129

آیم به چمنزار خیالت دم صبح

از کتاب: غزلیات هفتگانه ، غزل
05 February 2016
آیم به چمنزار خیالت دم صبح
بوسم سر و صورت و جمالت دم صبح

پنهان کنمت از نظر خلق جهان
بیخود کنم این دل ز وصالت دم صبح

آهسته نوازشت کنم از نفسم
وز نغمۀ جان کنم رسالت دم صبح

بندت کنم اندر قفس آغوشم
نوشم ز لبان؛ آب زلالت دم صبح

صد نغمه ز وصل من و تو خواهد خواند
بلبل به فصاحت و جزالت دم صبح

از لذت شوق عشقت آتش گیرم
گردی شوم و شوم زوالت دم صبح

آمیزی اگر تو در خیالم « واهِب»
چون موم شوم آب و خجالت دم صبح