138

برهان الدین عطاءالله

از کتاب: آثار هرات

از ادبای صد هشتم و نهم هجری است و از معاصرین امیر علی شیر نوایی اصلاً زادۀ آب و هوای هرات و هم در این سرزمین قراری که روضة الصفا تعین می نماید در رمضان سنهٔ ۹۰۲ وفات نموده است. مولانا برهان الدین در علوم متداوله شهرت تامی داشته و در دورهٔ سلطنت سلطان حسين بایقرا از علمای درجه اول به حساب میرفت نوایی همچنان که به تربیت سایر ارباب فضل حمایه مینمود این مولانای محترم را نیز در آغوش حمایه و مهربانی خود جا داده و چنان که شایسته شأن او بود، به او رعایه می فرمود و همچنین از محامدی که نوایی در تذکره خود (صفحه ۲۱۱) راجع به او قید مینماید معلوم است که برهان الدین نیز در اخلاص و ارادت خود نسبت به نوایی تقصیری نکرده و همواره ستایش و مدحت آن را به قصاید غرّا و ثابتی سراییده است. مولانا برهان الدین تمام حصص عمر خود را به امر تدریس صرف کرده گاه در مدرسه امیر تیمور و گاهی هم در خانقاه نوایی مورد استفاده عموم واقع میگردید در تعمیۀ اسماء و مواد تاریخ قدرت کاملی داشته است چنانچه کتاب مبسوطی در معمّا به نام سلطان نوشته و آن را جواهر الاسماء نام نهاده است. در تاریخ مهر زدن امیر علی شیر گفته و الحق خوب فرموده است:

میر فلک جناب على شيركز شرف

عاجز بود ز حد کمالات او خرد

دیوان نشست آخر شعبان بهداد عدل

از لطف شاه عادل و الحق چنین سزد 

چون مهر زد به دولت سلطان روزگار

تاریخ شد همین که علی شیر مهر زد

(روضة الصفا، ص ۲۶ ج ۷)


در تاریخ امارت امیر علی شیر به استرآباد گفته:

آن میر علی شیر که دارد

اوصاف برون ز حد تقریر 

چون کرد قبول باز امارت

تاریخ شود امارت میر

(روضة الصفا، ص ۲۶ ج ۷)


این رباعی را به اسم بابر شاه نوشته:

پس از بهار جوانی کشیم اه به حسرت 

خزان عمر به آخر رسید از پی غارت