یسایا ( بریڅی)

از کتاب: تاریخ افغانستان

قبیلۀ ( بریسایا) که جنگ آنها با شهزاده (دی ووداسا) در سرود های (ریگ وید) ذکر شده شده و (هلبرانت) صحنۀ جنگ ایشان را در اراکوزی قرار میدهد قبیله ایست که تا امروز نام و نشان آن در افسانه های محلی اراکوزی (ولایت قندهار) از بین نرفته است اسم قبیله از زمانه های سرودهای "ریگ وید" تا حال تغیر نکرده و عیناً یک چیز است که با رسم الخط پښتو صرف "س" آن از روی شکل تحریر به "څ" مبدل شده و او از همان صوت سابقه مانده چنانچه قبیلۀ مذکور امروز "بریڅی" یاد میشود. والف که بعد " از "س" و "ی" در کلمۀ "ریگ وید" دیده میشود از اختصاصت زبان سانسکریت "ویدی" است که در سانسکریت وسطی هم از بین نرفته و در پښتو طبیعی مراعات آن نشده و "بریسایا" "بریڅی" گردیده است. افسانه های محلی قندهار مسکن قبیلۀ "بریڅی" را در سواحل راست هلمند در "کلابس" "قلعۀ بست" قرار میدهد و از روی افسانه ای که جناب محمد گل خان نوری در کتاب ملی هېنداره جمع نموده اند معلوم میشود که آوازه جنگجو ئی عصر ویدی آنها دهن به دهن به گوش های مردمان موجوده هم اثر بخشیده چنانچه افسانۀ مذکور نقل میکند که شهزادۀ این قوم با یکعده رفقای خود از شهر بست بر آمده در "مغل کوت" هند سرزمین "گواریان" را از مغل ها به زور میگیرد طبیعی در افسانۀ موجوده که بر طبق روحیات محیط امروزی ترتیب یافته نام شهزاده و دیگر پهلوانان و محل وقوع کارزار وخریف آنها تغیر کرده وشکل عصری بخود گرفته است. نا گفته نماند که این رنگ و روغن نوکه افسانه مذکور را رنگ آمیزی کرده است هم بی جنبۀ حقیقت نیست زیرا قراریکه پایان تر ذکر خواهیم کرد شاخه از قبیلهٔ (بریڅی) در زمانه های مقارن عصر سلطان محمود غزنوی و یا بعدتر در عصر مغل ها به هند مهاجرت کرده و در نتیجه ما بین آنها و مغل ها زد و خوردی پیش شده است. بهر حال موضوع افسانه (فتح خان) (بریڅی ) را عجالتاً کنار گذاشته به تحقیق خویش در اطراف قبیله مذکور و نام آن ادامه میدهیم چنین مینماید که این قوم در موقعیکه آریائی ها از حوضه اکسوس به وادی های آریانا منتشر می شدند بین حوضۀ هیتومنت (هلمند ) وهروویتى (ارغنداب) مسکن گزیده و در وادی های دورود خانۀ مذکور به زراعت وحیات مالداری پرداخته باشند در موقعیکه مستر (G.P. Tate) راجع به تاریخ و توپوگرافی و خرابه ها و اقوام سیستان تحقیقات میکرد در صفحهٔ ۳۱۵ جلد چهار اثر خود راجع به یک قبیلۀ افغان که آنرا "بریچ Barech" میخواند هم تحقیقات نموده مینویسد که "این قبیله" در منطقۀ چقنسور و دلتای هلمند مجاور (ناد علی) مسکن داشتند ولی حالا در وادی هلمند در نقاطی موسوم به (لندی بریڅی) و (پلالک) و غیره زندگانی میکنند ایشان از اینجا با (ثیرانی ها) به منطقۀ دیگری موسوم به شوراوک نقل مکان نمودند. بریڅی ها در علاقۀ خاش مضافات و لایت قندهار یافت میشوند. مردان این قبیله بیشتر زراعت پیشه اند. در شوراوک و هلمند هم بریڅی ها شتر وانی میکنند و از زمانه هائیکه تجارت بیشتر با بلوچستان ذریعه وانات عملی میشد حیوانات آنها در مقاومت و سخت سری معروف بود. در ١٨٨٧ - ١٨٨٦ در شوراوک بمن گفتند که بریڅی ها در زمانه های بسیار قدیم از طرف غرب در اینجا آمده اند. بریڅی ها در سلک لشکر ملی آزادخان افغان زیاد شامل بودند و مردانه میجنگیدند و با وجودیکه کاملا کوچی نیستند حیات شان بیشتر به تربیۀ حیوانات ورمه های بز و گوسفند بسته است."

پس از روی تشریحاتی که گذشت دیده میشود که بریخی قبیلۀ بزرگی است که در ابتداء در دو طرفۀ هلمند پراگنده شده و حیات دهقانی و مالداری را پیشه نموده بود و احتمالات زیاد دلالت میکند که این قبیله عبارت از همان قبیله (بریسایا) باشد که در زمان سرودهای (ریگ وید) در اراضی بین ارغنداب و هلمند می زیست و با مرور زمان عدۀ آنها زیاد شده و بیشتر در حوضۀ رودخانه های مذکور منتشر شده اند و بهمین منوال تا زمانۀ شکوه غزنویان در همان منطقه مانده و با ادامۀ حیات کوچی و مالداری در امتداد هلمند به نواحی زرنج پایتخت قدیم سیستان هم انتشار یافتند و چون اولادۀ چنگیز آن قطعه زیبار اویران و "باغ آسیا" یعنی سیستان را تیمور با خاک یکسان ساخت قبیلۀ مذکور که تا آنجاها انتشار یافته بود پس بطرف سرچشمۀ هلمند مراجعت کرده در حوالی قلعۀ بست و شوراوک وغیره متمرکز شدند ملتفت باید بود که عناصر این قبیله مانند بسا قبایل دیگر افغان در پنجاب هم وجود دارند و در آنجا به نام (ویرڅ) Varaich معروف شده اند بعضی افسانه ها رفتن ایشان را به هند به عصر سلطان محمود غزنوی نسبت میدهند و هیچ شبهه نیست که ایشان در فتوحات هند درسلک قشون سلطان شامل بوده باشند بعضیهای دیگر مهاجرت آنها را به هند معاصر سلطان جلال الدین فیروز شاه میدانند که اول در حصار Hissar متمرکز شده و ۵ قرن قبل به (گوارا والا) Guyarawala نقل مکان دادند. و افسانۀ فتح خان بریڅی بکمال وضاحت جنگجوئی و مهاجرت ایشان را در هندو اشغال منطقۀ را به قوه دران قسمت بخوبی تصویر میکند. 

طبیعی نسبت دادن قبیلۀ (بریڅی) به (بریسایا) عصر ر رنگ وید تا یکدرجه بعضی ها را به حیرت خواهد انداخت ولی باذکر مراتب فوق گمان میکنم زمینه برای حیرت کسان نماند زیرا این دو اسم اتفاقی از روی لهجه وصوت برابر نشده اند بلکه قراریکه ذکر رفت تحقیقات و انمود میکند که از عصر سرودهای ریننگ وید تا حال این قوم در همان منطقۀ خود مانده و شجاعت و سجایای مردانه آنها را تا امروز افسانه و داستان های ملی تصدیق میکند.