اگنی
اگنی رب النوع آتش است و چون آتش در کانون خانوادگی آریائی همیشه بود او را صاحب اختیار دائمی خانه یارب النوع کانون خانوادگی تصور می نمودند که آبادی و فراخی زندگانی و ازدیاد نسل از برکات او بود چنانچه ازین جهت او را پدر انسان میدانستند و در موقع تولدى طفل نوزاد میگفتند "ستایش کن اگنی در خشانی را که اینجا حاضر است و بتوحیات بخشیده زندگانی مار اطوالت بده ای اگنی منقسم حیات، تو که تقویه می بخشی تو که رخساره ات از مسکه پر است و در آغوش مسکه تولد شده ئی مسکه عسل و شیر گاو را بنوش بالای این طفل مانند پدر بر پسر مواظبت کن"
اگنی رب النوع قربانی هم شمرده می شد و چنین تصور میرفت که از میان چوب مذبح برآمده و نذر و تحایف و قربانی را میخورد. اگنی در مخیلۀ آریائی ها جاویدانی بود زیرا چنین عقیده داشتند که اگنی مانند جرم آسمان و باد و طوفان در پای درختان جنگل مخفی است و با تلالو برقک آسمانی تولد میشود و چون از آب های اولیه هم اگنی بمیان آمده اگنی بمیان آمده لذا قدامت زیاد دارد پدر ارباب انواعی میباشد که در اثر تقدیم قربانیها ظهور کرده اند.