الثانی الملک الصالح
الملک الصالح علی بن محمود بن زنگی. بعد از پدر خود بتخت شام ، در شهر دمشق بنشست، و امرا و ملوک او را خدمت کردند ، و اطراف شام و حلب و دیار ( ۱ ) دیگر در تصرف او آمد. چون خبر وفات نورالدین رحمه الله بمصر رسید و درین وقت مملکت مصر بسلطان صلاح الدین رسید بود، چون حقوق نعمت سلطان نورالدین در ذمۀ صلاح الدین بسیار بود از مصر عزیمت کرد تا بخدمت ملک صالح آید، و شرط عزا و خدمت بجا آرد ملک صالح را مبارکباد ملک شام بگوید و باز گردد، لشکر از مصر به شام آورد، چندانچه بسرحد هاء شام رسید، خبر وصول او بدمشق آوردند، ملک صالح را خوفی و هراسی در دل افتاد، با هر کس مشورت کرد، که خبر وصول او گرمست چه باید کرد ؟ خادمی بود از ان ملک صالح ، از خدمتگاران قدیم پدر سلطان نورالدین ، آن خادم را یمین نام بود، ملک صالح را گفت: صواب آن باشد، که چون صلاح الدین رسید، تو بطرف حلب روی آوری و دمشق و شام بصلاح الدین باز گذاری ! که هیبت او در دها قرار گرفته است و مال و لشکر بسیار داراد، و ممالک را ضبط تواند کرد، و حال زاده و نیکو با طنست ، حق تو و نعمت پدر تو نگاهد ارد، و اگر با او خصومت کنی ترا طاقت مقاومت و خصومت او نباشد. رای مک صالح برین معنی قرار گرفت، از دمشق بطرف حلب رفت، و ممالک شام بصلاح الدین سپرد و باقی عمر بحلب بود در عز و حرمت. صلاالدین او را خدمتها کرد، و حق او محافظت نمود، و ازشرط اعتقاد و حسن عهد هیچ دقیقه مهمل و نامرعی نگذاشت. رحمة الله علیه.