اوستا

از کتاب: تاریخ ادبیات افغانستان (پنج استاد) ، فصل مدنیت اوستائی ، بخش عمومیات

کلمه (اوستا) را مستشرقین اروپائی بصورت مختلف ترجمه و تعبیر نموده اند. بعضی آن را (مضمون) و بعضی که اشتقاق آن را از کلمه (اپستاک ) گرفته اند (قانون) ترجمه کرده اند. کلمه (زند) را که به آن ملحق میکنند بصورت صفت تعبیر میشود و آن دو معنی دارد : (شهر) و (نماز) و اصلا از کلمه (زانتو (Zantu) بمیان آمده است پس معنی اسم مرکب زند اوستا بیک تعبیر کتاب یا قانون شهری و به تعبیر دیگر (کتاب دعا نماز) میشود. بعضی های دیگر مدعی اند که (اوستا) بمعنی (مجهول) است. به این طریق که این کلمه مرکب از دو قسمت است (او) به معنی دانش و (ستا) به معنی (نه) و معنی شکل مرکب آنها غیر مفهوم مجهول میشود و علت این تعبیر را چنین مینویسند که چون اوستای باختری منحصر به دو نسخه بود و هر دو در اثر تهاجمات یونانی ها از بین رفت، در عصر پارتی و ساسانی که شروع به جمع آوری پارچه های خطی نمودند، معنی آن را عموماً به جهت اینکه بزبان زند نوشته شده بود نمی فهمیدند به این مناسبت آن را اوستا یعنی (مجهول) نامیدند لیکن روی همرفته نسبت به تعبیر آخر نظریاتی که اول ذکر نمودیم صحیح تر بنظر میخورد امروز عموماً کلمۀ (زند) را (تفسیر) ترجمه میکنند و معنی (زند اوستا) یا (اوستا زند) (تفسیر اوستا) میشود. انسیکلوپیدیای بریتانیکا مینویسد که صورت قدیمه نام اوستا (اویستاک Avista) بود و معنی حقیقی آن معلوم نیست. اوستا رویهمرف رفته عبارت از مانتراسپتا Mauthracepta) یعنی (سخنان مقدس) است بر مجموعه هدایات و قوانینی نسبت میشود که زوراستر از طرف (هرمزد) آورده بود. اوستا به وضعیتی که فعلاً در دست است حصه محدودی از اوستای قدیمی است که قوانین مذهبی و اجتماعی زوراستریزم را در بر میگرفت. اوستای باختری یا اوستای اولی که در حوالی ۱۰۰۰ ق م در باختر بمیان آمده دومین مظهر روحیات آریائی است که مقتضیات محیط و زبان بمیان آورد.

از اوستای باختری یا اصل اوستا امروز متاسفانه جزو یادگارهای غیر مستقیم چیز دیگر در دست نیست و دو نسخه که تا عصر یونانی وجود داشت طوریکه بالا گفته شد، از باختر به استخر برده شده و در آنجا یکی طعمه آتش شد و دیگری به یغمای یونانیان رفت. به این قسم اوستای باختری از بین رفته مدت تقریباً ۴۰۰ سال (از حدود ۳۳۰ ق م تا ۷۰ ب م) یادگار آن در سینه ها و بعضی قسمتهای آن پاشان و پریشان روی پارچه های پوست باقیمانده پس در صورتیکه کتاب اوستا از بین رفت آنچه که امروز اوستا خوانده میشود، عبارت از چیست؟ از اینجا مدققین به وجود دو اوستا معتقد اند یکی اوستای بلخی که از ۱۰۰۰ ق.م تا عصر اسکندر وجود داشت و دوم اوستای بعد از تهاجمات یونانی که از آن مفصل صحبت خواهیم نمود.

چون یک حصه اوستا مجموع وعه دعا و نماز است باوجودیکه مرور زمان متوالی در سینه ها خوب حفظ شد مخصوصاً (وندیداد ساده) که هر روز در عبادات تکرار میشد از سائر قسمتهای اوستا خصوص (یشت Yashts) ها که عموماً ماه یکدفعه خوانده میشد، خوب تر در حافظه ها نقش شده بود اوستائی که بعد از تهاجمات یونانی بمیان آمده و آن را معمولاً (اوستای ساسانی) گویند اوستائی است که جمع آوری آن از عصر (ولکش) یا (ولوجس Volgeses) شاه پارتی شروع و در زمان سلطنت شاهپور اول (۲۴۱-۲۷۲ م) تمام گردیده است.

