامیۀ نظم و پرهیزگاری) .