138

مژگان خون آلود

از کتاب: مجموعهٔ اشعار استاد خلیلی

دوش پرسیدم زدل، کاین سقف قیر اندود چیست؟

اختر خاکی ما این گوی خون آلود چیست؟

اینهمه پیدا و پنهان، این همه پست و بلند

اینهمه هموار و ناهموار و دیر  وزود  چیست؟

گر جهان ما سر انجام است محکوم عدم

رنجها بهر کمال عالم موجود چیست؟

با هزاران روزن انجم که بگشوده سپهر

این حصار آبگون بر روی ما مسدود چیست 

دشنه ی بهرام هر شب بر فلک خونین چراست 

بزم ناهید و نوای دلربای عود چیست

چون کلید راز خوشبختی در استار خفاست

داشتن چشم امید از اختر مسعود چیست؟

گر نباشد مرگ، راحت مرده آرامد چرا

زندگی گز غم نباشد گریه ی مولود چیست

بانوی بازارگان در گوش دارد لعل ناب

دختر همسایه با مژگان خون آلود چیست

آت غم چون مرا امروز در خود آب کرد

مشت خاک ما و فردا دوزخ موعود چیست

علم را بودی اگر کشفی در آثار وجود

اینهمه اسرار پیچا پیچ نا محدود چیست؟

در طریق نفع مردم پای کوته چراست؟

بهر سود خویش دست ما چنین ممدود چیست

در قفا داریم چندین حلقه از طول امل

گفتگوها بی جهت زان حلقه ی مفقود چیست؟

ذره تا خورشید رخشان، قطره تا بحر محیط

آنکه اینجا یک نفس هم از طپش آسود چیست؟

در حریم  کعبه ی توحید اگر داریم راه

زین بتان آز و نخوت اینهمه معبود چیست؟

بهر آزار خلیل حق شناس بت شکن

آتش و شاهین و قصر و قدرت نمرود چیست؟

ما نه تنها غافل از انجام گیتی مانده ایم

ان گزارش ها که در آغاز اینجا چیست؟

چون دل آواره گرد ما به مقصد ره نبرد

آن گزارش ها که در آغاز اینجا بود چست؟

چون دل آواره گرد ما به مقصد ره نبرد

انچه ما را ره دهد در کعبه ی مقصود چیست؟ 

گفت رندی، بعد مردن کن زخاک من قدح

تا بدانی داستان عاقبت محمود چیست

گر نزد در خرمن آمال من  آتش سپهر 

سر کشیده آه من تا آسمان چون دود چیست؟

زاهد و عرض و عبادت ما و تقدیم نیاز

تا بدرگاه کرم مردود و نا مردود چیست؟

یار آتش خوی من زد شعله در سیگار و گفت:

لذت هنگامه ی گیتی جز این گلدود چیست؟