32

سکندر بن فیلقوس

از کتاب: تاریخ گردیزی (زین الخبار) ، فصل طبقه سوم ، بخش ملوک طوائف
25 January 1968

پادشاهی بگرفت و از ایرانیان بسیار بکشت،و جایهاشان ویران کرد، و حصار های ایشان کند و خراب کرد، و علمهای ایشان که مرایشان راهابدان2 خوانند همه را بکشت و کتاب ها که اندر دین مغان وزردشتی بود همه بسوخت و آنچه اندر طب و نجوم و حساب دیگر علم ها بود، فرمود تا آن (19) همه را ترجمه کردند و بروم فرستاد و همه گنجهای ملوک ایران برداشت . آنچه حمل توانست کرد، حمل کرد و بروم فرستاد و آنچه نتوانست 3 هم بایران شهر اندر زمین ها بیابان و کوه و جایهاء محکم دفت کرد، و گنجهای ساخت و طلسمها کرد که کس را دست بدان نرسد و به اصطخر رفت و آنجا

---------------------------------------------------------- 

1-علم بدوفتحه سردار مردم و سید قوم است (المنجد)

2--کذا در هر دو نسخه و ظاهرا بار بد نصحیفی ازهیر بداست که مقصد از آن رئیس آتشکاه و معلم باشد: چه هیر (در پشتوارو= ایرا) بمعنی آتش بود، این کلمه در اوستا –(پائیتی ایثرا) و در پهلوی ایهرپت= هیرپت است و در دری قدیم تخاری در کتیبۀ عهد کوشانی سرخ کوتل بغلان 16 ایر بمعنی آتش بود.

3-ب:بتوانست.

مردم بسیار گرد آمده بودند از روزگار همای بنت بهمن و جائی بود که آنرا دژ نوشت 4 گفتندی یعنی دارالکتب. اندر وی بسیار کتاب بود از علم دین زردشتی و فلسفه و حساب و هندسه و هر علمی . اسکندر بفرمود تا آن همه 3 را ترجمه کردند و بروم فرستاد و فرمود به مقدونیا بنهادند و ان دژ نبشت 4 را بسوختند با هر چه 5 کتاب بود اندروی و اندرمیان عجم کتاب نماند مگر اندک مایه که اندر دست مجهولان مانده بود اندر 6 زاویه های ولایت . و پس سپاه 7 ایران آنچه باقی مانده بود همه را جمع کرد و لشکری بساخت و بهندوستان رفت از راه ترکستان و همه را قهر کرد؛ و ترکستان و چین و ماچین و هندوستان و کشمیر بگرفت و همه ملوک  را قهر کرد، و چون ببایل  رسید8، در آنجا وفات یافت.

وچون وی بمرد، جهان بی شاه بماند و هرکس ولایتی و شهری بگرفتند بمراد خویش و همه خسیسان بر شریفان مسلط گشتند و نیز امنی نماند اندر جهان و پادشاهی ضعیف گشتف تا اشک بیرون آمد و انطیخس که انطاکیه بنا کرده است بیرون

-------------------------------------------------- 

1-ب:جادوی

2--هردونسخه :در نوست: که صحیح آن دز نوشت است و در پهلوی دژ نپشت بود (دینکرت داردا ویرازنامه) و در فارسنامۀ ابن بلخی (ص 49 کوه نفشت آمده که در اصطخر ) تخت جمشید کنونی ) واقع بود.

3-ب: تا همه را.

4-هرده نسخه در نست که صحیح ان همان دار نبشت است.

5-هر دو نسخه سرچه .             6-هردونسخه تا اندر.

7- هردو نسخه نقطه ندارد.

8- ب:رسید ندارد.

9- نخستین : ابطحتی ؟ بلعمی 727 : انخیس طبری انطحیس بانی انطاکیه (ص704) حمزه در غرر 30 : انطحیس بنا کنندۀ انطاکیه چون مراد انتیوکوس بن سلو کوس است. بنایران انطیخس صحیح باشد که ابن خلدون هم چنین ضبط کرده اما در فارسنامه 59 مکررا انطیخن طبع شده.

آمد1 و با اشک حرب کرد. سرانجام اشک مرانطیخس را هزیمت کرد وو آن پادشاهی بگرفت.