نظریهٔ جهانداری خوشحال خان خټک
یک نظر مقایسوی و تحلیلی به دستار نامه و مقارنهٔ آن با آثار سلف
در ماه ربیع الثانی سال ۱۰۲۲ هـ (می ١۶١٣) هنگامیکه نورالدین جهانگیر بن اکبر در دهلی بر تخت شاهی قرار داشت در دهکده اکوړه کنار راست دریای کابل به فاصله ۳۵ میلی شرقی پشاور، در مرکز حکمرانی محلی قبیله خټک و دودمان ملک اکوړی، از صلب ملک شهباز خان بن يحيى خان بن ملک اکوړى (نوادۀ دوازدهم خټک بن ککی بن کرلاڼ ) فرزندی بوجود آمد، که او را خوشحال گفتند، و همین مرد بزرگوار بعد از ین در مدت ۷۸ سال زندگانی خویش در سرزمین بین خیبر و مجرای عظیم اباسین مدار امارت و حکمداری موروثی خویش بوده، و مصدر کارنامه های درخشان جنگی وادبی و فکری قلم، و پهلوان رزم و نبرد، و مبارز راه استقلال و پدید آورندهٔ يک حرکت سالم و سودمند فکری و ادبی افغان توان خواند، که در سنهٔ ۱۱۰۰ هـ از جهان رفته و در نزدیکی های جنوب شرقی اکوړه در مقام ایسوړی بالا آرامیده است.
خوشحالخان علاوه بر کلیات بزرگ اشعار پښتو و دری که عدد ابیات آن تا ۲۰ هزار میرسد، دارای چندین کتاب دیگر منثور و منظومست، که او را از روی آن، بزرگترین شاعر و نویسندهٔ صاحب سبک و نيرو مند پشتو توان شمرد، و هم ازین روست که او را «پدر زبان پشتو» گفته ایم.
یکی از آثار منثور خوشحال خان که بزبان پښتو نوشته شده «کتاب دستارنامهٔ» اوست، که روز ۱۷ ربیع الاول ١٠٧۶ هـ در منفاء آن رنتهبور هند، هنگامیکه بحکم اورنگزیب عالمگیر شهنشاه دهلی، در آنجا نفی شده و محبوس بود، از تالیف آن فراغ یافته است.
خوشحال خان در خاتمه کتاب می نویسد: که تالیف آن در محبس هند در حالیکه کتاب و مأخذی در دست نداشت، برای فایده و پرورش دوستان - یاران - فرزندان بطور وصیت نامه به مدد قریحه و حافظ بدون رنتهبور هند، هنگامیکه بحکم فراق و دوری از وطن نوشته شده، تاریخ ختم آنرا بزبان پشتو، کلمات « بس دی محنت د بیلتانه » یافته، که ارزش ابجدی این کلمات (١٠٧۶ هـ) باشد .
در مقدمه دستار نامه گوید: که من در منظومهٔ «فراق نامه» بیتی ذوالقا فیتین گفته بودم که:
د دستار سړی په شمار دی
چی دستار تړی هزار دی
خواستم که در شرح این بیت رساله یی موجز بنویسم، و آنرا بر يک مقدمه و دو باب و خاتمه بنا نهادم، که در مقدمه ذکر دستار و قابلیت آنرا می نمایم. و باب اول در شرح ۲۰ هنر و باب دوم در بیان خصلت است. و در خاتمهٔ آن هم علامات حماقت شرح داده میشود.