اولین کسی که به خیال جمع آوری مضامین کتاب اوستا افتاد و لکش Volkash نام پارتی بود و چون در میان پارتیها اقلا چهار نفر به این اسم سلطنت نموده اند، مدققین جمع کننده ،اوستا، معروفترین (ولکش ها) ولوجس اول Vologeses را میداند که معاصر (نیرو Nero) پادشاه روما بود و در نیمه دوم قرن اول مسیحی سلطنت داشت. (ولوجسس اول) و برادرش (تری داتس Tridates) هر دو پیرو آئین زردشتی بودند و حتی (تری داتس) خودش مغ بزرگ بود این نظریه را مکاتیبی ثابت میکند که بین (نیرو) و این دو برادر مبادله شده است و از ین گذشته چون ایشان اصلاً باختری بودند به آئین زردشتی طبعا بسته بودند. بهر جهت اولین اقدامی که در جمع آوری کتاب اوستا بعمل آمد از طرف ولوجسس پادشاه پارتی در ربع سوم قرن اول مسیحی بود اوستای پارتی تا هر اندازه که جمع شده بود تا ظهور ساسانی ها باقیماند.

موسس سلاله ساسانی اردشیر چون پسر یک نفر کاهنی بود که بنام (بابک) در یک معبد (آناهیتا) در شهر استخر مجاوری میکرد، در اثر توصیه پدر به جمع آوری کتاب اوستا اقدام نموده (تنسار Tansar) بزرگترین عالم وقت خود را امر داد که هیئتی تشکیل داده رسما به تعمیل این کار اقدام کند چنانچه تا اندازه زیاد در این راه صرف مساعی بکار برده و آنچه در عصر پارتی جمع شده بود، مکمل گردید.

بعد از اردشیر، پسرش شاپور اول (۲۷۲ - ۲۴۱م) سومین شخصی است که در تکمیل اوستا مجاهدت نمود. مشارالیه حکم داد تا بعضی مباحث علمی، حکمتی، ستاره شناسی ، فلسفی و جغرافیائی را از کتب قدیمۀ هند و یونان ترجمه نموده داخل اوستا نمایند و حتی میگویند که از روی ترجمه اوستای قدیم که اسکندر یک نسخه اش را به یونان فرستاده بود، ترجمه کرده و اوستا به این طریق دوباره ظهور نمود چون اوستای نو به ترتیبی که دیدیم از پارچه های پرا اگنده و سینه های توده جمع شده بود طبعأ روایات متضاد مختلف در آن زیاد بود و به این مناسبت طریقه های مختلف در دین زردشتی عصر ساسانی بمیان آمد مانند طریقه (مانی) و (مزدک) و غیره که مربوط به وقایع عصر ساسانی است. شاپور اول و بعد از او بهرام اول (۲۷۶ - ۲۷۲ م) حتی المقدور از ین تفرقه ها جلوگری نمود تا اینکه سلطنت به شاپور دوم رسید (۲۷۹ - ۳۰۹ م).

شاپور دوم علمای تمام فرق را جمع نموده بعد از مناظره (ادربار Adarbar) پسر (مهر اسپاند Mehraspand) در حالیکه برای ثبوت نظریات خود خود را در آتش افگند و زنده برآمد بر رقبای خود فایق شد و پیروان اوستای نو دارای وحدت مسلک مذهبی شدند و کتاب اوستای ساسانی به آخرین شکل خود درآمد.

