توضیح نور قيرات
لشکرکشی چهاردهیم سلطان محمود بر قيرات و نورو لوه كوت ولاهور بود (۴۱۳ھ) که العتبی ازآن ذکری دارد وفرشته گوید که کوریات وناردي.. بين ترکستان و هندوستان افتاده اند ( قرایت های مختانه کلمه: کیبرت، کوریات، قيرات)
طبقات اکبری این سرزمین را کوهستانی وسرد دیردارای بیوها داند و گوید که هردم آن شیررا می پرستند، واین نوع پرستش بدون تردید باعبادت ساکیاسینها (شیر) بودا می ماند،اما قول فرشته درضبط کلمه بشكل دوريات،مستدل بنظرمی آیدواین دونام درطبقات اکبری وکنزالمحفوظ (۱) نيز باملای نورو کوریات مذکوراند،والبیرونی درشرح دررای کابل گوید که این آب ازناحيه لمغان نزديك قلعه درونه مجتمع می شود و درآب نورو قيرات می افتد،وچون به مقابل پشاورمیرسد، بها نهارمخنانم تقسیم می شود.
ازين بيان البيرونی واضح است که آب نوروقيرات باید ببین شهرجلال آباد و پشاوربا دریای کابل بامیزد که لابدهمین دریای کنرکنونی باشد (ايليوت ۲ - ۴۷۰)
هود يوالا اضافه می کند ( حواشی برايليوت۲/ ۷۴۳ ) نورو قيرات دریاهای کافرستان اند،که بطرف شمال لمغان افتاده و بابرد درباره دره نورگوید که یکی از دو بلوك لمغان است وقلعه ای برقله کوه دارد که ازيك راه بدان روند.وتومان دیگر لمغان کنرو نورگل است که با سرزمین کافر چسپیده ودریای چغه سرای ازشمال شرق دوران می آید، نارنج و باد رنگ و گشنیز بکثرت پیدامی شود و درآب قوی ازان آرند (ترجمه بابر نامه ص۲۱۱) قراریکه دربالا تذکرداده شد،البيرونی نورو قيرات ودروته را ذکر کرده که صحیح آن دروننه نزديك جلال آباد است،ونوروقيرات باید حتما دروادی کنرباشند دراقبالنامه جهانگیری (ص ۲۹۸) آمده چون جهانگیردرجلال آباد بود،مردم دره نورباج شاهی را فرستادند.
(۱) نام این کتاب سهوآکنزالماهپور (۲) چاپ شده وصحیح آن کنزالمحفوظ است،که جلد دوم آن وقایع تاربخ هند را تا ۱۱۵۰ هحاوی بود ونسخه خطی آن به سیدالدین احمد خان مراد آباد هند تعلق داشت ( ستوری ۱/۴۹۳ )
تعلیقات بنیان..... (۴۱۳)
سرتهوماس هولدیچ وادی کنررا برای گذشتن بهند ازراه کابل ولمغان وباجورمناسب ترین راه میداند که سکندروبابرهم ازان گذشته اند (سرحدات هند ۲۴۴)
بابردرتزك خود ازجائی دروادی کنربنام قراتو متذکر است، که ازاینجا براہ کوتل بادپش ( با دوج) به لغمان ميرفتند (ص ۸۴)، و۱. مکان دارد که همین قيرات سابق الذکر باشد.
و بابر گوید: که دربین کابل و ننگرهاربسيارپرمشقت راهست، درسه چارجاخورد خورد کوتلها دارد در دو سه جاننگیهاست، درين ميانه ها معمور نبود، پایان فوروق سای (كذا) و قراتو رامن معمور کنايدم ازاین جهت راهامن شد.
( بابرنامه ترجمه عبدالرحیم خان خانان طبع بمبی ۱۳۰۸ق)
گردیزی فتح نوروقيرات را درسنه۴۱۱ه بدست سلطان محمود وقتی میداند،که ازجنگ نندا ووادی گنگی برگشت وی گوید: دودره است یکی را قيرات گویند و دیگررا نوروجایهای محکم است و مردم آن کافر وبت پرست ... قيرات جای منزه است و مردمانش شیر پرست ... شاه قيرات مسلمان شد و بسیار مردم از قيرات مسلمان شدند، اما دردهان نورتمرد کردند، میرمحمود فرمود مرحاجب علی بن ایل ارسلان قريب را، تابه نورشد و آنرا فتح کرد و قلعه بنا کرد،ومرعلی بن قدررا حوق را کوتوالی آن قدمه داد و ایشان اسلام بپذیرفتند واسلام اندرآن دیارآشکارشد ( زين الاخبار ۶۲ )
یکی از نویسندگان قيرات را دردامنه های کوهسارکشميرهمین گهرات ۱۱ میلی کوهاله دردولائی کشمیرمیداند،ونوررا باناره لب آب جهلم درمقام شمل ومجهولان تطبیق میکند (روزنامه شهبازپشاور۱۲ ستمبر ۱۹۵۱م)