مختصر وافی در علم قوافی از جامیست نه از قاآنی
کتابی بنام یادگار نامه حبیب یغمایی در سال ۱۳۵۶ در (۵۵۱)صفحه مشتمل بر مقالات تحقیقی دانشمندان و برخی از منظومات شاعران معاصر بمناسبت سییمین سال انتشار مجله یغما در تهران طبع شده و در آن سهوی روی داده که رفع و تصحیح آن انسب بنظر می آید تا در تاریخ ادبیات دری این اشتباه باقی نماند و خوانندگان آن کتاب ملتفت باشند و مال یکی را بدیگری ندهند.
در صفحه (۲۰۱) یادگار نامه بقلم آقای کرامت رعنا حسینی چنین نوشته شده:
در جنگی بخط خود میرزا حبی قاآنی که در کتابخانۀ مجلس شورای ملی (تهران است و در جلد دهم فهرست عبدالحسین حایری (ص ۶۷۸) معرفی شده رساله ناقص و ابتری از خود قاآنی محفوظست و در آغاز و انجام آن اشعاری باشاره " لمحرره ثاآنی دیده میشود که بین آهوان و سمنان گفته شده در سنه (۱۲۵۳هـ) و خود رساله قافیه مشتمل است بر یک مقدمه و پنج فصل که در یادگار نامه از ص ۲۰۳ تا ۲۱۲ بنام قاآنی (شاعر مدیحه سرای دوره قاجاری) بچاپ رسیده است ناشر این اثر حضرت جامی بنام قاآنی (شاعر مدیحه سرای دوره قاجاری) بچاب رسیده است ناشر این اثر حضرت جامی بنام قاآنی- بین هر دو سه و نیم قرن فاصله است اشتباه عجیبی را مرتکب شده، وی دیده که قاۀنی اشعار خود را به اشاره لمحرره" برین رساله بخط خود نوشته پس بدون کنج کاوی و تحقیق برمعرفی مختصر و سر سری فهرست نگار (حایری) اعتماد کرده و این رساله را که اصلا تالیف مولانا عبدالرحمن جامی هرویست بمیرزا حبیب قاانی نسبت داده در حالیکه قاآنی فقط ناقل و کاتب آنست نه مؤلف.
وشتان بینهما جای تعجب است که ناشر محترم درین باره به نشرات شهر خود هم توجهی نکرده و مرتکب چنین اشتباهی شده است.
ورنه اگر بغرض تحقیق مزید به کتاب از سعدی تا جامی طبع و ترتیب جناب حکمت در تهران (ص۵۷۴) رجوع کردی در آنجا خواندی که : جامی را رسایل و تالفاتست در عروض و قافیه طبع بلوکمان در کلکته ۱۸۷۲ و باز اگر فهرست کتابخانه دانشکده حقوق تالیف آقای دانش پژوه را دیدی در آن چنین خواندی
قافیه (رساله در) از عبدالرحمن جامی در یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه. آغاز: هذه رساله قافیه تصنیف مولانا عبدالرحم جامی . بسمله بعد از تیمن بوزون ترین کلامی انجام زان روی سعد ذابح آهخته کار دست (که عین آغاز و انجام رساله منسوب به قاآنی است.)
سند دیگر در کتاب جامی تالیف جناب حکمت ص ۱۶۲و ۱۶۸و در فهرست کتابخانه سپه۲/۳۳۹ و فهرست دانشکده ادبیات ص ۳۷۵ نیز ذکر همین رساله حضرت جامی آمده است، که باید ناشر آن این کتابها را میدید و مؤلفه جامی را بنام قاۀنی منتشر نمیکرد.
علاوه برین دلایل ذیل وجود دارد که این رساله از جامی است
۱.من جنگی خطی فراهم آورده یکتن هراتی دارم که جد خود را عبیدالله ابن ابو سعید هروی می نامد و در حدود (۱۲۰۰هـ) نوشته شده، و از محتویات آن یکی همین رساله مختصر وافی بقواعد علم قوافی بنام صریح حضرت جامیست که پنجاه سال قبل از قا آنی نوشته شده است.
۲.در کتابخانه جامعه عثمانیه حیدر آباد دکن نیز نسخۀ خطی همین رساله جامی در (۱۴) صفحه بخط میر احمد علی موسوی شوشتری در جمادی الاولی (۱۲۹۴هـ) موجود است بنام وافی بقواعد علم قوافی از مولانا جامی.
۳.طبع بلوکان در کلکته در (۱۲۹۰هـ) عینا با همین متن و محتویات بنام حضرت جامی صورت گرفته است که باید از روی این شواهد اشتباه ناشر و انتشار نادرست آنرا به قا آنی تصحیح کرد و در نشر چنین متون از اعتناء خاص و تحقیق کار گرفت.
اگر چه رساله کوچک در بحر فضایل و معارف حضرت جامی بمنزله قطره در دریاست ولی انتساب آن من غیر استحقاق به دیگری نیز ناجایز و دور از روش تحقیق است مخصوصا در صورتی که این کتاب یادگارنامه در تحت نظر یکدسته فضلای محقق نشر شده است .(۱)
کابل – یکم سنبله ۱۳۵۸- حبیبی