پس به شرحیکه ذکر رفت وقتیکه کلمه (اوستا) تلفظ میشود فراموش نباید کرد که اوستا دو دفعه حتی بیک شکل سوم هم عرض وجود نموده. یکی اوستای اصلی باختری که مدققین اروپائی آن را اوستای قبل از اسکندر یا قبل از هخامنشی مینامند و دیگری اوستای نو که آن را معمولاً اوستای ساسانی میگویند و یادگار اوستای قدیم است که جمع آوری آن از (ولوجسس اول) پارتی شروع و به شاه پور دوم ساسانی تمام شد. چون در عصر جنگ ها و غلبه اعراب هم بسا کتب مذهبی و غیره در عجم تلف شد در دو قرن اول بعد از ظهور دین مقدس اسلام هم در اوستا چیزهائی تزئید و تنقیص کرده اند که آن را بشکل سوم درآورده است.

به نظر علما تنها قسمتی که از از اوستای قدیم یا از سبک مفکوره و نظریات آن در اوستای تازه دیده میشود (وندیداد Vandidad) است که جزء اول اوستای جدید را تشکیل میدهد و فرگاد اول با فصل جغرافیائی آن بهترین تابلوی افغانستان اوستائی یا آریانا است که از آن در موقعش صحبت خواهیم نمود.

قدیمترین و مهمترین قسمت اوستای نو (گاتا) یا سرودهائی است که مجموعه آن کتاب پارسیهای معاصر را تشکیل میدهد و تاریخ آنرا دارمستتر فرانسوی در مقدمه ترجمه کتاب (زند اوستا) به انگلیسی به اواخر قرن اول مسیحی قرار میدهد. نا گفته نماند که بعضی ها قدیمترین قسمت (اوستا) را قرار میدهند و (دارمستتر) هم میگوید ممکن اینطور هم باشد و نویسنده (وندیداد)، (گانا) را در مقابل خود حاضر داشته و نوشته باشد اما از نقطه نظر مواد مفکوره و نظریات (وندیداد) طوریکه گفتیم قدیمترین قسمت اوستا است.


تقسیمات اوستا :

اوستا را معمولاً به دو حصهٔ بزرگ تقسیم میکنند : حصه اول و حصهٔ دوم. حصۀ اول شامل کتابهائی است موسوم به (وندیداد Vandidad) (یسپراد Visperad) و (یسنا Yasna). مختصر تفصیل آنرا قرار ذیل میتوان تعریف نمود:

وندیداد : مجموعه قوانین مذهبی و افسانه ئی. 

ویسپراد : مجموعه دعاهای مخصوص مراسم قربانی. 

یسنا : این کتاب برعلاوه دعاهای مخصوص قربانی پنج سرود گات ها را نیز در برمیگیرد. این پنج سرود در لهجۀ مخصوصی نوشته شده که از زبان عمومی سائر قسمت های اوستا قدیمتر است.

این سه کتاب در اوراق قلمی به دو شکل دیده شده هر کدام تنها تنها یا هر سه یکجا و مخلوط در صورت اول هر کدام دارای ترجمه پهلوی و در صورت دوم بدون ترجمه میباشد و از ین جهت مجموعه هر سه کتاب را (وندیداد ساده) گویند زیرا ساده است و از خود ترجمه ندارد.

حصه دوم که معمولاً آن را (خورده اوستا) یعنی اوستای خورد هم میگویند، مرکب از دعاهای کوچکی است که نه تنها علما و کاهنان بلکه تمام مردم از بر داشتند و در مواقع معینه روز هفته سال میخواندند. علاوه برین یشتها یا سرودهای (ستایش) که تعداد اولیه آنها زیاد بوده و حال جزء (۱۸) آن باقی نمانده هم جزء این حصه میباشد.

اوستائی که جمع آوری مواد آن در عصر پارتی شروع و در دورهٔ ساسانی به اتمام رسید، رویهمرفته مشتمل بر (۲۱) کتاب یا (نقش) میباشد که آنرا به سه دسته هفت کتابی بنام دسته (گات ها) یا (الهیات) دسته (دات Dat) یا قوانین و دسته (هدهاماتا -Hadha matha) یا قسمت مخلوط تقسیم کرده اند.

از میان (۲۱) کتاب فوق الذکر عصر ساسانی فقط دو کتاب (وندیداد) و (استوت یست Stot) Yast) بصورت کامل بما رسیده باقی از سائر کتب بعضی حصص کنده کنده و از یک قسمت دیگر فقط ترجمه پهلوی آن در دست میباشد.