الثانی شاپور بن ارد شیر
پادشاه نیکو رای و عادل بود، مادرش از اشکانیان بود، در میان غنیمت ارد شیر گرفته بود، او بر وی عاشق شد، و از پدر خود بابکان او را پنهان گردانیده بود، که ساسانیان را از بهمن اسپندیار عهدی بود، که فرزندان خود را وصیت کردندی : که هیچکس را از اشکان زنده نگذارند . چون آن کنیزک اشکانی را پنهان کرد به هیچ وجه عشق از دل او نمیرفت ، عاقبت بر حکم وصیت بفرمود: تا آن کنیزک را بکشتند ، در پنهانی آن مرد امین که او را بکشتن کنیزک فرمان داده بود معلوم شد : که آن کنیزک را از ارد شیر حمل است ، فرزند داد ، او را پنهان داشت تا فرزند ده ساله شد
روزی ارد شیر بر تخت غمناک نشسته بود از بی فرزندی .آن مرد امین او را خبر داد ، و از حال شاپور باز گفت، او را طلب کرد، و عزیزش گردانید . و ولی عهد پدرش شد، و بر تخت نشست . بعد از پدر مملکت بر وی قرار گرفت، و بروم رفت
______________________________________________________________________
(۱)بکسر تین وجب که حالا بلست گویند. ( ۲ ) پ : رستا . ( ۳ ) اصل: بردند ، بعد از نام آن و الی الخ . . . پ : مانند متن . طبری نام والی را با ختلاف روایات طبروزه یا جزمیر نوشته .
اصل: الثامن (۴)
ساسانیان طبقه(۵) (۱۵۵)
و شهرهای روم بگرفت، و از تمام روم مال بستد، و در زمان او ( ۱ ) مانی زندیق بیرون آمد، و هم در عهد او سیل عرم سبا را خراب کرد ( ۲ ) ، و لعب نردهم در عهد او نهاده شد، و شش باره شهر معظم در اطراف عجم بنا نهاده ، و مدت ملک او سی سال بود و در گذشت.