الثالث الملك نصيرالدين اتيهرالبهائی
ملك نصيرالدين [ایت مرا بنده ملک بهاءالدین طغرل سلطانی (۵) معزی بود.وبعضی چنین روایت کرده اند، که سلطان سید شمس الدين (۶) طاب ثراه اورا ازورثه بهاءالدین طغرل بخريده بود واومرد بغایت شھیم (۷) و کاردان بود، و دلیرو شجاع [بود] و ضابط و عادل وعاقل، اول که بخدمت سلطان مخصوص شد، سرجاندارگشت، پس ازمدتی چون کارهاء پسنديده(۸) کرد اقطاع لوهورش فرمود، چون درسال سنة خمس وعشرين [وستمائه] سلطان سعید به ضبط ولايت سند واچه وملتان [در] آمد( بحکم فرمان نصیرالدین این هرازلوهور برای حصارملتان آمد و درفتح آن خطه آثارپسندیده نمود،عاقبت آن حصن وشهررا بطريق صلح فتح کرد، وچون سلطان ازبلاد سند، بطرف حضرت مراجعت فرمود ،ولايت سواك واجمیرولوه وکاسلی و سنبهرنمک (۹) حوال او کرد(۱۰) و او را یک زنجیرپیل داد،واوازملوك ديگر[ان] بدان تشریف مشرف بود (۱۱) چون بولا يت اجمیررفت (۱۲) درجهاد وغزو و نهب
(۱) مط وراورتی: قرلغيان،اصل،قریفیان (۲)اصول: برد(۳) مط:مذکورشد (۴) راورتی ایتم البهائی- (۵) اصل: سلطان. (۷) اصل: شمس الدنيا.(۷) مط:شهم، (۸) مط: مدتی خدمات پسندیده (۹) اصل: اجمیرو نوهه وکاسلی و سنبهرنمکی، مط: اجمیروبوهه وکابلی وسنبهرنما، درنسخ خطی مط: لوجه بوجه، کاملی سنبهل، راورتی گوید که سنبهرمؤلف ماهمين سنبهل اراضی نمک داررا چپوتانهاست. بجنوب اجمیر، کاسلی درنقشه تاد ( كسولی) دراتلس هند(کسلی) ضبط شده اولاده در جنوب غرب بطول ۷۴ درجه و عرض ۲۵ درجه و ده دقيقه واقع است اجمیروسوال مشهورومعلوم اند.(۱۰) مط: او شد، (۱۱) مط: مخصوص بود، (۱۲)درینجا دراصل این جمله ( درجهاد وغزوو نهب ولا يتاجمیررفت) زاید است.
(۸) طبقه ۲۲ ملوک شمسیه
ولایت (۱) کفارهنود بسیارآثارجلادت و شهامت نمود، و کارهاء بزرتی کرد، و درآن ایالت یکی کرتاين داعی او را در یافت بولايت سنبھرنمك (و) اکرام بسیارواجب داشت، والحق نیکواعتقاد ملکی بود رحمه الله.
ناگاه بولایت بندی، برعزيمت غزووجهاد برفت، و با كفارهنود درموضع تنگی (۲) قتال کرد، و بگذشتن آبی که درآن مو ضع بود محتاج گشت (۳) چون سلاح گرآن داشت ازجوشن و برگستوان، درآب غرق شد،(و برحمت تعالی پیوست) رحمه الله عليه