صیغه های ماضی و مضارع آغاز فعل
صيغه آغاز فعل که نمونه های آن درچهارمقاله هم آمده است.
اکنون هم در زبان گفتار به کار میرود ، مگرهنوز به کتابهای دستورزبان راه نیافته است. این صیغهٔ فعل از مصدر و فعل معین " گرفتن " ساخته میشود. در زبان نوشتار برای بیان چنین مفهوم از پرداختن و آغاز کردن کمک می گیرند. می نویسند :
کودک همین که مادرش را دید، به دویدن به دویدن آغاز کرد .
در زبان گفتار می گویند:
کودک همین که مادرش را دید ، دویدن گرفت.
این شکل مروج زبان گفتار که سابقه ادبی هم دارد ، بارها " دری تر " از آن دو گونه بیان است.
از چهار مقاله : " چون امیر نصربن احمد مهرگان و ثمرات اوبدید ، عظیمش خوش آمد. نرگس رسیدن گرفت . .... واز جانب سجستان نارنج آوردن گرفتند ، و از جانب مازندران ترنج رسیدن گرفت . ..." ( چهار مقاله ، رویه ۵۱)
صیغه های ماضی آغاز فعل متعدی :
من خواندن گرفتم = به خواندن آغاز کردم .
ماخواندن گرفتیم.
توخواندن گرفتی.
شما خواندن گرفتید.
او خواندن گرفت.
ایشان خواندن گرفتند.
صیغه های مضارع آغاز فعل متعدی :
من خواندن می گیرم.
ما خواندن میگیریم.
تو خواندن می گیری.
شما خواندن می گیرید.
اوخواندن می گیرد.
ایشان خواندن میگیرند.
صیغه های آغاز فعل های لازمی، زمانهای ماضی و مضارع نیز همین گونه گردان میشوند.
صیغه های ماضی آغاز فعل لازمی :
باران باریدن گرفت.
باران و ژاله باریدن گرفتند.
من رفتن گرفتم .
ما رفتن گرفتیم .
تو گفتن گرفتی.
شما گفتن گرفتید.
صیغه های مضارع آغاز فعل لازمی :
من آمدن می گیرم.
ما آمدن می گیریم .
تو فهمیدن می گیری.
شما فهمیدن می گیرید .
بهار آمدن می گیرد .
به زودی گلها شکفتن می گیرند.