سردار محمد عظیم خان

از کتاب: رجال و رویدادهای تاریخی

بعد از وزیر فتح خان برادر عینی اش عینی اش سردار محمد عظیم خان میان برادران بارک زائی بزرگتر همه محسوب میشد و تا وقتیکه اشرف کشمیر در میان برادران بارکزائی مرد الوزراء زنده بود سردار محمد عظیم خان و سردار دوست محمد خان در پرتو رهنمائیهای او حرکت میکردند . در موقعیکه فتح خان میخواست بار دوم سلطنت را برای شاه محمود بگیرد و آهنگ کابل داشت سردار محمد عظیم خان را بطرف پشاور فرستاد تا سد راه شاه شجاع شود ولی در تصاد می که در حوالی  بالا باغ مشرقی صورت گرفت در مقابل 25 هزار نفر شاه شجاع که از پشاور آمده بودند تاب نیاورده بطرف سفید کوه عقب نشست ولی متعاقبا خود فتح خان با شاه محمود فوراً رسیده شاه شجاع در جنگ معروف نمله شکست خورد و سلطنت دوم شاه محمود مسلم گردید . اولین کاری که از طرف فتح خان به سردار محمد عظیم خان محول شد این بود که با شهزاده کامران برای گرفتن پشاور حرکت کنند و ضمناً در جمع آوری مالیات دیره غازیخان صرف مساعی نماید چنانچه این کار را توسط برادرش جبارخان و منشی اش میرزا علیخان انجام داد ولی از همین وقت احساس میشود که سردار محمد عظیم خان ندوختن پول شوق زیاد داشت.

چون شاه محمود اختیار کلى امور سلطنت خویش را در کف وزیر فتح خان گذاشت اشرف الوزراء از روی همکاری کارهای عمده بخصوص حکومت های ولایات کشور را به برادران خود سپرد و سر دار محمد عظیم خان به حکومت پشاور نامزد گردید . پشاور درین وقت از شهرهای عمدۀ دولت صدو زائی محسوب میشد و حساسیت مخصوصی پیدا کرده بود زیرا از یکطرف عطا محمد خان با میزائی حکمران افغانی کشمیر با اقتدار زیادی که یافته بود از راه تمردنه تنها کشمیر را برای خود میخواست بلکه آرزوی الحاق پشاور را هم در نظر داشت و از جانب دیگر شاه بی تخت سدوزائی یعنی شاه شجاع که در حال غربت در لاهور می زیست پیوسته برای گرفتن آن اقدام میکرد و درین اقدامات از طرف عطا محمد خان با میزائی تشویق میشد بدین ترتیب پیشاور مطمح نظر دولت مرکزی سدوزائى و حکمران کشمیر و شخص شاه شجاع بود . در تصادم اول با میزائیها از قبیل غلام محمد خان برادر عطا محمد خان ویحیى خان یکی از بزرگان با میزانی به شاه شجاع کمک کردند و شهر را از تصرف سردار محمد عظیم خان بیرون کردند و برای مدت چهار ماه پشاور بدست شاه شجاع افتاد و سردار محمد عظیم خان بکابل عقب نشست . بار دیگر سردار محمد عظیم خان با قوای جدید از طرف دولت شاه محمود برای استرداد پشاور حرکت کرد و با اینکه عطا محمد خان بارکزائی برادرش کشته شد شهر و حکومت آنجا را مجدداً بدست آورد ولی باز با میزائی ها به کمک شاه شجاع قوه فرستادند و سردار محمد عظیم خان شکست یافت و از راه کوهات و بنگس بکابل آمد و پشاور در ظاهر بدست شاه شجاع و در حقیقت در حیطه تصرف غلام محمد خان و سمندر خان با میزائی افتاد چنانچه شجاع را محبوس به کشمیر فرستادند و نفوذ عطا محمد خان با میزائی از کشمیر تا پشاور انبساط یافت .

