32

فرمان عالیحضرت شاه زمان بنام شاه عالم پادشاه هندوستان

از کتاب: تاریخ تجزیه شاهنشاهى افغان ، فصل سوم ، بخش فرامین و نامه ها

نیایش و سپاس بیقیاس کردگاریرا که به مقتضای قدرت کامله وجود سلاطین معدلت آئین را وسیله انتظام رفاهیتِ عباد گردانیده. و ستایش محمدت ،اساس آفریدگاری را که ارتباطِ خواقینِ صاحب نگین را ذریعۀ آرام ساکنانِ1 امصار و بلاد ساخت لَهُ الُملکُ وَلَهُ الحَمد و هُوَ عَلى كُلِّ شيءٍ قدِير.

و درودِ نا معدود مرجناب رسالت مآبی را که آفرینش (را) علتِ غائی2 ، و وجودِ عالم و آدم را سبب هستی اوست. بیت:     بر ایوان عزت مقدم نشین        چه بر اولین چه بر آخرین

شهنشاهِ کشورِ رسالت اورنگ نشینِ محفل نبوت مصدوقة وَ مَا اَرسلناک اِلّا رَحمةُ لِلّعالِمين ، فصِ3 خاتمِ وَ لكنِ رَسُول الله وَ خاتمُ الَّنبِيين. مسند آرایِ قربِ لى مَعَ الله حبيب حضرة الله.

بیت:            محمد کافرینش خاک اویند         دو عالم بسته فتراک اویند

بر اولاد و اصحابِ او که هادیانِ سبیل و مقتدایان جز و کل اند باد.

بعد از حمد خالقِ ارض و سماونعتِ مصطفی4 بر مرآتِ ضمیر موالات تخمیر عالیحضرت قدر قدرت گردون بسطتِ کیوان رفعتِ مشتری سعادتِ به هرام صولتِ خورشید درایتِ ناهید رتبت حضرت پادشاه ذیجاه عالم بادشاه خلدالله ملکه و سلطانه مستطع و مرتسم میگرداند:

رقیمۀ مودت طراز یکه در بابِ احوالِ موالفت اشتمال و ولی عهدی اخ اعزّ ارشد ارجمند ستوده سیر میرزا اکبر، و دیگر مواد، رقمزده کلکِ بلاغت نشانِ منشیان عطارد توأمان به صحابتِ سیادت پناه سلالة السادات العظام سيد محمود خان انفاذ شده بود، عز ورود یافت. احوال حالی و خاطر نشان شد قبل ازین حسب الرقمِ قضاشیم، برادر عزیز میرزا اکبر به ولی عهدی مقرر نموده بودیم، حال نیز معزی الیه5 را مجدداً به ولی عهدی آن ذیجاه مقرر و خلعت6 پادشاهی، معۀ یک راس اسپ، به صحابت سیادت پناه مذکور، جهت برادر کامگار ارسال شده، عنقریب وارد (و) شرف وصول خواهد یافت. چون این دولتین عالیتین را فیمابین مغایرت منظور ،نیست همه اوقات گذارش حالاتِ خیریت آیات نموده باشند. قلمی شد در شهر ذیحجه سال هزار و دو صد و یازده هجری ۱۲۱۱ هـ