32

السادس الملک افضل

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل طبقه ۱۵ ، بخش کردیان
01 January 1280

ملک افضل علی بن یوسف بن ایوب الکردی، ولی عهد سلطان صلاح الدین یوسف بود، چون سلطان در گذشت، افضل به تخت دمشق و مملکت شام بنشست و همگنان او را خدمت کردند و موافقت نمودند . اما برادرش ملک العزیز که صاحب مصر بود، لشکر بطلب ملک بجانب شام آورد، و ملک عادل ابوبکر ایوب که برادر صلاح الدین بود، و دیار بکر داشت، با ملک العزیز ضم شد و ملک افضل را در دمشق محصر کردند ، و مدت مدید مخاصمت میان طرفین بود، بعاقبت بدان قرار گرفت، که دمشق بملک العزیز تسلیم کرد، صلح شد، و بلاد سلخت ( ۴ ) که طرفی است از شام بملک افضل دادند، و ملک افضل مردی عالم وافر فضل بود حال خود در دو بیت تضمین کرد، و بدار الخلافت الناصر لدین الله فرستاد، و عهد خلافت بامام الناصر رسیده بود، آن دو بیت اینست : شعر 

                   مولای ان ابوبکر و صاحبه ( ۵ )               عثمان قد غصبا یالسیف حق علی 

                   انظر الی حظ هذالاسم کیف لقی                  من الا و اخر ما لاقی من الاول 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 (۱) پ: ظاهر ( ۲ ) اصل: ملک الثیم ؟( ۳ ) راورتی گوید: که صلاح الدین فرزندانی داشت که شش نفو ذیل معروف اند:( ۱ ) ابو الحسن علی ملک الافضل نور الدین . دوم : ملک العزیز عماد الدین ابو الفتح عثمان .  سوم : ملک  القاهر غیاث الدین ابو منصورغازی. چهارم: ملک الظافر مظفر الدین ابو القاسم خضر . پنجم ملک الظاهر ( ملک المحسن یا ملک الصاح ) ششم : ملک الزاهد مجیر الدین ابو سلیمان داود . ولی لن پول در دول اسلامیه ( ص ۹۰ ) نام پنج پسر وی را می آورد: الافضل علی متوفی ۶۲۲ ه . العزیز عثمان متوفی ۵۹۵ ه . الظاهر غازی متوفی ۶۱۳ ه .  خضر الموید مسعود متوفی ۶۰۶ . (۴) کذا متن راورتی با ستناد یافعی: بلاد سرحد . در حاشیه گوید: که این نام در نسخ خطی بصور گوناگون آمده : سلحت ، سکحت سکمت، مسکت . مورخان دیگر گویند : که الملک الافضل در اواخر عمر به سمیساط بود و همدر انجا بسال ۶۲۱ ه  در گذشت دیده شود ابن اثیر، ج ۱۲ ص ۱۹۶ و مختصرالدول ابن العبری ( ص ۴۱۳ ) و سمیساط بقول اصطخری شهری بود بر فرات ( ص ۶۵) (۵) این ابیات در اصل خیلی مغلوط است ، مثلا عوض لقی ، نفی ، و بجای لاقی ، لافا آمده ، از مختصر الدول ابن العبری ( ص ۴۱۴ ) تصحیح شد. ابن العبری هم عوض غصبا ، اخذ او عوض حظ،حرف آورده، و از ترجمه راورتی بر می آید که شاید در نسخ وی کلمه بیت آخر حظ بوده به ظای منقوطه ، و این معقول بنظر می آید ، ابن العبری جواب منظوم خلیفه الناصر را در سه بیت آورده ( رجوع شود به مختصر الدول ص ۴۱۴ 

کردیان طبقه(۱۵) (۲۹۴  )


و بعد از مدتی ملک مصر در گذشت، از مصر ملک افضل را استدعا کردند او بطرف مصر رفت و از انجا لشکر بشام آورد، و ملک العزیز شام را بعم خود ملک العادل رها کرده بود، ایشانرا با هم مصاف شد، ملک الا فضل منهزم گشت، و عاقبت با ملک العادل اتفاق ملاقات نیفتاد ، سمیساط ( ۱ ) بملک الا فضل داد ، و مدتی آنجا بود و در گذشت. رحمة الله علیه .