چون فتح خان بسط نفوذ حکمران متمرد افغانی را در ایالات شرقى مخالف مصالح مملکت میدانست با شخص شاه و برادرانش سردار محمد عظیم خان و سر دار دوست محمد خان دو دفعه بعزم کشمیر در آمد. پشاور در هر دو مرتبه مقاومت نتوانست و کشمیر در دفعه ثانی در سال ۱۲۲۷ (۱۸۱۲م) از دست عطا محمدخان با میزائی بیرون کشیده شد و در مقابل خدماتی که درین جنگ ها نمود سردار محمد عظیم خان حاکم سابق پشاور ، حاکم و ناظم کشمیر گردید . با میزائیها در اثر ناکامی و نا امیدی به کار سبکی تن در دادند و جهانداد خان یکی از برادران عطا محمد خالتا قلعه اتک را در مقابل یک لک روپیه به رنجیت سنگ فروخت وسک ها در خاکهای شرقی دولت سدوزائی یکی از نقاط حساس سوق الجیشی را بدست آوردند و در نتیجه در جولائی ۱۸۱٤ (۱۲۳۲ هجری قمری) رنجیت بر علیه کشمیر در مقابل سردار محمد عظیم خان لشکر کشید و در حمله اول که دفع شد شش هزار عساکر سک تلف شد و حکومت سردار محمد عظیم خان در آن دره زیبا تقویت یافت .

سردار محمد عظیم خان در اثر این جنگ ها که لابد مخارجی هم داشت از پر داخت مالیات بکابل ابا ورزید و چون جسارت سکها که روز بروز توسعه می یافت قابل اغماض نبود وزیر فتح خان در ۱۸۱6 م برای جمع آوری مالیات بر آمد و نزدیک بود که میان او و برادرش حکمران کشمیر جنگ شود ولی قضایا با دخالت سردار دوست محمد خان برادرانه حل شد و بعد از پرداخت ۱۳ لک روپیه کماکان در کشمیر باقی ماند و تا زمانی در آنجا بود که وزیر فتح خان کور و کشته شد و مناسبات برادران بارک زائی با شاه محمود سدوزائی برهم خورد و موضوع انتقام جوئی خانوادگی در میان آمد آنگاه سردار محمد عظیم خان برادرش جبارخان را در کشمیر گذاشت و خود راه پشاور و کابل را پیش گرفت و در نتیجه این خانه جنگی ها سکها کشمیر را متصرف شدن (۱۲۳5-۱۸۱۹م) . در این دوره که شهزادگان کوچک سدوزائی خودسری و عیاشی و بی کفایتی خود را ظاهر ساختند و برادران بارک زائی بنام انتقام جوئی در صدد تبارز شخصیت های خویش بودند تصادم بیشتر میان سردار محمد عظیم خان و سردار دوست محمدخان بوقوع پیرست و صحنه آنهم عموماً شهر کابل بود . سردار محمد عظیم خان که از روی سن بزرگ برادران بود بیشتر بقوت پول و ثروت سرشار و سردار دوست محمدخان زیادتر با بصارت و موقع شناسی پیش آمد می کرد . مدتی هر دو بنام شاهان انتخابی خود ایوب شاه وسلطان علیشاه با هم مبارزه کردند و این مبارزه در کابل و غزنی و کهستان و کهات وسند ادامه داشت تا اینکه رنجیت سنگ ازین گونه مخالفتهای شخصی استفاده نموده آهنگ پشاور نبود. (۱۲۳8 هجری مطابق ۱۸۲۲م) سردار یار محمد خان که از طرف سردار محمد عظیم خان حاکم شهر بود از سردار اخیرالذکر از کابل کمک خواست ولی متاسفانه ثروت سرشار که حفظ آن همیشه اسباب درد سر سردار محمد عظیم خان را فراهم میکرد و آنرا هنگام جنگ سک ها در قلعه (مچینا) گذاشته بود از یکطرف و وعده حکومت پشاور از طرف رنجیت سنگ به یار محمدخان از جانب دیگر ضعف قوای افغانی را فراهم کرد و سردار محمد عظیم خان از میدان جنگ رو گردانیده در راه بین جلال آباد و کابل به مرض پیچ دچار شد و بعمر ۳۸ سالگی در کوتل لته بند وفات نمود وجنازۀ او را بکابل آورد و در مزار عاشقان عارفان علیه الرحمه دفن نمودند و ازین بیت که در لوحه مزار او نقش است سال تاریخ وفات استخراج میشود .

چو پرسند از سال فوتش بگو

به خلد برین ایزدش جادها